خلاصه داستان قسمت ۴۴ سریال ترکی یاقوت کبود + تصویر
در این مطلب از بخش فرهنگ و هنر در سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۴۴ سریال ترکی یاقوت کبود را برایتان قرار داده ایم با ما همراه باشید. سریال ترکی یاقوت کبود (Safir) با بازی ایلهان شن و اوزگه یاعیز جدیدترین سریال شبکه ATV ترکیه است. سمیح باعجی کارگردانی این سریال را برعهده دارد. این سریال ترکی از سریالهای جدید ۲۰۲۳ در ژانر عاشقانه و خانوادگی است. سمیه باغچی کارگردانی سریال را بر عهده دارد. این سریال به داستان ناپدید شدن خانواده گولسوی در جادههای خطرناک پر از آزمونهای شور، اشتیاق، انتقام و قلدری میپردازد که یک شبه تغییر میکند.ایهان شن، اوزگه یاعیز، بوراک برکای آکگول، ایپک توزجواوغلو و… از بازیگران سریال یاقوت کبود هستند. آتش گولسوی با بازی ایلهان، فرایه ییلماز با بازی اوزگه، یامان گولسوی با بازی بوراک نیز کاراکترهای اصلی سریال میباشند.
قسمت ۴۴ سریال ترکی یاقوت کبود
اوکان بورا را میبینه تو حیاط و اسلحه را برمیداره میره سراغش. او میبینه که داره ترمز ماشین را دست کاری میکنه و وقتی از زیر ماشین درمیاد اوکان با اسلحه میگه پاشو و راه بیوفت بورا خوشش میاد ولی اسلحه را ازش میگیره و ورق برمیگرده و او به اوکان میگه راه بیوفت. همه تو سالن جمع شدن و آتش تشکر میکنه از اومدنشون، سپس میگه معنی یاقوت کبود میدونین چیه؟ روراستی، وفاداری، عشق، حقیقت شاید واسه همین تا الان پس زده شده چون کنار اینا موندگار نیست! منتظر یه نفر دیگه هم میمونیم وقتی اومد حرفامو میزنم. بورا اوکان را به خرابه ای برده اوکان ازش میخواد با آتش کاری نداشته باشه و میپرسه با ماشینش چیکار کرد؟ بورا میخنده. وورال به عمارت میاد و آتش تشکر میکنه که به اونجا اومد سپس بهش میگه حالا که میخوای با گولسوی ها همکاری کنی باید از رازهاشون خبر داشته باشی سپس میخواد حرف بزنه که همان موقع همزمان برای یامان و آتش عکس اوکان را بورا میفرسته و میگه فقط در صورتیکه جفتتون همین الان بیابن اینجا زنده میمونه. آتش و یامان باهم به طرف ماشین میرن و میخوان سوار بشن که فرایه دنبالشون میره و از درد فریاد میکشه و میگه یامان منو تنها نزار و روی زمین میشینه که یامان بالاسرش میره ولی آتش سوار ماشین میشه و میره سمت اوکان.
بورا رو سر اوکان اسلحه میزاره و میگه سلام منو به داداش هات برسون. یامان فرایه را بلند میکنه و میبره سمت ماشین تا ببرتش اورژانس. تو مسیر آتش متوجه میشه ترمز ماشین نمیگیره فرایه به یامان میگه بهت دروغ گفتم بچه مونو نجات بده! یامان شوکه میشه و با گریه میگه بچه مونو؟ طاقت بیار عزیزم. آلینا میره سمتشون و میگه چیشده؟ و وقتی یامان به فرایه میگه طاقت بیار عشقم هم تو هم بچه مونو نجات میدم میشنوه و شوکه میشه. آلینا میره داخل و به همه میگه چی شنیده و بچه فرایه از یامانه! همگی بهم میریزن و شوکه میشن. یامان فرایه را به بیمارستان رسونده و بعد از چند دقیقه دکتر میاد و بهش میگه فعلا بچه علائم حیاتی داره ولی مادر بچه به مراقبت های ویژه منتقل شده امکان داره جفتشونو از دست بدین یامان تو فکر میره و نگران حالشون میشه. محسن به چتین تو خونه میگه که منو از اینجا ببر، تو خونه همه حالشون بده. آتش ماشینو منحرف میکنه و با زدن به مانعی ماشینو متوقف میکنه سپس ماشین میگیره و به طرف خرابه راهی میشه. بورا بعد از کمی حرف زدن با اوکان میخواد بکشتش که آتش از راه میرسه و شروع میکنه به کتک زدنش و میگه تو فکر کردی کی هستی؟….