خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم همراه ما باشید. سریال زندگی شاهانه من به کارگردانی چاغری بایراک و نویسندگی مریچ آسمی در سال ۲۰۲۳ در ترکیه تولید شده است. هلال آلتینبیلک، اونور تونا و ییگیت اوزشنر بازیگران شناخته شده این سریال هستند. این سریال، پر از رمز و راز، روایتگر داستان شوکه  کننده شبنم است. شبنم با مشکلات بزرگی به دنیا آمده است و سخت کوشیده است تا آن ها را پشت سر بگذارد و هر آنچه لازم است را برای این کار انجام دهد اکنون او سعی می کند از زندگی خلافکارانه گذشته خود خلاص شود.

قسمت ۴۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من
قسمت ۴۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من

قسمت ۴۸ سریال ترکی زندگی شاهانه من

شبنم به خانه اش رفته و با بچه هاش وقت میگذرونه که به دنیز میگه تو آشپزخانه یکم حرف بزنیم و میرن. او بهش میگه که تو راه مسعود همه چیزو واسم تعریف کرد او ازش معذرت میخواد و میگه هر تصمیمی بگیرین حق دارین من وقتی شناختمتون دیدم طرفمو اشتباه انتخاب کردم. شبنم باهاش حرف میزنه و دوباره باهم همکاری میکنن. همه تو مانژه درباره مصاحبه شبنم حرف میزنن و تحسینش میکنن از قوی بودنش. شبنم با مسعود و دیدم و دنیز تو خونه اش حرف میزنه و میگه نقشه دارم واسه همشون آیسل با تو دنیز میری پیش قاضی بهش میگی که قرارداد ازدواجو جعل کرده و خودتم میگی که به عنوان جاسوس فرستاده پیش من او همین کارو میکنه. شبنم به دیدم میگه ملیسا با تو، میری از نقطه ضعفش حمله میکنی او با شوهر سابق ملیسا قرار میزاره و باهاش نقشه رو مرور میکنه. مسعود هم میره پیش دکتر روانپزشک شبنم و بهش کارتشو نشون میده و میگه که واقعیتو درباره شبنم بگه و بهش میگه که پسر استادشه و میفهمه که مادرش ازش خواسته بوده اونو بستری کنن. شبنم خودش میره به جلسه پزشکی.

اونجا دوباره توهم نیازیو میزنه که ازش میخواد بره نیازی میگه منو با تیپی که دوست دارم تصور کن تا برم شبنم هم همینکارو میکنه. جلسه هیئت پزشکی به خوبی پیش میره و گواهی سلامت روان شبنم صادر میشه. برای آیسل یه مأمور پلیس حکم میبره به خاطر جعل اسناد بره کلانتری او جا میخوره و با حرص شبنم را صدا میرنه. شبنم میره پیش اونور و  ازش میخواد از خونه اش بیرون بیاد تا حرف بزنن. سپس بهش گواهیشو نشون میده و میگه من دیوونه نیستم دیدی؟ سپس باهمدیگه بحث و دعوا میکنن که در آخر اونور میگه پشیمون میشی! شبنم میگه نه دیگه چو فهمیدم عاشق شدن و عاشقی کردن یعنی چی و میره. مسعود پیش مادرش رفته و باهاش دعوا میکنه به خاطر بلایی که سر شبنم آورده و در آخر بهش میگه اگه به شبنم نزدیک بشی و بازم از این کارات بکنی کسی که ازش دور میشم تویی! و میره. آیسل به بورا زنگ میزنه واسه حکمی که اومده او میگه منم دست کمی ازتون ندارم پروانه وکالتم تعلیقه آیسل بهم میریزه وقتی دمیر پیش آیسل میره او به بورا میگه که کارهای وارد شدن اسم دمیر به شناسنامه ام را انجام بدین دمیر حسابی خوشحال میشه…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا