خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکی پناهم ده + عکس
خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکی پناهم ده را در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران این سریال قرار داده ایم. همراه ما باشید. سریال ترکی مرا پنهان کن (Sakla Beni) محصول سال ۲۰۲۳ شبکه استار تی وی به کارگردانی «ندیم گوج» و نویسندگی «هدیه گلشاهین» و «نرگس اوتلو اوغلو آکوغلو» است. اسامی بازیگران این سریال عبارتند از؛ آسوده کالبک، جمره بایسل، اوراز کایگیلار اوغلو، نیلوفر آچیکالین، جیدا دوونجی، سوینچ اربولاک، کامیل گولر، سنای گورلر، سیلا کورکماز، تامر لوونت، نیزام نامیدار، ادیپ سانر، سرا توکدمیر، آجلیا دورویم ییلهان.
قسمت ۱۲ سریال ترکی پناهم ده
مراسم حنابندان شروع شده و عروسو میبرن تا لباس حنابندان را بپوشه و حاضرش کنن که ناز کسیو راه نمیده تو اتاق سپس اینجیلارو جای خودش میزنه و لباس عروسو تنش میکنه خودش لباسی مشکی میپوشه اینجیلا اصرار میکنه که بیا این کارو نکنیم خودش بپوش ناز میگه کل روز منتظر این لحظه بودم بودو برو بپوش خیلی خوش میگذره از دور میبینمو میخندم فقط میخوام قیافه مامانمو ببینم وقتی تورو میبینه تو اون لباس و تور روی صورت اینجیلارو میندازه و راهیش میکنه. مراسم طبق رسم و رسوم پیش میره و کسی نمیفهمه زیر تور به جای ناز اینجیلاست. اینجیلا که میدونه تو چه مخمصه ای گیر کرده به آرومی اشک میریزه. رسم بعدی اینه که آخر مراسم مته یعنی داماد باید بیاد عروس را کول کنه و به عبارتی بدزده و ببره. او وقتی این کارو میکنه میبره تو اتاق پرو و میگه چرا حالا تورتو نمیدی بالا! چقدر سبک شدی ورزش میکنی؟ سپس تورو خودش میزنه کنار که میبینه اینجیلاست. مته میگه تو دیگه چه دیوونه ای هستی! بازیت دیگه چیه؟ به جای ناز تو حجله هم میخوای بیای؟ نه البته اونو اومدی، اینجیلا سیلی میزنه بهش که ناز به اونجا میاد ومیگه اینجا چخبره؟ چیکارش کردی سیلی زد؟ به دستیار من چشم داری؟ و میخواد بهش حمله کنه که اینجیلا جداشون میکنه.
همه ماجرارو میفهمن و آبروریزی پیش میاد. وقتی به خونه میرن پدر فیلیس همه را سرزنش میکنه. سپس فیلیس اینجیلا و ناز را میبره تو اتاق نار و بهشون میگه اینجا چخبره؟ چرا به مته سیلی زدی؟ ناز میگه این به من مربوطه تو دخالت نکن! فیلیس اینجیلارو دعوا میکنه که ناز میگه با اون کار نداشت نباش طرف حسابت منم! فیلیس میگه باشه پس تو هم مجازات میشی، اینجیلا برو تو اتاقت وسایلتو جمع کن از اینجا میری ناز جا میخوره و میگه اون هیچجا نمیره! اینجیلا بین فیلیس و ناز گیر کرده و هردو اونو میکشن در آخر فیلیس ناز را زندانی میکنه تو اتاق و میخواد اینجیلارو بفرسته بره. ناز از تو اتاق داد و فریاد میزنه. از طرفی همه از مته میپرسن که چیکار کردی که اینجیلا بهت سیلی زد؟ او جا زدنش خودش به جای ناز را بهونه میکنه. ناز سریع به مته زنگ میرنه و ازش کمک میخواد او با اوزان به اونجا میره و تو حیاط جلوی رفتن اینجیلارو میگیره فیلیس میگه چرا با چه حقی دخالت میکنی؟ مته میگه ناز زن منه و نمیزارم ناراحتش کنین سپس با اینجیلا میرن پیش ناز. ناز با دیدن اینجیلا خوشحال میشه و بغلش میکنه و اینجیلا آرومش میکنه. فیلیس به مروت میگه یه بهونه جور کن اینجیلارو بفرس بره! او میگه یه خواستگار داره فیلیس میگه بهترین بهونه ست عروسش کن بره. مروت به اینجیلا میگه باید ازدواج کنی فیلیس خانم نه اینجا میخوادت نه تو خونه ناز تو نری منم اخراج میشم!….