خلاصه داستان قسمت ۲۰ سریال ترکی یاقوت کبود + تصویر
در این مطلب از بخش فرهنگ و هنر در سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۰ سریال ترکی یاقوت کبود را برایتان قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی یاقوت کبود (Safir) با بازی ایلهان شن و اوزگه یاعیز جدیدترین سریال شبکه ATV ترکیه است. سمیح باعجی کارگردانی این سریال را برعهده دارد. این سریال ترکی از سریالهای جدید ۲۰۲۳ در ژانر عاشقانه و خانوادگی است. سمیه باغچی کارگردانی سریال را بر عهده دارد. این سریال به داستان ناپدید شدن خانواده گولسوی در جادههای خطرناک پر از آزمونهای شور، اشتیاق، انتقام و قلدری میپردازد که یک شبه تغییر میکند.ایهان شن، اوزگه یاعیز، بوراک برکای آکگول، ایپک توزجواوغلو و… از بازیگران سریال یاقوت کبود هستند. آتش گولسوی با بازی ایلهان، فرایه ییلماز با بازی اوزگه، یامان گولسوی با بازی بوراک نیز کاراکترهای اصلی سریال میباشند.
قسمت ۲۰ سریال ترکی یاقوت کبود
آتش و فرایه باهم حرف میزنن و آتش میگه نمیخواد درباره اون فرد حرف بزنی دیگه باید به فکر این بچه باشی و همونجوری که بهت قول دادم تا آخرش پیشت میمونم و واسه این بچه به اسم و فامیل خودم شناسنامه میگیرم باده همه حرفاشونو میشنوه و شوکه میشه. بعد از رفتن فرایه آتش صدایی میشنوه و از تکون خوردن پرده میفهمه کسی اونجاست که میبینه باده داره میره او جلوشو میگیره و باده میگه خیلی خوب همه چیزو شنیدم ولی فردا تو شرکت حرف میزنیم و میره. فردای آن روز آتش پیش فرایه میره و میگه بابام خواست بیام دنبالت واسه صبحانه دعوتت کنم بیای پیشمون فرایه به اونجا میره که آلینا با دیدنش حرص میخوره سپس عمر میپرسه لباس عروس چیشد؟ فرایه میگه هنوز بهش فکر نکردم آتش میگه میخواستی لباس عروس مادرتو بپوشی که! فرایه میگه پاره شد عمر میگه با گلفم برین هرچی خواستی بردار که گلفم میگه من حوصله ندارم خودش بره آتش میگه لارم نکرده خودمون حلش میکنیم. گلفم به فرایه میگه بعد از صبحانه باهم قهوه بخوریم؟ فرایه قبول میکنه و آلینا میگه آره سه تایی میخوریم گلفم میگه تو نه من با فرایه میخوام بخورم آلینا حرص میخوره و میره.
او که بهش برخورده تو حیاط نشسته و گریه میکنه که جمیله میره پیشش تا آرومش کنه و ازش میخواد عقب نکشه. گلفم با فرایه حرف میزنه و درباره درسش ازش میپرسه که وقتی نسرین میاد از او میشنوه که آتش یه ماه جلوتر اومده بوده اونجا واسه فرایه که به مادرش نگفته بوده او به خاطر همین باهاش دعوا میکنه که جمیله میشنوه. آتش از هازال لباس عروس فرایه را گرفته و ازش میخواد بهش چیزی نگه تا سورپرایزش کنه. جمیله پیش آتش میره و بهش خبر میده او سریعا به خانه میره و جلوی مادرش درمیادو ازش میخواد از فرایه معذرت خواهی کنه و پشت فرایه درمیاد سپس گلفم بعد از دعوا کردن با آتش که چرا بهش دروغ گفته که به خاطر اون اومده به اتاقش میره. آتش به شرکت میره که تو اتاق عمر وورال را میبینه و با عصبانیت میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ سپس بعد از کمی بحث کردن باهاش از اونجا بیرونش میکنه. آتش بعد از حرف زدن با عمر میره سر قرار با باده تو کافه و باهم حرف میزنن که باده میگه واقعا مرد بزرگی هستی که داری به یه دختر درمانده کمک میکنی در آخر آتش ازش میخواد بین خودشون بمونه و به کسی چیزی نگه باده قبول میکنه.
شب آتش به فرایه زنگ میزنه و میگه بره عمارت او قبول میکنه. در عمارت گلفم با آتش دعوا میکنه و میگه که دارم دیوونه میشم تو میخوای منو بکشی؟ یامان و اوکان هم به اونجا میرن و میپرسن چیشده گلفم میگه چیشده؟ یه نگاهی به خودتون بندازین! سپس صورت یامانو میگیره و میگه ببین از وقتی ازدواج کردی مثل مرده متحرک شدی! تو اصلا خوشبخت نیستی داری بدبخت میشی! خودتو تو آینه دیدی؟ یامان میگه مامان بس کن آتش میگه به فرایه بگم نیاد پس یامان میپرسه واسه چی میاد؟ گلفم میگه خانم امروز ناراحت شده منم یخورده باهاش بد رفتاری کردم آتش به یک طراح لباس گفته با هواپیما بیاد اینجا که لباس فرایه را درست کنه. آتش بلند میشه میره. آتش پیش فرایه میره و فرایه وقتی میفهمه لباسشو درست کرده خوشحال میشه و از آتش تشکر میکنه سپس میره پرو لباس. بعد از رفتن خیاط یامان به اتاق میره و ازش میپرسه تو کی از من دست کشیدی؟ فرایه میگه جوابی ندارم بدم و ازش میخواد بره….