خلاصه داستان قسمت ۲۲ سریال ترکی پناهم ده + عکس

خلاصه داستان قسمت ۲۲ سریال ترکی پناهم ده را در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران این سریال قرار داده ایم. همراه ما باشید. سریال ترکی مرا پنهان کن (Sakla Beni) محصول سال ۲۰۲۳ شبکه استار تی وی به کارگردانی «ندیم گوج» و نویسندگی «هدیه گلشاهین» و «نرگس اوتلو اوغلو آکوغلو» است. اسامی بازیگران این سریال عبارتند از؛ آسوده کالبک، جمره بایسل، اوراز کایگیلار اوغلو، نیلوفر آچیکالین، جیدا دوونجی، سوینچ اربولاک، کامیل گولر، سنای گورلر، سیلا کورکماز،  تامر لوونت، نیزام نامیدار، ادیپ سانر، سرا توکدمیر، آجلیا دورویم ییلهان.

قسمت ۲۲ سریال ترکی پناهم ده
قسمت ۲۲ سریال ترکی پناهم ده

قسمت ۲۲ سریال ترکی پناهم ده

عفیفه واسه اینجیلا دمنوش درست کرده و میبره میده بهش که اینیجلا میگه همیشه این موقع من واسه ناز دمنوش درست میکردم تا حالا کسی واسم چای درست نکرده بود و بعد از تشکر ازش میخواد کمی سرشو رو پاش بزاره که مادربزرگش قبول میکنه. اینجیلا ازش میخواد کمی از مادر و پدرش واسش بگه. ضیاء با مته رفتن به خانه آکف و بهش میگه شنیدم اون مرتیکه اومده اینجایی دختر دزدیده حالا که نمیتونی از اهالی خونه ات مراقبت کنی من میکنم! آدمامو میزارم تا از اینجا محافظت کنن آکف میگه لازم نکرده و باهم بحث و کل کل میکنن. عفیف آخر حرفاش بهش میگه فکر کنم این نیاز باشه که بهت بگم این دروغه که میگن هر آنچه از دیده رود از دل برود همچین چیزی نیست من حس میکنم یکی دیگه رو دوست داری که به من نمیگی اینیجلا خودخوری میکنه و میگه نه همچین چیزی نیست خیالت راحت. بعد از رفتن عفیفه دوست و همکارش زنگ میزنه و خبر میده که آقا مته با پدربزرگش اومده بود اینجا نمیخوام بترسونمت ولی پلاک ماشین آقا قدیرو گرفت اینیجلا جا میخوره و او ازش میپرسه کسی که تو عاشقش بودی مته ست؟ اینیجلا میگه نه این چه حرفیه دیگه! دیگه به همچین چیزی فکر نکن و قطع میکنه سریع.

اینیجلا سریع به قدیر پیام میده و میپرسه که کجاست او میگه نرفتم هنوز به دوزچه یه کار دارم فردا خیلی مهمه تو هتل موندم بعد از کمی پیام دادن شب بخیر میگن و میخوابن. ناز آخر شب میخواد به مادرش زن بزنه که منصرف میشه سپس دستش میره رو شماره اینیجلا اما زنگ نمیزنه و منصرف میشه و گریه میکنه که مته میره پیشش و میپرسه خوبی؟ چی شده؟ او بی تابیه اینجیلارو میکنه و مته آرومش میکنه. فردای آن روز سر میز صبحانه قدیر به اینیجلا زنگ میزنه و میگه دارم میرم به کارهام برسم بعد میام پیشت اما اینیجلا میگه من با مادربزرگم میخوایم بریم بیرون خرید نیستم قدیر میگه باشه مامانمو میفرستم پیشتون بعد میام دنبالتون اینجیلا ناچارا قبول میکنه. قدیر دنبال کارهاشه که یه نفر جلوشو میگیره و میگه آقا ضیاء میخوان شمارو ببینن قدیر با دوستاش و آشناهاش میره سر قرار با ضیاء و دارودسته اش که اونجا قدیر ماجرارو کامل تعریف میکنه و میگه شما اگه بودین چیکار میکردین؟ ضیاء با شنیدن ماجرا بهش میگه چیزی که من فهمیدن جفتتون یه اشتباه کردین که جواب اشتباه، اشتباه بوده! و به قدیر میگه میتونین برین و آنها میرن که مته بهم میریزه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی پناهم ده + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا