عکس های جالب از مجسمههای بیادماندنی!
هر روز از کنار مجسمههای زیادی رَد میشوید، اما فورا فراموش میکنید که حتی وجود دارند. اما برخی مجسمهها واقعا به یادماندنی هستند. اغلب درباره آنها فکر میکنیم و به دنبال معنای پنهان آنها هستیم و سعی میکنیم بفهمیم هدف مجسمه ساز چه بوده است. هنر فراتر از حقایق و آمار است، به همین دلیل میتواند توجه میلیونها نفر را به مشکلاتی جلب کنند که درباره آنها زیاد حرف نمیزنیم.
دست مراقب، گلاروس (Glarus)
همان طور که احتمالا حدس زدید، پیام این مجسمه مسئولیت در قبال محیط زیست است. این مجسمه در شهر زیبای گلاروس در سوئد قرار دارد، جایی که شما را به فکر وامیدارد که چطور میتوانید طبیعت زیبای اطرافتان را حفظ کنید. اوا اورتلی (Eva Oertli) و بیت هابر (Beat Huber) سازندگان این مجسمه هستند.
ستاره زخمی، بارسلونا
این مجسمه از چهار مکعب شیشهای، فلزی زنگ زده و زوار در رفته تشکیل شده که شبیه یک خانه اسباب بازی است. به دلایلی نام آن را ستاره زخمی گذاشتند. این مجسمه یک مرثیه از طرف سازنده به یاد همه چیزهایی است که دیگر وجود ندارند: رویاهایی که هرگز به حقیقت نمیپیوندد، جاهایی که زمانی پر از زندگی بودند و اکنون خالی هستند، چیزهایی که میتوانستند اتفاق بیفتند اما نیفتادند، اما مهمترین چیز، جوانی ماست که خیلی کوتاه است.
مکان این مجسمه هم به دلایلی انتخاب شد: اینجا، درست نزدیک آب، محله زاغهنشینها و یک شهر ماهیگیری فقیر وجود داشت. خانوادهها با تعداد زیادی فرزند در اینجا در سربازخانههای بسیار کوچک زندگی میکردند و مردان برای تامین خانواده خود به دریا میرفتند. درست قبل از بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۹۲ همه اینها از بین رفتند و شهر بخشی از هویت خود را از دست داد. اکنون یک ساحل تمیز در سنت میگل وجود دارد و هیچ چیز یادآور زندگی گذشته نیست، به جز این مجسمه!
مجسمه «مجذوب نور» آمستردام
این اثر مجسمهساز بریتانیایی گالی میلوکاس (Gali May Lucas) بخشی از فستیوال نور آمستردام بود و روی علاقه بیش از حد مردم به تکنولوژی و گوشیهای هوشمند تاکید دارد. سه نفر روی یک نیمکت نشسته اند و با گوشی هوشمند خود کار میکنند. صورت آنها با صفحه نمایش گوشی روشن شده است. هدف او انتقال این پیام بود که مvدم همیشه در این صفحه نمایش غرق شده اند و این نور نه تنها به ما آگاهی نمیدهد، بلکه ما را از دنیای واقعی دور میکند.
موج بلند، لندن
چهار اسب سوار در ساحل توماس در زمانهای مختلف روز ناپدید و پدیدار میشوند. هنرمند، مجسمه ساز و فعال محیط زیست جیسون دیکایرز تیلور (Jason deCaires Taylor) این مجسمه را ساخته تا توجه مردم را به وابستگی شدید انسان به نفت جلب کند و به ما یادآوری کند چطور صنعت مدرن روی تغییر آب و هوا تاثیر گذاشته است. بله، درست میبینید، اسبها به جای سر، پمپ نفت دارند. اسب سواران به جایی نگاه میکنند، که اشاره مستقیم به سیاستها و کسب و کارهایی دارند که تا جایی که میتوانند از طبیعت استفاده میکنند و عواقب آن را نادیده میگیرند.
داستان عشق، کیف (Kiev)
این مجسمه درباره ماجرای عاشقانه لوئیجی پدوتو (Luigi Peduto) و موکرینا یورزوک (Mokryna Yurzuk) است که عشقشان بر زمان و مسافت غلبه کرد.آنها در سال ۱۹۴۳ با هم آشنا شدند در کمپ زندانیان جنگی اتریش با هم آشنا و بعد از جنگ از هم جدا شدند. بعدها خانواده تشکیل دادند و راه خودشان را رفتند، اما هنوز به یاد هم بودند. حدود ۶۰ سال بعد، این مرد ایتالیایی عشقش را در نمایش «منتظرم بمان» یافت.
آنها وقتی یکدیگر را دیدند که بیش از ۸۰ سال داشتند. لوئیجی از موکرینا خواستگاری کرد، اما متاسفانه زمان زیادی برای زندگی با هم نداشتند. این مجسمه نماد عشقی است که میتوانید تمام عمر داشته باشید.
یادبود زمان از دست رفته، کالوگا (Kaluga)
این یادبود توسط گروه نجات «لیزا آلرت» طراحی شد. درون ساعت شنی، عروسکی شبیه یک بچه شش ساله وجود دارد و داخل نیمه دیگر ساعت شنی شن وجود دارد. هدف این یادبود واضح است: وقتی دنبال بچهها میگردید، هر ثانیه اهمیت دارد. داوطلبان گروه نجات لیزا آلرت لباسهای عروسک درون ساعت شنی را هر فصل عوض میکنند و به مشکلات جستجوی فصلی اشاره دارند.
مجسمه زبان سوئدی، مالمو (Malmö)
این مجسمه مردی است که یک کلاه پشمی پوشیده و دست هایش را در جیبش گذاشته و گریه میکند. اگز نزدیکتر شوید، میبینید که اشکهای واقعی از گونه هایش میریزد. این آبنما-مجسمه با استفاده از طرحهای هنرمند ماری لوئیس اکمن (Marie-Louise Ekman) ساخته شده و «زبان سوئدی» نام دارد. مدل مجسمه هم، بازیگر سوئدی گاستا اکمن (Gösta Ekman)، شوهر ماری لوئیس بود.
پیام مجسمه این است که مردان در دنیای مدرن باید با همه مشکلات زندگی مقابله کنند و بر افسردگی و اشکهای خود غلبه کنند، اما همچنان قوی باشند.
کودکان قربانی گناهان بزرگترها هستند، مسکو
این مجسمه در میدان بولوتنیا (Bolotnaya) در مسکو قرار دارد. خالق آن میهایل چمیاکین (Mihail Chemiakin) است. این یادبود از ۱۵ مجسمه تشکیل شده و نماد مبارزه با شرارت و رذایل اجتماعی است. مجسمه بچهها با هیولاهایی احاطه شده که نماد اشتباهات بزرگترها هستند: اعتیاد، خشونت، اعتیاد به الکل و …
به عنوان مثال، دزدی با مجسمه مردی نشان داده شده که سر گراز دارد و یک کیسه پول با خودش حمل میکند، خشونت، کرگدنی است که لباس قصاب پوشیده و مجسمه شوالیه با زره و بال و ماسک گاز، در حالی که بمبی را نگه داشته، نماد جنگ است. در مرکز این اثر هنری، مجسمه نماد بیتفاوتی قرار دارد که با جسمی شبیه به تابوتدان نشان داده شده که چشم و گوش خود را بسته است.
تحول، کانکون (Cancún)
مجسمه ۲۶ کودک یکی از بهترین آثار پارک مجسمه سازی زیر آب در گرنادا است. هدف اصلی این موزه احیای گیاهان و جانوران دریایی است که در معرض خطر قرار دارند. مجسمهها یک محیط مصنوعی برای مرجانها و پوشش گیاهی فراهم کرده اند. این مجسمه ۱۵ تُن وزن دارد و طوری ساخته شده که دربرابر جزر و مد و جریانها مقاوم باشد. حلقه بچهها نماد چرخه زندگی و مسئولیت پذیری است که انسانها در قبال شرایط محیط زیستی برای نسلهای آینده دارند.
برای بچههای به دنیا نیامده، ریگا
در بخشی از رویداد «برای زندگی» در ریگا، ۲۷ مجسمه نوزاد به نمایش گذاشته شد. تعداد مجسمهها به این دلیل انتخاب شد که طبق آمار، هر روز ۲۷ کودک به دلیل سقط جنین در لتونی به دنیا نمیآیند. هدف این رویداد اطلاع رسانی به خانوادهها در مورد سقط جنین و عواقب آن است. در کنار هر مجسمه، یک پلاک کوچک به سه زبان (انگلیسی، روسی و لتونی) دلایل افراد برای سقط جنین را توضیح میدهد. مثلا زنی یک فرزند داشته و حالا شوهرش مرده، او فکر میکند که نمیتواند دو بچه را به تنهایی بزرگ کند، بنابراین یکی از آنها را سقط میکند تا حداقل برای یکی از آنها آینده بهتری تامین کند. یا مثلا مادری که در بارداری آنفلونزا میگیرد و پزشک به او میگوید باید جنین خود را سقط کند.
یادبود هولوکاست، میامی
مکان این یادبود شاید کمی عجیب به نظر برسد، اما یهودیان از هولوکاست به اینجا در جنوب فلوریدا فرار میکردند. کنت تریستر (Kenneth Treister) و ۴۵ معمار و مجسمهساز دیگر در ساخت این اثر شرکت کردند. دور این یادبود ردیفی از ستونهای کلاسیک نیم دایره سنگی، برکهای با نیلوفرهای آبی و یک جزیره در میان آن قرار دارد. یک راهروی سنگی باریک به این جزیره میرسد و روی دیوارها نام اردوگاههای کار اجباری حک شده است.
در مرکز جزیره، مجسمه یک دست غول قرار دارد که به سمت آسمان بالا رفته و درخواست کمک میکند. این دست با مجسمه ۱۳۰ انسان احاطه شده است. هدف تریستر فقط گرامیداشت قربانیان این نسلکشی نبود، بلکه حمایت از کسانی که جان سالم به در بردند و ممانعت از فراموشی این فاجعه بود.
شبح دختر، لندن
شبح دختر اثر مجسمهساز انگلیسی، کوین فرانسیس گری (Kevin Francis Gray) است. این مجسمه دختری است که صورتش با یک پرده بلند کریستالی پوشیده شده است. افراد کنجکاوی که زیر پرده را نگه میکنند یک جمجمه در آنجا میبینند. دستهای دختر پر از زخم هستند.
این روش هنرمند برای نشان دادن کسی که نمیخواهد واقعیت را بپذیرد. نمایشگاه آثار فرانسیس گری در سراسر جهان برگزار میشود. شبح دختر نماد افراد کم حرف و منزوی است و نشان میدهد تنهایی آنها چقدر ترسناک است.
یادبود یک شخص، برگن (Bergen)
این مجسمه، مرد فقیری است که به دیوار کنار ورودی بانک مرکزی تکیه داده و نماد هر کسی میتواند باشد. هدف مجسمه این است که به ما یادآوری کند همه شایستگی کمک و توجه ما را دارند، فرقی نمیکند ثروتمند یا فقیر باشند. روی تابلوی مجسمه نوشته شده: «هیچکس فقط آن چیزی نیست که شما میبینید.» قرار است این تابلو ما را به یاد کسانی بیندازد که به کمک نیاز دارند.
آسمان خراش، بروژ (Brugge)
این چیدمان هنری در نمایشگاه هنر مدرن به نمایش درآمد. مجسمه نهنگ غول پیکر در کانال اصلی بروژ قرار داده شده است. این مجسمه از ۵ تُن زباله پلاستیکی ساخته شده اند که در عرض ۴ ماه از ساحل جمع آوری شده و شامل بطری، ظرف و حتی سطل و صندلی پلاستیکی میشود.
قرار است این آسمانخراش توجه عموم را به مشکل آلودگی اقیانوس و این حقیقت که ممکن است به زودی تعداد زبالههای پلاستیکی از تعداد موجودات دریایی بیشتر شود جلب کند. به گفته دانشمندان، در حال حاضر ۱۵۰میلیون تن زباله پلاستیکی در اقیانوسها وجود دارد و حدود ۸میلیون تن هر سال به آن اضافه میشود. سازندگان مجسمه امیدوارند نهنگشان باعث شود مردم درباره مصرف پلاستیک تجدید نظر کنند.
او دروغ میگوید، اسلو
این مجسمه ۱۶ تری از پانلهای شیشهای و فولادی ساخته شده و قرار است نشان دهنده قدرت طبیعت در مقابل تلاشهای انسان باشد. این مجسمه روی یک سکوی بتنی در آب شناور است و مطابق با جریان باد و آب میچرخد و یادآور تغییرات دائمی آب و هوا است. این مجسمه شبیه یک یخچال طبیعی است: آب در پانلهای شیشهای انعکاس مییابد. این واقعیت که مجسمه میتواند حرکت کند نشان میدهد که طبیعت قویتر است و میتواند همه تلاشهای ما را از بین ببرد.
سوزاندن کتاب، برلین
قفسه کتاب خالی در میدان ببل پلاتز (Bebelplatz) در برلین به ما یادآوری میکند که همه کتاب را بهترین دوست خود نمیدانند. به همین دلیل در ماه مِی ۱۹۹۳، دانشآموزان نازی بیش از ۲۰هزار کتاب را سوزاندند. در کنار این مجسمه یک تابلو با نقل قولی از هاینریش هاین وجود دارد: «این فقط یک مقدمه بود؛ جایی که آنها کتابها را سوزاندند، در نهایت مردم را میسوزانند.»
منبع: brightside