خلاصه داستان قسمت ۲۹ سریال ترکی یاقوت کبود + تصویر

در این مطلب از بخش فرهنگ و هنر در سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۹ سریال ترکی یاقوت کبود را برایتان قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی یاقوت کبود (Safir) با بازی ایلهان شن و اوزگه یاعیز جدیدترین سریال شبکه ATV ترکیه است. سمیح باعجی کارگردانی این سریال را برعهده دارد. این سریال ترکی از سریال‌های جدید ۲۰۲۳ در ژانر عاشقانه و خانوادگی است. سمیه باغچی کارگردانی سریال را بر عهده دارد. این سریال به داستان ناپدید شدن خانواده گولسوی در جاده‌های خطرناک پر از آزمون‌های شور، اشتیاق، انتقام و قلدری می‌پردازد که یک شبه تغییر می‌کند.ایهان شن، اوزگه یاعیز، بوراک برکای آک‌گول، ایپک توزجواوغلو و… از بازیگران سریال یاقوت کبود هستند. آتش گولسوی با بازی ایلهان، فرایه ییلماز با بازی اوزگه، یامان گولسوی با بازی بوراک نیز کاراکترهای اصلی سریال می‌باشند.

قسمت ۲۹ سریال ترکی یاقوت کبود
قسمت ۲۹ سریال ترکی یاقوت کبود

قسمت ۲۹ سریال ترکی یاقوت کبود

آلینا با گلفم تو سالن نشستن و باهم کل کل میکنن که گلفم بهش میگه با من کل کل نکن پا پیچم نشو! فرایه به هازال میگه میخوام برم یامانو ببینم هازال میگه نمیشه بسه جلوی در جلوی همه بغلشم کردی! فرایه میگه نمیتونم نگرانشم برم سریع ببینمش و بیام فقط یکبار! هازال با کلافگی نگاهش میکنه. آتش با داروهای عمر بالاسر پدربزرگش میره و ازش میخواد تا بخوره اما او قبول نمیکنه که داروهاشو بخوره  و هرچی آتش و گلفم ازش میخوان بخوره داروهاشو او میگه نمیخوام من حالم خوبه. فرایه به اتاق یامان رفته و کنارش میشینه و بهش نگاه میکنه که یامان از خواب بیدار میشه و ازش میپرسه اینجا چیکار میکنی؟ فرایه میگه نگران حالت بودم گفتم بیام حالتو بپرسم یامان باهاش بحث میکنه و میگه معلوم هست داری چیکار میکنی؟ تو کدوم سمتی؟ چرا اینکارارو میکنی؟ فرایه میگه چون منم اصلا حالم خوب نیست یامان ازش میخواد از اتاقش بیرون بره و دیگه هم نیاد که فرایه قبول میکنه ولی وقتی بیرون میخواد بره با ورود آلینا و آتش روبرو میشه که او میپرسه تو اینجا چیکار داری؟ آتش میپرسه چخبره اینجا؟ هازال میگه یامان حتما جا خورده نمیتونه بگه درد داشته صدا میزد که فرایه شنید اومد اینجا سپس یامان از همشون میخواد برن بیرون میخواد استراحت کنه. اتش به فرایه میگه تو برو تو اتاق منم الان میام سپس پیشش میره و میگه فرایه میدونم تصادف یامان انگاری ریختت بهم ولی از این به بعد کمک خواست به آلینا بگو تو دیگه کاری نکن نمیخوام اینجوری دیگه باهات رفتار کنه دیدی که چی گفت!

منم نمیتونم کنترل کنم حرف نامربوط میزنم همه میریزن بهم فرایه قبول میکنه. اوکان به یامان میگه سرپ پیام داده تا بریم پیشش کار داره و باهم راه میوفتن میرن به لوکیشنی که داده. وقتی به اونجا میرسن سرپ بهشون یه جنازه نشون میده و میگه این جنازه کسیه که وورال فرستاده بود تا انبار شرکتتونو آتیش بزنه ولی من فهمیدم و اینجوری جلوشو گرفتم حالا سر به نیست کردنش کار شماست یامان میگه کثافط کاری های خودتو خودت تمیز کن سرپ میگه ما دیگه یجورایی شریکیم باید یه گوشه ای از کارو بگیرین سپس میگه باید بریم از وورال به خاطر پولشویی شکایت کنین و بندازینش زندان انقدر شاکی اونجا داره که همونجا میکشنش فقط اوکان تو هم چون همدستش محسوب میشی میوفتی زندان که وکیل ها کارشونو میکنن تورو میارن بیرون اونوقت من میشینم جای وورال دیگه همه از دستش راحت میشن نظرتون چیه؟ اوکان میخواد قبول کنه که یامان با عصبانیت میبرتش و میگه ما همچین همکاری نمیکنیم. شب سر میز شام آلینا با گلفم درست صحبت نمیکنه که عمر سرش داد میزنه و میگه بفهم با کی داری چجوری حرف میزنی بی ادبی و گستاخیو نمیبخشم سپس از خونه بیرونش میکنه و میگه برو سرایداری هروقت یاد گرفتی چجوری حرف بزنی و جلوی همه عذرخواهی کردی برمی گردی آلینا میره و به سرپ زنگ میزنه و میگه کلافه ام میخوام برم بیرون هوا بخورم و باهاش قرار میزاره تا باهم برن چون اون روز، روز مرخصیش بوده….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکیه یاقوت کبود + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا