خلاصه داستان قسمت ۷۴ سریال ترکی یاقوت کبود + تصویر

در این مطلب از بخش فرهنگ و هنر در سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۷۴ سریال ترکی یاقوت کبود را برایتان قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی یاقوت کبود (Safir) با بازی ایلهان شن و اوزگه یاعیز جدیدترین سریال شبکه ATV ترکیه است. سمیح باعجی کارگردانی این سریال را برعهده دارد. این سریال ترکی از سریال‌های جدید ۲۰۲۳ در ژانر عاشقانه و خانوادگی است. سمیه باغچی کارگردانی سریال را بر عهده دارد. این سریال به داستان ناپدید شدن خانواده گولسوی در جاده‌های خطرناک پر از آزمون‌های شور، اشتیاق، انتقام و قلدری می‌پردازد که یک شبه تغییر می‌کند.ایهان شن، اوزگه یاعیز، بوراک برکای آک‌گول، ایپک توزجواوغلو و… از بازیگران سریال یاقوت کبود هستند. آتش گولسوی با بازی ایلهان، فرایه ییلماز با بازی اوزگه، یامان گولسوی با بازی بوراک نیز کاراکترهای اصلی سریال می‌باشند.

قسمت ۷۴ سریال ترکی یاقوت کبود
قسمت ۷۴ سریال ترکی یاقوت کبود

قسمت ۷۴ سریال ترکی یاقوت کبود

تو سالن آهنگی پخش میشه و اول از همه عمر و شرمین بلند میشن و کم کم زوج ها به پیست رقص میرن و باهم میرقصن. بعد از تمام شدن رقص آتش انگشتر یاقوت کبود را به یامان پس میده که یامان خودشو کنترل میکنه و میگه درست میگی و همان موقع انگشترو تو انگشت آلینا میکنه و به فرایه نگاه میکنه که آلینا حسابی خوشحال میشه ولی فرایه به زور اشکاشو نگه میداره و بغضشو قورت میده. وقتی به خانه میره گلفم با دیدنش میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ فرایه میگه تصمیم گرفتم با کسی که ازدواج کردم زندگی کنم گلفم میگه من میدونم چقدر عاشق یامان بودی! بگو ماجرا چیه؟ فرایه میگه الان از مراسم آقا عمر و شرمین خانم اومدیم یعنی همه مارو دیدن و قبول کردن و به اتاقش میخواد بره که آتش باهاش حرف میزنه و میگه باید نقش بازی کنیم مادرمم اینجاست پس میخوام حداقل یه لبخند بزنی! عمر و خانواده اش وقتی به خانه میرن نوران میپرسه ماجرا چیه؟ آنها دست و پاشکسته ماجرارو میگن که نوران عصبی میشه و میگه این بچه بین دوتا زن گیر کرده میفهمین اصلا؟

سپس میره به اتاق جمیله و باهاش دعوا میکنه و میگه دیگه حق نداری پاتو بزاری تو این عمارت! و بیرونش میکنه آلینا پشت مادرشو خالی میکنه و خودشو میزنه به مظلومیت و میگه منو هم بازی دادن فکر کردم یامان با خواست خودش اومده باهام ازدواج کنه نگو ماجرا به چیز دیگه بوده! نوران میگه چجوری با دانسته این چیزا کنار اومدی؟ آلینا از احساسش به یامان میگه و نوران فقط گوش میده. آتش میره پیش گونش و بهش میگه که فرایه اومد پیشم و خواست دیگه با من زندگی کنه گونش که یاور نکرده میخنده و بعد از کمی حرف زدن ازش میخواد بره. فردای آن روز آتش پیش فرایه میره و ازش میخواد بیاد سر میز صبحانه سپس بهش میگه اینجا وظیفه من راضی کردن تو نیست تو با پای خودت اومدی اینجا تا در ازای رو نکردن فیلم یامان اینجا زندگی کنی و وظیفه توعه عادی نشون دادن قضیه که مادرمم یکی از اون آدماست که باید باور کنه و میره سر میز و میگه الان فرایه هم میاد….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکیه یاقوت کبود + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا