خلاصه داستان قسمت ۱۴۸ و ۱۴۹ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۱۴۸ و ۱۴۹ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۱۴۸ و ۱۴۹ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۱۴۸ و ۱۴۹ سریال ترکی خواهران و برادران

خلاصه داستان قسمت ۱۴۸ و ۱۴۹ سریال ترکی خواهران و برادران

اورهان با گونور جلوی در رستوران نشسته و باهاش درباره وضعیت خانه دردودل میکنه و میگه از رفتارهای شنگول دیگه خسته شدم گونور با خودش فکر میکنه که به زودی خودش جای شنگول را در زندگی اورهان پر میکنه. در مدرسه مدیر بوراک پیش دوروک و آسیه میره و میگه قرار بین مدرسه ها مسابقه رقص های دونفره برگزار بشه شما هم از طریق رادیوی مدرسه به بچه ها اطلاع بدین تا هر کس که میخواد بیاد ثبت نام کنه. برک با شنیدن این اطلاعیه به آیبیکه پیشنهاد میده تا آنها هم شرکت کنند آیبیکه میگه من الان چون مادرم تو زندانه از نظر روحی اونقدر اوکی نیستم که بتونم تو مسابقه شرکت کنم اما برک سعی میکنه اونو قانع کنه. دوروک به آسیه هم میگه بیا ما هم شرکت کنیم آسیه میگه من روم نمیشه جلوی همه برقصم خجالت میکشم اما دوروک میگه کاری نداره و روش کار میکنیم. شنگول در زندان سخت مشغول کاره یک زن بد ذات در سلول است که به بقیه زور میگه از جمله شنگول و تمام تمیزکاری ها را به او می‌دهد. آیلا با نباهت و اینجی در حال آماده کردن مواد اولیه کرم هستند نسخه اول کرم را درست می کنند و روی پوست خودشان امتحان می کنند تا ببینند وضعیتش چه جوریه همان موقع اکیف تماس تصویری میگیره باهاشون و وقتی میفهمه آنها در حال درست کردن کرم هستند بهشون تیکه میندازه و مسخره شون میکنه سپس بهش میگه فردا گزیده برای کارهای مناقصه شرکت میاد اگه دوست داشتین میتونین بیاین شرکت سوزان وارد اتاق آکیف میشه و نباهت و آیلا با شنیدن صداش از قصد بلند میگن ما حتما به شرکت میایم چون مثل بعضی آدم ها بیکار نیستیم. سوزان برای سوزاندن آنها به آکیف میگه سریعاً کارشو تموم کنه تا برای دیدن خانه با هم بروند بعد از قطع تماس درباره مراسم و کارهایی که باید بکنند حرف میزند اکیف بهش میگه نگران هیچی نباشه چون به یک تشریفات عروسی سپرده تا همه کارها را به بهترین حالت ممکن انجام بدهند.

هاریکا در مدرسه درباره حرف های اوگولجان بهش با امیر حرف میزنه امیر عصبی میشه که او تو رابطه آنها دخالت میکند هاریکا که از امیر حساب میبره بهش حق میده و میگه راست میگی ولش کن. تولگا در باره رقص دونفره صحبت میکنه که اوزگه میگه من میتونم پارتنر رقصت بشم تولگا قبول می کنه. آنها از رفتارهای اوگولجان و عمر متوجه میشن که آنها با هم دیگه قهرن تولگا میگه نظرتون چیه آنها را به جون همدیگه بندازیم؟ امیر قبول میکنه. شنگول از زندان به بچه هایش زنگ میزنه و حالشان را می پرسد او بهشون میگه نگران من نباشید اینجا همه چیز رو به راهه و حالم خوبه. عمر پیش سوسن میره و او که تازه گچ پایش را باز کرده بهش پیشنهاد میده تا در مسابقه رقص شرکت کنند سوسن قبول میکنه سوزان و آکیف به خانه جدیدشون میرن گروه تدارکات عروسی به اونجا اومدن تا برای درست کردن اونجا موقعیت را بسنجند اکیف به سوزان میگه یه سورپرایز برات دارم و می خوام یه فیلم اون شب برات پخش کنم سوزان خوشحال میشه و او را در آغوش میگیره. امیر و تولگا اوگولجان را تعقیب می‌کنند و به محل کارش میرسند آنها متوجه میشن که صاحب کارش زیادی روی موتورش حساسه به خاطر همین فکری به سرش میزنه. سوزان به خانه عمر اینا میره و آنها را برای عروسی دعوت می‌کند سپس بهش پیشنهاد میده تا همگی به خانه او بروند و زندگی کنند اما عمر قبول نمیکنه و تشکر می‌کند و میگه ما هم اینجا راحتیم اوگولجان و آیبیکه از اینکه همش در حال خوردن ماکارونی هستند کلافه میشن اورهان بهشون میگه چیز دیگه ای بلد نیستم.

در خانه زده میشه و آنها باز کردن در با گونور روبرو میشن گونور برایشان شام آورده اوگولجان و اورهان ازش تشکر می‌کنن اما آیبیکه از این کار او حرص میخوره. موقع رفتن به مدرسه عمر از اوگولجان میخواد تا سر به سر تولگا و امیر نزلره و ازشون فاصله بگیره اما او که هنوز باهاش قهره بدون اعتنا کردن بهش میره. در جلسه شرکت گزیده به اکیف میگه من فقط به یک شرط باهاتون در کارخانه شریک میشم که تو ساخت کرم نباهت و آیلا سهام داشته باشم اک حسابی جا میخوره و نباهت با آیلا خوشحال می‌شوند و استقبال می‌کنند. مربی رقص آیبیکه و برک به برک پیام میده و از رقصش تعریف میکنه آبیکه که پیام را رو گوشی برک میبینه عصبی میشه و بهش پیام میده که ما دیگه به اونجا نمیایم و پیام را پاک میکنه. نباهت متوجه شده که سالن مراسم و تشریفات عروسی آکیف و سوزان کجاست فکری به سرش میزنه تا عروسی را برایشان خراب کند. اوگولجان و آیبیکه به ملاقات مادرشون میرن شنگول از اینکه اورهان به اونجا نیامده ناراحت و کلافه میشه و وقتی میفهمه شب گذشته گونور برایشان شام آورده حرص میخوره و عصبی میشه. تولگا و امیر سوئیچ موتور اوگولجان را از تو کیفش برمیدارن اوگولجان وقتی دم در مدرسه میبینه موتورش نیست میترسه که امیر و تولگا پیشش میرن و میگن یا کاری که میگیمو انجام میده یا اینکه با موتورت خداحافظی میکنی او حسابی میترسه. آیبیکه و برک با هم دیگه به سالن رقص میرن اما هرچی منتظر میمونن سیبل مربیشون نمیاد برک میخواد بهش زنگ بزنه که آیبیکه مجبور میشه ماجرا را برایش تعریف کند برک خنده‌اش می‌گیرد از اینکه او بهش حسادت کرده سپس میگه خودمون تمرین کنیم که آیبیکه قبول میکنه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا