خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال ترکی زندگی شاهانه من را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم همراه ما باشید. سریال زندگی شاهانه من به کارگردانی چاغری بایراک و نویسندگی مریچ آسمی در سال ۲۰۲۳ در ترکیه تولید شده است. هلال آلتینبیلک، اونور تونا و ییگیت اوزشنر بازیگران شناخته شده این سریال هستند. این سریال، پر از رمز و راز، روایتگر داستان شوکه  کننده شبنم است. شبنم با مشکلات بزرگی به دنیا آمده است و سخت کوشیده است تا آن ها را پشت سر بگذارد و هر آنچه لازم است را برای این کار انجام دهد اکنون او سعی می کند از زندگی خلافکارانه گذشته خود خلاص شود.

قسمت ۳۱ سریال ترکی زندگی شاهانه من
قسمت ۳۱ سریال ترکی زندگی شاهانه من

قسمت ۳۱ سریال ترکی زندگی شاهانه من

امید میره پیش دیدم و بهش میگه فیلم تو اینترنتو دیدی؟ چه بلایی سر ملیسا آورد! دیدم میگه آره حقشو گذاشت کف دستش سلو به دیدم زنگ میزنه که امید میگه این کیه؟ دیدم میگه هیچکی و قطع میکنه که سلو پیام میده جلو درم. دیدم میره پیشش و میگه اینجا چیکار میکنی؟ سلو میگه سوءتفاهم شده، این ماجراها به من ربطی نداره! دیدم باور نمیکنه و میگه دیگه اونجا نیاد و میره. او رفته دنبال مادر و پدر شبنم و خودشو از گروه خبرنگاری معرفی میکنه که فردا قراره تو برنامه شون مصاحبه کنن. تو مسیر دست و پا شکسته میفهمه که چیا قراره بگن و وقتی میرن پیش شبنم آنها از دیدنش جا می‌خورن. شبنم باهاشون حرف میزنه و میپرسه که آیسل چقدر بهتون پول داده که این مزخرفاتو بگین؟ مادرش میگه هیچی ما اصلا پول نگرفتیم ولی پدرش میگه ۱ میلیون، ۲ میلیونم بعدا میگیریم مادر شبنم حرص میخوره. در آخر شبنم میگه من شماهارو از زندگیم انداختم بیرون نمیتونین بهم آسیب بزنین ولی من میتونم زندگیتونو سیاه کنم! ملیسا رفته پیش آیسل و بهش میگه که اونور منو یکی از مدیرهای ارشد شرکتش کرده اینجوری این حرفا که من معشوقه اونورم از روم برداشته میشه! اجه به اونجا رفته و باهاشون حرف میرنه تا اطلاعاتی بدست بیاره.

شب سر میز شام اجه به باباش میگه که اجه آزاده دوست صمیمی مادرشه و به خاطر اون اسم منو گذاشته اجه، دیشب باهاش تازه آشنا شدم آیسل و ملیسا جا میخورن و شوکه میشن. بعد از شام آیسل به اجه زنگ میزنه و میگه فهمیدم به خاطر جمع کردن مدارک اومدی نزدیکم اجه میگه خوب چیکار کنم؟ چون تو با شبنم بدی منم بد باشم؟ و آیسل بعد از زدن حرفاش تلفنو قطع میکنه. سلو دم هتل شبنمو با اسلحه تهدید میکنه تا باهاش بره جایی و باهم حرف بزنن مسعود که اونجا بود اونارو تعقیب میکنه. سلو تو پارکینگ با شبنم حرف میزنه و ازش می‌خواد تا به اون کمک کنه چون میدونه واسه رزاقی پاپوش درست کردن وگرنه چیزهایی که نباید رزاقی بگه را میگه و واسه تو هم بد میشه! وقتی یقه شبنمو میگیره مسعود جلو میره و میگه اینجا چخبره؟ شبنم میگه هیچی آروم باش دوست پسر دیدمه اومده بود درباره اون حرف بزنه مسعود که باورش نشده با شبنم میره. جلوی هتل مسعود با شبنم حرف میزنه و صورتشو تو دستش میگیره که ملیسا ازشون عکس میگیره و وقتی میره خونه به اونور نشون میده. فردای آن روز آیسل آماده میشه برای برنامه مصاحبه با پدر و مادر شبنم. اجه به جاسوس تو آمریکا زنگ میزنه و او میگه که ملیسا شوهرش تو زندانه به جرم فرار از مالیات ملیسام دست داشته آنها تصمیم میگیرن تا شوهرشو از زندان آزاد کنن و با ملیسا روبروش کنن. آیسل زنگ میزنه به شبنم میگه که واست سورپزایز دارم بیا اینجا شبنم که میدونه قضیه چیه میگه میام و به اجه لبخند میزنه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا