خلاصه داستان قسمت ۳۶ سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳۶ سریال ترکی زندگی شاهانه من را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم همراه ما باشید. سریال زندگی شاهانه من به کارگردانی چاغری بایراک و نویسندگی مریچ آسمی در سال ۲۰۲۳ در ترکیه تولید شده است. هلال آلتینبیلک، اونور تونا و ییگیت اوزشنر بازیگران شناخته شده این سریال هستند. این سریال، پر از رمز و راز، روایتگر داستان شوکه  کننده شبنم است. شبنم با مشکلات بزرگی به دنیا آمده است و سخت کوشیده است تا آن ها را پشت سر بگذارد و هر آنچه لازم است را برای این کار انجام دهد اکنون او سعی می کند از زندگی خلافکارانه گذشته خود خلاص شود.

قسمت ۳۶ سریال ترکی زندگی شاهانه من
قسمت ۳۶ سریال ترکی زندگی شاهانه من

قسمت ۳۶ سریال ترکی زندگی شاهانه من

آیسل با ملیسا رفتن به آزمایشگاه و اونجا ملیسا که از یه زن باردار خون گرفته بود به آیسل میده و میگه من واسه اینکه کارها زود پیش بره گفتم خون گرفتن ازم اما آیسل میگه نمیشه باید جلوی چشمای خودم ازت خون بگیره شاید پول دادی خریده باشی! ملیسا از اینکه قرار دستش رو بشه بهم میریزه دکتر خون میگیره و تا جواب آماده بشه آیسل ازش میپرسه راستشو بگو بهم همین الان قضیه چیه؟ ملیسا بهش میگه من پس تو خیلی دوست دارم و هرکاری کردم واسه رسیدن بهش بوده! آیسل میگه پس دروغ گفتی آره؟ همان موقع دکتر میاد و میگه جواب مثبته اونا شوکه میشن و آیسل میگه من سونوگرافی هم می‌خواد شاید پول دادی بهشون! آنها به سونوگرافی میرن و مطمئن میشن که ملیسا بارداره ملیسا خوشحال میشه ولی آیسل شوکه شده. شبنم با بچه هاش تو خونه جدیدشون هستن که سلو به اونجا رفته و به شبنم میگه بیاد دم در شبنم جا خورده از اینکه آدرس خونه جدیدشو پیدا کرده و وقتی باهاش حرف میزنه به خاطر کاری که می‌خواد ازش تصمیم میگیره بره پیش مسعود و بهش همه چیزو بگه. او به دم در خانه مسعود میره و وقتی میبینه نیست دم در منتظرش میمونه. آیسل به ملیسا تو خونه میگه باید از همه پنهان کنی چون هم تو هم اونور متعهلین! من دیگه نمیتونم با یه آبروریزی دیگه روبرو بشم! تو اول باید جدا بشی! ملیسا میگه گفتم که تا پول ندم جدا نمیشه آیسل نجمی را صدا میکنه و ۱ میلیون دلارو به ملیسا میده او خوشحال میشه و سریع میره پیش احمد.

اما احمد با گرفتن پول میگه دیگه ۳ میلیون دلار می‌خوام ۲ میلیون به خاطر اون بچه تو شکمت، میدونم بارداری ملیسا جا میخوره. مسعود به خانه میره و از دیدن شبنم جا میخوره. شبنم میگه حالم خوب نیست باید باهات حرف بزنم مسعود میگه باشه و بغلش میکنه که یه خبرنگار ازشون عکس میگیره و تو فضای مجاری میزاره. خبر بین همه پخش میشه. اونور رفته به خونه شبنم و وقتی دیدم میگه شبنم رفته کار داشت رفت سریع برگرده میگه باشه منتظرش میمونم و میره داخل. آیسل خبرو میبینه و برای اونور میفرسته و او عصبی میشه و به دیدم میگه کارش دوست پسرش بود؟ دیدم نمیدونه چی بگه. شبنم همه چیزو از اینکه چجوری پول عمل زیبایی جور کرده تا کشتن نیازی و تهدیدهای حال حاضر سلو را بهش میگه مسعود شوکه شده و میگه باید الان لو بدمت و دستگیرت کنم ولی نمیتونم زنی که دوسش دارمو بندازم زندان! و آرومش میکنه و باهم حرف میزنن. مسعود خبرو خودش میبینه و شوکه میشه و به شبنم نشون میده که اونم جا میخوره…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا