خلاصه داستان قسمت ۴۲ سریال ترکی یاقوت کبود + تصویر
در این مطلب از بخش فرهنگ و هنر در سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۴۲ سریال ترکی یاقوت کبود را برایتان قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی یاقوت کبود (Safir) با بازی ایلهان شن و اوزگه یاعیز جدیدترین سریال شبکه ATV ترکیه است. سمیح باعجی کارگردانی این سریال را برعهده دارد. این سریال ترکی از سریالهای جدید ۲۰۲۳ در ژانر عاشقانه و خانوادگی است. سمیه باغچی کارگردانی سریال را بر عهده دارد. این سریال به داستان ناپدید شدن خانواده گولسوی در جادههای خطرناک پر از آزمونهای شور، اشتیاق، انتقام و قلدری میپردازد که یک شبه تغییر میکند.ایهان شن، اوزگه یاعیز، بوراک برکای آکگول، ایپک توزجواوغلو و… از بازیگران سریال یاقوت کبود هستند. آتش گولسوی با بازی ایلهان، فرایه ییلماز با بازی اوزگه، یامان گولسوی با بازی بوراک نیز کاراکترهای اصلی سریال میباشند.
قسمت ۴۲ سریال ترکی یاقوت کبود
عمر به یامان میگه باید ازش جدا بشی فهمیدی؟ تموم شد دیگه! جمیله میره پیش اوکان و بهش میگه که یادتون رفته جونتون دسته منه؟ میرم همه چیزو به وورال میگم! اوکان میگه برو بگو تا به لیستم خودتم اضافه بشی! بورا همه چیزو بورا میدونه جمیله وحشت میکنه و با ترس میره به سمت خونه. فرایه پیش پدرش رفته و ازش معذرت خواهی میکنه به خاطر اتفاقی که افتاده و میگه میخوام امشبو تو اتاق خودم باشم و میره. آلینا که فهمیده فرایه اومده اونجا عصبیه و منتظره تا صبح بشه و بره سراغش. یامان از رفتار آتش میفهمه که او درو باز کرده بوده و به فرایه پیام میده که اون در دیشب خود به خود باز نشد و به آتش نگاه میکنه. فردای آن روز آلینا وقتی چتین و نسرین درو باز میکنن سریعا میره سمت اتاق فرایه که میبینه نیست. او جلوی فرایه را میگیره و باهاش دعوا میکنه که همه میان و اونارو از هم جدا میکنن فرایه به سمت دانشگاه میره. جمیله با بشیر قرار گذاشته و بهش میگه که بورا همه چیزو میدونه وضع خیلی خرابه! جمیله میگه باید بورا را از بین ببری تا همه جاشون امن باشه اما بشیر میگه وورال منو زیر نظر داره اگه بلایی سرش بیارم میفهمه باید از یه راه دیگه بریم. فرایه با یامان تو دانشگاهه که آتش بهش میگه یه نفر میخواسته از قصد مارو با هم تنها بزاره فرایه میگه کی؟ بورا؟
یامان میگه نه اگه کار اون بود آخرش اونجوری تموم نمیشد سپس هرکدامشان یاد آتش میوفتن. فرایه به آتش میگه از این به بعد کنار هم بودنمون جرمه حتی نگاه هم نمیتونیم به هم بکنیم سپس کمی باهم حرف میزنن و میگه من میرم با بچه ام یامان میگه بچه چی؟ او میگه اون بچه فقط مال منه میرم یه جایی که از همه اینا دور باشم و طلاق میگیرم سپس میره که یامان لبخند تلخی میزنه. آلینا تو خونه خودخوری میکنه و مدام به یامان زنگ میرنه که او جواب نمیده شرمین صداش میکنه و میگه بیا باهم حرف بزنیم سپس بهش میگه برو حاضرشو باهم بریم بیرون بسپار دست من یه کاری میکنم که یامان دیگه نتونه ازت دست بکشه و پاتو سفت میکنم تو اون عمارت آلینا خوشحال میشه و بعد از حاضر شدن باهم میرن. آتش پیش اوکان میره و میگه به نظرت چرا فرایه میخواد ازم طلاق بگیره تو میدونی؟ اوکان میگه نه که آتش فیلم دوربین آتلیه را بهش نشون میده و میگه احتمال داره به خاطر این باشه؟ اوکان هیچی نمیگه و سکوت میکنه که آتش میگه هنوزم داری از داداشت طرفداری میکنی من کیه توعم؟ و میره. بعد از چند دقیقه پیش جمیله میره و باهاش صحبت میکنه و میگه که نباید جلوی همه میزدی تو گوش دخترت سپس میگه به نظرت اینکه میخواستی بچه فرایه رو بکشی به این ماجراها ربط داره؟ جمیله از ترس استکان از دستش میوفته و میشکنه و با لکنت میگه نه اصلا من واسه اون قضیه خیلی ناراحت و پشیمونم! اما آتش با پوزخند میره…