خلاصه داستان قسمت ۳۳ سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳۳ سریال ترکی زندگی شاهانه من را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم همراه ما باشید. سریال زندگی شاهانه من به کارگردانی چاغری بایراک و نویسندگی مریچ آسمی در سال ۲۰۲۳ در ترکیه تولید شده است. هلال آلتینبیلک، اونور تونا و ییگیت اوزشنر بازیگران شناخته شده این سریال هستند. این سریال، پر از رمز و راز، روایتگر داستان شوکه  کننده شبنم است. شبنم با مشکلات بزرگی به دنیا آمده است و سخت کوشیده است تا آن ها را پشت سر بگذارد و هر آنچه لازم است را برای این کار انجام دهد اکنون او سعی می کند از زندگی خلافکارانه گذشته خود خلاص شود.

قسمت ۳۳ سریال ترکی زندگی شاهانه من
قسمت ۳۳ سریال ترکی زندگی شاهانه من

قسمت ۳۳ سریال ترکی زندگی شاهانه من

مسعود میره دم در اتاق شبنم تا باهاش حرف بزنه او با دیدنش جا میخوره و میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ مسعود باهاشه حرف میزنه درباره خودشون و بعد از چند دقیقه از اونجا میره. شبنم و اجه آماده میشن برای مراسم شب که ملیسا دعوتشون کرده. وقتی به اونجا میرن همه جا میخورن ولی ملیسا خوشحال میشه و میگه خیلی خوشحال شدم که اومدین! شبنم میگه امیدوارم آخر شب هم همین حسو داشته باشی. بعد از چند دقیقه شبنم واسه همه سخنرانی میکنه و به ملیسا میگه واست سورپرایز دارم! سپس احمد وارد مجلس میشه که همه واسشون سوال میشه اون کیه و ملیسا و آیسل با دیدن احمد شوکه میشن. وقتی شبنم اونو معرفی میکنه و میگه شوهر ملیساست همه تعجب میکنن از جمله اونور. شبنم ادامه میده و میگه که برای فرار از مالیات تو زندان افتاده بوده و ملیسا برای جور کردن پول اومده سراغ اونور اینم از عروس انتخابی آیسل جون و با خنده معنی دار با اجه از اونجا میرن. احمد با ملیسا کمی حرف میزنه و میگه که البته اینم بگم بهتون که ما هنوز زن و شوهریم! ملیسا به آیسل و اونور میگه ماجرا اونجوری که فکر میکنین نیست! اونور بهش میگه ساکت شو تا بیشتر از این آبرو ریزی نکردی! و میرن که ملیسا و احمد باهم حرف میزنن و ملیسا بهش میگه من و اونور فقط باهم همکاریم! احمد میگه واقعا؟ پس میرم از خودشم میپرسم و میره که ملیسا دنبالش میره.

اجه و شبنم اخباری که امید پخش کرده از شوهر ملیسارو میبینن و خوشحال میشن سپس لباساسونو عوض میکنن و میخندن برن جایی که میبینن مادر و پدر شبنم تو لابی نشستن و مادرش اونو به خاطر دلارهای تقلبی سرزنش میکنه شبنم میگه تقلبی بود؟ خوبه مثل پدر و مادرم! و باهاشون کمی کل کل میکنه سپس میخواد بره که مسعود جلوشو میگیره و ازش می‌خواد تا بگه بهش که واقعا پشیمون از نزدیک شدنش به او؟ شبنم میگه دوریمون به نفع جفتمونه فعلا، چون من نمیتونم برای بچه هام هیچ ریسکی بکنم! مسعود برگه منتقلیشو پاره میکنه. اونور تو خونه با احمد و ملیسا دعواش میشه و جفتشونو بیرون میکنه سپس میره سمت هتل پیش شبنم. شبنم با دیدنش جا میخوره و میگه اینجا چیکار میکنی؟ اونور بعد از کمی حرف زدن درباره مراسم و اتفاقات بهش میگه که باهم دوباره از اول شروع کنن اما اینبار بدون هیچ ماسکی اما شبنم قبول نمیکنه و میگه من عروسک تو نیستم هروقت خواستی بزاریم کنار هر وقت خواستیم برداری منو! تموم شد،  فقط طلاق و بیرونش میکنه که بره…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا