خلاصه داستان قسمت ۲۴ سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۴ سریال ترکی زندگی شاهانه من را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم همراه ما باشید. سریال زندگی شاهانه من به کارگردانی چاغری بایراک و نویسندگی مریچ آسمی در سال ۲۰۲۳ در ترکیه تولید شده است. هلال آلتینبیلک، اونور تونا و ییگیت اوزشنر بازیگران شناخته شده این سریال هستند. این سریال، پر از رمز و راز، روایتگر داستان شوکه  کننده شبنم است. شبنم با مشکلات بزرگی به دنیا آمده است و سخت کوشیده است تا آن ها را پشت سر بگذارد و هر آنچه لازم است را برای این کار انجام دهد اکنون او سعی می کند از زندگی خلافکارانه گذشته خود خلاص شود.

قسمت ۲۴ سریال ترکی زندگی شاهانه من
قسمت ۲۴ سریال ترکی زندگی شاهانه من

قسمت ۲۴ سریال ترکی زندگی شاهانه من

شبنم به رستوران میره و اونجا با دیدن دیدم پشت سرش میره و بهش زنگ میزنه اما میبینه او جواب نمیده که میره جلو و باهاش حرف میزنه و میگه چرا جواب نمیدی؟ دیدم جا میخوره که میگه شاید از دستت ناراحتم!سپس باهم حرف میزنن کمی که شبنم میگه پاشو بیا بریم سر یه میز کلی بلا سرم اومده واست تعریف کنم. شبنم بهش میگه که چیکار کرده اونور باهاش، دیدم جا خورده و میگه باهاش کنار میومدی تا الان که باهاش راه اومدی! واسه جایگاهی که توش هستی خیلی تلاش کردی نباید میزاشتی راحت از دستت بره! شبنم میگه دیگه نتونستم کنار بیام بهم خیانت کرد حرفی نزدم مادرش کلی فشار آورد بهم تحمل کردم ولی ایندفعه دیگه نه! اونا باید عقب بکشن نه من! پای بچه هامو وسط کشید! دیدم میگه خوب نقشه ای داری؟ که بهش فیلم دوربین هایی که تو خونه ملیسا جا گذاشته را بهش نشون میده و میگه گفتم شاید اونور بره اونجا مدرکی داشته باشیم دیدم بهش میگه خوب میای پیش من دیگه؟ شبنم میگه نه امشب میرم هتل میخوام تنها باشم فکر کنم ت ببینم بعدا چی میشه دیدم میگه باشه و بعد از رفتن شبنم، دیدم میبینه سلو اومده اونجا و میره پیشش. دیدم میگه سفارشتونو ثبت کردین؟ او میگه نه خواستم از دستان خود شما بگیرم اونم تو یه جای خلوت و باهم دوتایی باشیم تا حرف بزنیم.

سپس شبنم دعوتش میکنه شب بیاد خونه اش تا حرف بزنن او قبول میکنه و میره. اونور بچه هاشو صدا میزنه واسه شام که آنها میگن سوپ؟ قرار بود پیتزا بخوریم با مامان! اونور میگه باشه الان میگم پیتزا بخرن بیارن. آیسل با وکیل داره روی خبری کار میکنن که درباره شبنم پخش کنن. پیتزاها میاد و بچه ها با دیدنش میگن ما از اینا دوست نداریم چهارپنیر دوست داریم اونور کلافه شده و میگه باشه اونو سفارش میدم. سلو آخرشب رفته خونه شبنم و باهم حرف میزنه و در آخر همدیگرو میبوسن و میرن تا بخوابن. شبنم به هتل رفته و میبینه همه کارهاش مسدود شده واسه همین میره خونه شبنم و میبینه که مهمون داشته و میگه بزار حدس بزنم همون آدمه؟ من گفته بودم یا من یا اون الان تو اونو انتخاب کردی درسته؟ سپس از خونه بیرون میاد. شبنم نمیدونه کجا بخوابه و میره جلو در خونه مسعود و میخواد بره اونجا که زنگ نمیزنه و برمیگرده به ماشین و میره تو ماشین میخوابه. صبح پلیس راهور شبنم را از خواب بیدار میکنه و میگه که جریمه شده واسه محل پارک ماشین که رو پلاک ثبت میشه. شبنم گوشیشو چک میکنه که باخبرای که پخش شده شوکه میشه و اونور را مقصر میدونه. اونور با عصبانیت میره پیش مادرش و میگه چرا این خبرو پخش کرده؟ او نقش بازی میکنه که اون کاره ای نبوده و از دادگستری درز کرده….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا