خلاصه داستان قسمت ۲۵ سریال ترکی پناهم ده + عکس
خلاصه داستان قسمت ۲۵ سریال ترکی پناهم ده را در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران این سریال قرار داده ایم. همراه ما باشید. سریال ترکی مرا پنهان کن (Sakla Beni) محصول سال ۲۰۲۳ شبکه استار تی وی به کارگردانی «ندیم گوج» و نویسندگی «هدیه گلشاهین» و «نرگس اوتلو اوغلو آکوغلو» است. اسامی بازیگران این سریال عبارتند از؛ آسوده کالبک، جمره بایسل، اوراز کایگیلار اوغلو، نیلوفر آچیکالین، جیدا دوونجی، سوینچ اربولاک، کامیل گولر، سنای گورلر، سیلا کورکماز، تامر لوونت، نیزام نامیدار، ادیپ سانر، سرا توکدمیر، آجلیا دورویم ییلهان.
قسمت ۲۵ سریال ترکی پناهم ده
قدیر و اینجیلا به خونه ضیاء رفتن. اونجا سر میز شام نشستن بعد از چند دقیقه قدیر میخواد بحث کارو وسط بکشه که اینجیلا میگه الان وقتش نیست ولی قدیر میگه مگه چیه حالا که نشستیم یکم حرف بزنیم دیگه! از طرفی هاتف که بالکین بهش گفته بود تو خونه چه اتفاقی افتاده با عصبانیت وارد خونه میشه و سر میز میره ضیاء میگه چخبره؟ اینجا چیکار میکنی؟ هاتف میگه با چه حقی نوه منو اینجا زندانی میکنی؟ ضیاء میگه کی همچین حرفی زده؟ همچین چیزی نیست! هاتف رو حرفش مونده که ضیاء به ناز میگه چرا دروغ گفتی به پدربزرگت آخه؟ نار میگه من چیزی نگفتم چرا باور نمیکنین؟ هاتف میگه فیلیس بهم گفت انگاری اومده بوده اینجا سپس این بحث تموم میشه به خاطر حضور قدیر سر میز شام باهاش بحث میکنه و میگه تو به خاطر این آدم اومدی تو خونه من اون ماجرارو درست کردی آدم گذاشتی که دوباره نیاد بعد خودت ازش تو خونه ات پذیرایی میکنی؟ بعد از زدن حرفاش و دعوا کردن از اونجا میره. وقتی هاتف میره اینجیلا و قدیر هم راهی میشن تا برن. بعد از چند دقیقه ضیاء او ناز را سرزنش میکنه که چرا همچین کاری کرده و به هاتف گفته که پر باد بیاد اینجا! ناز میگه چند بار بگم من نگفتم؟ بالکین میاد و میگه من گفتم ضیاء میگه چی؟ تو چطور همچین کاری کردی؟ او میگه تو چجوری همچین بلاهایی سرمون میاری؟
ضیاء عصبی میشه از این رفتارش و به نساء میگه مدیریت خونه دیگه با توعه! بالکین میره تو اتاقش و چمدونشو میبنده تا بره هتل که فسون بهش زنگ میزنه و وقتی میفهمه میخواد بره هتل میگه بیا اینجا. فسون به خونه هاتف میره که فیلیس از اومدنش راضی نیست و مدام تیکه میندازه. هاتف به فیلیس میگه این رفتارهاتو دیگه تموم کن! بالکین تا هروقت بخواد میتونه اینجا بمونه به خونه من پناه آورده! قدیر اینجیلارو برده تا بستنی بخورن اما اینیجلا میگه نمیخوام همان موقع ناز به اینیجلا زنگ میزنه و میگه که عکس اوزانو دیدم تو کلوب شبانه ست برو اونجا ببین مته چه غلطی میکنه بردارش بیار خونه! اینیجلا به قدیر میگه دیروقت منو ببر خونه. وقتی میرسونه اینیجلا آرو میره تو خونه و بعد از رفتن قدیر میره بیرون به سمت کلوب شبانه. قدیر رفته بستنی خریده و میبره دم خونه عثمان و میگه بستنی گرفتم تا اینجیلا و شما بخورین عفیفه میگه اینیجلا که خونه نیست همه جا میخوره که عفیفه میره اتاق اینجیلارو میبینه. اما اینیجلا تو گلوله رفته و با مته حرف میزنه و میگه داری چیکار میکنی؟ ناز تو خونه زندانیه تو اومدی خوش گذرونی؟ و میخواد ببرتش خونه که مته میگه من جایی نمیام برو به ناز بگو من ۲۰۰ ساعت دیگه میام و میخنده اینیجلا با عصبانیت میره….