خلاصه داستان قسمت ۲۹۲ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۹۲ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
خلاصه داستان قسمت ۲۹۲ سریال ترکی خواهران و برادران
صرب و عمر باهم درحال گپ زدنن که شوال میاد و ماجرای تو جلسه را میگه و به صرب میگه که این عمر هنوز خاک پدرت خشک نشده افتاده رو مال و اموالشون و میخوان نبش قبر کنن! شنگول و سوزان میان و با شوال بحث و دعوا میکنن که دعوا به عمر و صرب هم کشیده میشه و اونا هم باهم دعوا میکنن و دوباره باهم بد میشن در آخر عمر به صرب میگه حالا که اینجوری شد تمام حق و حقوقمو از حلقومتون میکشم بیرون تا بفهمین جایگاه من کجاست! و میره. تو ایستگاه اتوبوس عمر به بچه ها میگه چه اتفاقی افتاد اوگولجان میگه واقعا شکایت میکنی؟ یعنی دوباره پولدار میشی؟ عمر میگه آره اونجا انقدر عصبیم کرد صرب که گفتم شکایت میکنم ولی اصلا به پول اونا احتیاجی ندارم و کاریم نمیکنم آسیه تشویقش میکنه و میگه آفرین اصلا به پول کثیف اونا احتیاج نداریم. الیفتو خونه در حال گوجه خرد کردنه که آیلا میره پیشش و میگه یخورده زیاد خرد نکردی واسه سه نفر؟ سپس متوجه میشه تو خودشه و ازش میپرسه چیشده؟ او میگه که دلم میخواد مثل بقیه دخترا جذبم بشن به نظرت من خیلی زشتم؟ آیلا میگه نه می گفته تو زشتی؟ الیف میگه پس به خاطر اینه که اخلاق و رفتارم مثل دخترا نیست و بیشتر شبیه پسرام درسته؟
آنها باهم کمی حرف میزنن که آیلا میگه خیالت راحت امشب من کاری میکنم تا مثل پرنسسا بدرخشی! سپس از حرف های الیف با برک متوجه میشه میخواد نظر تولگارو جلب کنه که آیلا بهش میگه پس اون آدم تولگاست! خیالت راحت کاری میکنم چشم نتونه ازت برداره! الیف حسابی خوشحال میشه و ازش تشکر میکنه و میگه شدی مثل مامان خودم ازت خیلی ممنونم. شب همگی تو خونه جدید آکیف جمع شدن و در حال خوش گذروندن هستن. اوگولجان وقتی الیفو میبینه جا میخوره و متوجه میشه که تمام تلاششو کرده واسه جلب توجه تولگا که بهش میگه ولی به نظرم تلاش بیهوده ست! آکیف و اوگولجان با آسیه درحال پیدا کردن فیلم های دوروک هستن تا برای تولدش سورپرایزی آماده کنن که دوروک پیششون میره و اونا خودشونو جمع و جور میکنن. همگی سر میز شام نشستن و در حال غذا خوردنن که الیف میبینه تولگا بهش بی محلی میکنه که اوگولجان میگه تلاشت گفتم که الکیه! الیف میگه باشه قبول تو بردی! سوزی عکسی دسته جمعی میگیره و تو فضای مجازی میزاره.
شوال با صرب و یاسمین در حال حرف زدنه و اونارو پر میکنه که عمر میخواد باباتونو از قبر بکشه بیرون واسه ارث و میراث من با وکیل صحبت کردم و گفت با یه شرایط کاری نمیتونه بکنه اونم اینکه هرچی هستو نقد کنیم بریزین تو حساب من اونجوری کاری نمیتونن بکنن! صرب عکسی که سوزی به اشتراک گذاشته را میبینه و به یاسمین میگه بیا هنوز پولو نگرفتن دارن جشن میگیرن و خوش گذرونی میکنن انگار نه انگار که بابامون مرده! سپس شوال برگه ای جلوشون میزاره و میگه اینو امضاء کنین همه ی نقشه های اونا نقشه بر آب میشه صرب امضاء میکنه و یاسمین تحت فشار صرب و شوال امضا میکنه. فردای آن روز تو مدرسه سوزی رو برد میبینه که اسم عمر به عنوان کاپیتان نیست و به عمر میگه چطور ممکنه؟ مگه تو مسابقه دیروز تو برنده نشدی؟ تو به عنوان کاپیتان شناخته شدی که! عمر میگه نمیدونم چیشده صرب کاپیتان شده! او از استاد میپرسه که استاد ورزششون بهش میگه مدیر مدرسه شوال خانم خواستن که صرب کاپیتان بشه عمر میفهمه ماجرا از چه قراره و از سوزی میخواد برن سر کلاس…..