خلاصه داستان قسمت ۳۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم همراه ما باشید. سریال زندگی شاهانه من به کارگردانی چاغری بایراک و نویسندگی مریچ آسمی در سال ۲۰۲۳ در ترکیه تولید شده است. هلال آلتینبیلک، اونور تونا و ییگیت اوزشنر بازیگران شناخته شده این سریال هستند. این سریال، پر از رمز و راز، روایتگر داستان شوکه  کننده شبنم است. شبنم با مشکلات بزرگی به دنیا آمده است و سخت کوشیده است تا آن ها را پشت سر بگذارد و هر آنچه لازم است را برای این کار انجام دهد اکنون او سعی می کند از زندگی خلافکارانه گذشته خود خلاص شود.

قسمت ۳۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من
قسمت ۳۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من

قسمت ۳۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من

شبنم با وکیلش عمر رفتن به جلسه ای با اونور و آیسل و وکیلش بورا درباره قرارداد طلاق حرف بزنن شبنم میگه من فقط بچه هامو می‌خوام اما اونور میگه اینو از سرت بنداز بیرون نشدنیه! اونا سر این موضوع بحث میکنن که اونور میگه بهتره این قرارداد طلاقو امضاء کنی وگرنه هرچقدر کش بیاد این ماجرا تهش برنده منم و اون موقع حتی نمیزارم ببینیشون! شبنم عصبی میشه و باهاشون دعوا میکنه سپس امضاء نکرده میزنه بیرون. تو ماشین به اجه زنگ میزنه و همه چیزو واسش تعریف میکنه ایست بازرسی جلوی شبنمو میگیره و میگه صاحب ماشین گزارش دادن که بدون اجازه استفاده میکنین از ماشین و باید ضبط بشه شبنم پوزخند میزنه و از ماشین پیاده میشه سپس به مسعود زنگ میزنه تا بیاد دنبالش چون باهاش کار داشت. آنها باهم حرف میزنن و شبنم میگه انگاری اونور از کار تعلیقت کرده آره؟ او تأیید میکنه و میگه مهم نیست من تصمیم داشتم بعد از دستگیری سلو استعفاء بدم دیگه شبنم میگه به خاطر آره؟ او تأیید میکنه. از طرفی اجه به گفته آیسل رفته خونه اش که آیسل تهدیدش میکنه که اگه از شبنم دور نشه همه جا پخش میکنه که دخترش معتاد بوده اینجوری دوباره از پا میوفته اجه عصبی میشه و بعد از کل کل میره از اونجا.

آنها تو هتل همو میبینن که شبنم بهش میگه تو هرکاری که از دستت برمیومده واسم انجام دادی و ازت خیلی ممنونم الان خانواده ات از همه چیز مهمتره برو اجه میگه باید یه وکیل دیگه پیدا کنی چون عمرو هم باید بزاری کنار! شبنم میگه من یه کاری میکنم وکیل و قاضی خودم میشم نمیزارم حقمو بخورن اجه میگه قبل از رفتن میرم سوئیس این موضوع دوست پسرشو میفهمم چی به چیه بعد میرم شبنم میگه باشه اول به من بگو اجه قبول میکنه. شب مادر و پدر شبنم را اونور به خونه شون دعوت کرده ملیسا میاد و مادر شبنم شک میکنه بهش سپس با شبنم تماس تصویری میگیره تا بچه هاشو ببینه شبنم جا می‌خوره که اونا رفتن به خونه اونور و باهاش حرف میزنه که اونجا چیکار میکنین؟ و ازشون می‌خواد برن سریع مادرش میگه اینو ول کن به نفر به اسم ملیسا اومد اونورو برد تو یه اتاق معلوم نیست کارش چی بود شبنم حرص می‌خوره و سریع زنگ میزنه به پلیس و گزارش میده. اونور و ملیسا تو گلخانه درباره خودشون حرف میزنن و ملیسا ماجرای بارداریشو به اونور میگه که او خوشحال میشه روهو به اونجا میره و میگه آقا اونور پلیس اومده شبنم خانم هم باهاشونه اونا جا میخورن و میرن سمت در ورودی….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی زندگی شاهانه من + عک

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا