خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست + عکس
شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست در این مطلب از سایت جدولیاب می باشید. تا آخر این مطلب همراه ما باشید. این مجموعه به کارگردانی امره کاباکوشاک (Emre Kabakuşak) و اینجی بالابانوغلو آهیسکا (İnci Balabanoğlu Ahıska) و به نویسندگی تونا کیگی و گولبیکه اوته ساخته شده است. بازیگرانی که در این سریال ترکی نقش آفرینی کردن عبارتنداز؛Hakan Yılmaz, Selen Soyder, Eylül Tumbar, Enes Koçak, Berat Yenilmez, Sema Çeyrekbasi, Yigit Kagan Yazici, Yonca Sahinbas, Serhan Onat, Yigit Kalkavan, Hivda Zizan Alp, Çagla Boz, Sait Genay.
قسمت ۱۲ سریال ترکی خود کرده را تدبیر نیست
آلیزه از خواب بیدار میشه میبینه سرکان کنارش نشسته و نگاهش میکنه که باهمدیگه کل کل و بحث میکنن. توچه تو هتل دنبال دوستاش میگرده تا خبری که فهمیده را بهشون بگه و وقتی آلپ و دنیزو میبینه میره پیششون تا بهشون بگه که نورالدین به اونجا میره و میخواد بگه که عشقش توچه ست اما او مدام بحثو عوض میکنه و به همین بهونه بهاءالدین به توچه میگه برن تا باهم حرف بزنن توچه قبول میکنه که برن حرف بزنن که آلپ و دنیز جا میخورن. اسما و سراپ تو آشپزخانه باهم دارن حرف میزنن و خوشحالن که رابطه سرکان و آلیزه بهم خورده که نورالدین به اونجا میره و بهشون میگه دارین چیکار میکنین؟ اسما میگه داریم صبحانه درست میکنیم نورالدین که میدونه از طرف اونا کاسه ای زیر نیم کاسه ست از اونجا میره. بهاءالدین به توچه میگه اگه به موقع نمیومدم میخواستی همه چیزو به اونا بگی؟ اونوقت سرکان و زن داداشم منو میکشتن! سپس ازش میخواد به کسی چیزی نگه. توچه به خاطر را ی که میدونه حسابی بهم ریخته و منتظر آلیزه ست تا به اونجا بیاد.آلپ پیششون میره و میگه که سرکان شده مدیر فنی و اونجا میخورن.
سرکان سعی میکنه به پدربزرگ و مادربزرگش برن به خونه خودشون اما اونا که کنار استخر نشستن میگن بدون عروسمون نمیایم هیچ جا آلیزه میگه من نمیام ولی تا هروقت که بخواین میتونین اینجا بمونین سرکان حرص میخوره. نورالدین و صنم دست تو دست میرن پیش بقیه و میگن که باهم نامزد میکنن آلیزه حرص میخوره و تصمیم میگیره باهاشون برگرده که سراپ عصبی میشه. وقتی آلیزه به اتاقش میره سراپ دنبالش میره و ازش میخواد تمیزکاریاشو شروع کنه اما آلیزه میگه میخوام بخوایم و با سراپ کل کل میکنه. سراپ و اسما به آرایشگاه بهار میرن و اونجا بهار بهشون میگه که درست میگفتین خود سرکان گفت که از واسش با آلیزه صوریه اونا خوشحال میشن و ازش میخوان کامل تعریف کنه. آلیزه با پدر سرکان قدیر و مادربزرگش میرن به بوفه مادربزرگش و اونجارو شروع میکنن به تمیز کردن که توچه به آلیزه زنگ میزنه و میگه سریع بره هتل کارش داره آلیزه به این بهونه از اونجا در میره که سرکان میپرسه کجا؟ اما آلیزه میگه به تو ربطی نداره سوالاتتو برو از بهار بپرس و باهم بحث میکنن. آلیزه به اونجا میره و توچه و بچه ها دورشو گرفتن که توچه از آلپ میخواد بره چون حرف های دخترونه دارن. سپس توچه از آلیزه میخواد تا خودش تعریف کنه….