تفاوت حروف ابجد کبیر با ابجد صغیر چیست؟ + کاربرد آنها
حروف اَبجَد روشی برای مرتبسازی حروف زبان عربی است که بر پایه الفبای اولیه خط فنیقی مرتب شدهاند. شاید دیده باشید که گاهی برای شمارهگذاری موارد یا صفحات از حروف ابجد استفاده میشود. به هر حال کاربرد انواع حروف ابجد همچون حروف ابجد کبیر و ابجد صغیر چیزی بیشتر از شمارهگذاری است که در این مقاله در موردشان بحث خواهیم کرد.
انواع حروف ابجد
حروف ابجد بر دو نوع است:
۱- حروف ابجد صغیر
۲- حروف ابجد کبیر
در هر دو دستهبندی برای حروف الف تا ی شمارههای یکسانی در نظر گرفته شده، اما از حرف بعد از ی دیگر شمارهها با هم فرق میکنند. در ابجد صغیر همچنان از اعداد تک رقمی استفاده میشود، اما در ابجد کبیر اعداد ۱۰ تا ۱۰ تا زیاد میشوند. شاید به همین دلیل باشد که به دسته اول ابجد صغیر و به دسته دوم ابجد کبیر میگویند. ضمنا در حروف ابجد صغیر حرف ساقط داریم (حروف س، ش، خ، ظ. ساقط هستند)، اما در حروف ابجد کبیر چنین نیست.
برای حفظ کردن حروف ابجد میتوانید این دوبیتی را حفظ کنید:
یگان یگان شمر «ابجد» حروف تا «حطی»
چنانچه از «کلمن» عشرعشر تا «سعفص»
پس آنگه از «قرشت» تا «ضظغ» شمر صدصد
دل از حساب جمل شد تمام مستخلص
همانطور که از دوبیتی بالا متوجه شدید میتوانید برای حفظ کردن حروف ابجد از این کلمات استفاده کنید: ابجد، هوز، حطی، کلمن، سعفص، قرشت، ثخذ، ضظغ.
حروف ابجد کبیر
دقیقا در دوبیتی بالا به نحوه شمارهگذاری حروف در ابجد کبیر اشاره شده است. شما میتوانید تمامی این حروف را در جدول اول مشاهده کنید.
آ=۱ب= ۲ج= ۳د= ۴ه= ۵و= ۶ز= ۷ح= ۸ط= ۹ی= ۱۰ک= ۲۰ل= ۳۰م= ۴۰ن= ۵۰س= ۶۰ع= ۷۰ف= ۸۰ص= ۹۰ق= ۱۰۰ر= ۲۰۰ش= ۳۰۰ت= ۴۰۰ث= ۵۰۰خ= ۶۰۰ذ= ۷۰۰ض= ۸۰۰ظ= ۹۰۰غ= ۱۰۰۰
در جدول زیر هم حروف ابجد صغیر را مشاهده میکنید. همانطور که میبینید با حروف ابجد کبیر کاملا متفاوت هستند.
آ=۱ب= ۲ج= ۳د= ۴ه= ۵و= ۶ز= ۷ح= ۸ط= ۹ی= ۱۰ک= ۸ل= ۶م= ۴ن= ۲س= ساقطع= ۱۰ف= ۸ص= ۶ق= ۲ر= ۸ش= ساقطت= ۴ث= ۸خ= ساقطذ= ۴ض= ۸ظ= ساقطغ= ۴
کاربرد حروف ابجد کبیریکی از خواص و کاربردهای حروف ابجد در طالعبینی است. برای طالعبینی اسم شخص و مادرش را به ابجد کبیر میبرند. یعنی شماره متناظر با هر حرف اسمشان را با هم جمع میکنند. به این کار میگویند به ابجد کبیر بردن. سپس حاصل جمع اسم شخص و اسم مادرش را به دست میآورند و آن را تقسیم بر ۱۲ میکنند. باقیمانده عددی میشود کمتر از ۱۲ که هر عدد متناظر با یکی از برجهای دوازدهگانه است و از این طریق طالع شخص مشخص میشود.
به جز طالع شخص طالع ازدواج شخص هم از همین طریق مشخص میشود. به این شکل که اسم پسر و مادرش را به ابجد کبیر میبرند. اسم دختر و مادرش را هم به ابجد کبیر میبرند. سپس حاصل هر دو را با هم جمع میکنند و حاصل این جمع را بر ۵ تقسیم میکنند. اگر باقیماندهی این تقسیم ۱ یا ۳ یا ۵ شود، این دو نفر به هم میرسند و ستاره شان جفت است پس تا آخر با هم زندگی میکنند.
اگر باقیمانده تقسیم ۲ یا ۴ باشد، این دو نفر به هم نمیرسند وستاره شان جفت نیست بنابراین ممکن است نتوانند تا آخر با هم زندگی کنند.
اگر هم باقیماندهی تقسیم صفر شود، معلوم میشود که یک طرف از خانوادهی طرفین با ازدواج موافق نبوده و ستارهی آنها به طور قطعی جفت نیست و ممکن است این ازدواج بهم بخورد. شاید هم نخورد!
از حروف ابجد کبیر ماده تاریخ هم میسازند. طبق تعریف دهخدا ماده تاریخ آن است که مجموع حروف بیت یا مصراع یا عبارتی به حساب ابجد با تاریخ واقعهای تطبیق کند. به خاطر سپردن یک جمله یا یک عبارت از به خاطر سپردن اعداد آسانتر است خصوصا اگر آن جمله به صورت یک مصراع موزون از یک قطعه شعر درآمده باشد. پس در این صورت ماده تاریخ سبب میشود که تاریخ یک واقعۀ مهم کاملا دقیق ثبت شود و کمتر مورد تحریف و فراموشی قرار گیرد. همچنین هنگام وقوع یک حادثه معمولا چندین ماده تاریخ ساز سال آن حادثه را با عباراتی متفاوت رقم میزنند که در این صورت میتوان با حساب تاریخی که آن عبارات نشان میدهند و تطبیق آنها با یکدیگر زمان یک واقعه را به صورتی کاملا دقیق مشخص کرد.