خلاصه داستان قسمت ۶۹ سریال ترکی یاقوت کبود + تصویر
در این مطلب از بخش فرهنگ و هنر در سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۶۹ سریال ترکی یاقوت کبود را برایتان قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی یاقوت کبود (Safir) با بازی ایلهان شن و اوزگه یاعیز جدیدترین سریال شبکه ATV ترکیه است. سمیح باعجی کارگردانی این سریال را برعهده دارد. این سریال ترکی از سریالهای جدید ۲۰۲۳ در ژانر عاشقانه و خانوادگی است. سمیه باغچی کارگردانی سریال را بر عهده دارد. این سریال به داستان ناپدید شدن خانواده گولسوی در جادههای خطرناک پر از آزمونهای شور، اشتیاق، انتقام و قلدری میپردازد که یک شبه تغییر میکند.ایهان شن، اوزگه یاعیز، بوراک برکای آکگول، ایپک توزجواوغلو و… از بازیگران سریال یاقوت کبود هستند. آتش گولسوی با بازی ایلهان، فرایه ییلماز با بازی اوزگه، یامان گولسوی با بازی بوراک نیز کاراکترهای اصلی سریال میباشند.
قسمت ۶۹ سریال ترکی یاقوت کبود
یامان از فرایه میپرسه تو چرا اینجایی باهاش؟ سپس به آتش میگه تو از فرایه چی میخوای که همش دنبالشی؟ سپس به فرایه میگه بیا سوارشو بریم فرایه خشکش زده که در آخر میره کیفشو از ماشین آتش برمیداره و سوار هیچ کدوم از ماشینها نمیشه و میره. یامان دنبالش میوفته و فرایه به حرف های آتش فکر میکنه یامان جلوشو میگیره و میگه وایسا یه حرفی بزن! فرایه ازش میخواد تنهاش بزاره و میره. جمیله گریه میکنه و حلوا درست میکنه و برای بشیر غصه میخوره آلینا پیشش میره که یکدفعه صدای عجیب میشنون و میرن تراس تا ببینن صدای چیه. شرمین و عمر به اونجا اومدن و نسرین بنا به گفته شرمین صدای موسیقی با اسپیکر پخش میکنه که آلینا و جمیله اونارو میبینن و جا میخورن سپس به حیاط میرن و از عقدشون شوکه شدن و بعد از تبریک گفتن شروع میکنن به عکس گرفتن اوکان میاد و با شنیدن این خبر جا میخوره. آتش میخواد بره خونه اش که از طرف وورال یه نفر میره پیشش و میگه آقا وورال باهاتون کار دارن سپس سوار ماشینش میکنه و میبرتش پیش وورال. او بهش برگه ای میده و میگه کارهای تعویض فامیلیت انجام شد دیگه یک باکرجی هستی و یا اموالی که در اختیار داری هرکاری که میخوای بکن.
سپس بهام کمی حرف میزنن. آتش میگه که میخوام فقط یه نفر به خاک سیاه بشینه و به فلط کردن بیوفته با همه ی چیزهای باارزشش میخوام امتحانش کنم وورال میگه اون کیه؟ آتش میگه یامان وورال میپرسه یا بحث خیانت بوده یا نمک نشناسی که انقدر عصبیت کرده! تو عمارت همه نشستن که از امور مالی میان و به عمر گوشزد میکنن که اگه پرداخت نکنن همه چیز را میگیرن اونا استرس میگیرن و عمر میگه باید با آتش حرف بزنم راضیش کنیم تهش یه سفته میدیم و وقتی کارمون درست شد خرد خرد بهش پس میدیم همان موقع وکیل آتش به اونجا میاد و بهشون برگه ای میده که نشون میده دیگه آتش گولسوی نیست و یه باکرجی هستش و دیگه تو هیچ اموال و حتی بدهی شریک اونا نیست شرمین میگه یعنی از الان به بعد بدهی خودتون سه نفره! آتش رفته پیش گونش که او با دیدنش چشماش پر از اشک میشه و بهش میگه نمیتونم بزارم از در بیای تو خودمم نمیتونم بیام بیرون آتش میگه خوب کاری میکنی اینور تاریکی محضه! تو جایی هستی که اصلا تاریک نمیشه! نبایدم بیای گونش گریه اش میگیره و سریعا درو میبنده که آتش هم اشکش جاری میشه. نسرین میره به خانه و فرایه با دیدنش میپرسه چیشده؟ یامان چطوره؟ نسرین میگه که وضعیت خوب نیست همه مون داریم بیکار و بی خانمان میشیم! یامان هم تو حیاط نشسته نمیدونه چیکار کنه فرایه میره پیشش سریع و یامان با دیدنش اسمشو صدا میزنه که فرایه میگه متأسفم و بغلش و گریه میکنه….
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکیه یاقوت کبود + عکس