خلاصه داستان قسمت ۵۳ سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۵۳ سریال ترکی زندگی شاهانه من را برای دوستداران این سریال قرار داده ایم همراه ما باشید. سریال زندگی شاهانه من به کارگردانی چاغری بایراک و نویسندگی مریچ آسمی در سال ۲۰۲۳ در ترکیه تولید شده است. هلال آلتینبیلک، اونور تونا و ییگیت اوزشنر بازیگران شناخته شده این سریال هستند. این سریال، پر از رمز و راز، روایتگر داستان شوکه  کننده شبنم است. شبنم با مشکلات بزرگی به دنیا آمده است و سخت کوشیده است تا آن ها را پشت سر بگذارد و هر آنچه لازم است را برای این کار انجام دهد اکنون او سعی می کند از زندگی خلافکارانه گذشته خود خلاص شود.

قسمت ۵۳ سریال ترکی زندگی شاهانه من
قسمت ۵۳ سریال ترکی زندگی شاهانه من

قسمت ۵۳ سریال ترکی زندگی شاهانه من

مسعود و شبنم باهم تو کشتی همو میبینن که مسعود بهش میگه همونجوری که خواستی یه جوری مشت زدم تو صورتش که حق مطلب و نفرتم نسبت بهش ادا بشه شبنم میگه منم خیلی خودمو کنترل کردم که بهش نپرم! سپس دوباره سر اینکه بدون مشورت تو این هچل انداختتشون با شبنم کل کل میکنه. آیسل با دمیر به شرکت میرن که اونجا اونور با دیدنش عصبی میشه و با دمیر بحث میکنه و میگه از اونجا بره دمیر خودشو بهم ریخته نشون میده و میره ولی از پشت در به حرفاشون گوش میده وقتی بیرون میره به یکی زنگ میزنه و میگه دیگه بینشونم خیالت راحت ولی ازت میخوام درباره دیدم مدیر مانژه تحقیق کنی. اونور مهمونی تو خونه اش ترتیب داده و همه را دعوت کرده تو اون مهمونی مسعود و مادرش و ملیسا با شوهر سابقش هم میان که با دیدنشون جا میخورن. شبنم و اونور دست تو دست بین همه میرن که همه تشویقشون میکنن که اونور حرف میزنه و میگه که بعد از چند ماه جنگ و جدال تصمیم گرفتیم یه شانس دیگه به هم بدیم و دوباره عقدمونو تمدید کنیم بهتره اینو هم دوست بدونه هم دشمن سپس به شبنم خوش آمد میگه که دوباره به خانه اش برگشته مسعود با عصبانیت بهشون نگاه میکنه. مسعود وقتی شبنم تنهاست میره کنارش و بهش میگه یکم دیگه همه چیز بهم میریزه شبنم میگه بهم بریزه و از مسعود دور میشه. دمیر پیش دیدم تو سرویس بهداشتی رفته و بهش میگه که درباره گذشته ات میدونم و بهش میگه که او عصبی میشه و میزنه تو گوشش و میگه تو چی میخوای؟

چرا درباره من تحقیق کردی؟ او میگه تورو و میبوستش اونور اونجا میره و به دمیر میگه با هرکی میخوای میتونی رابطه داشته باشی ولی تو شرکت نمیزارم پا بزاری برمیگردونمت به همونجایی که بودی! سپس بعد از کمی کل کل میره پیش شبنم و بهش میگه که دمیر و دیدمو باهم دیدم شبنم میگه مامانت بفهمه دیوونه میشه! اونور با احمد تو مجلس دعواشون میشه و پلیس میریزه داخل مجلس و میگه اونور گوموشجو شما به جرم جرایم مالی بازداشتین و با خودشون میبرنش که شبنم خودشو متعجب نشون میده. فردای آن روز شبنم وقتی تنهایی تو خونه از خواب بیدار میشه حسابی خوشحال میشه و با بچه هاش خوش میگذرونه. پلیس ها میریزن تو شرکت و همه جارو میگردن سپس میرن سراغ ملیسا و بهش میگن از لپ تاپ شما این گزارش واسمون فرستاده شده باید برای یکسری سوالات باهامون بیاین کلانتری آیسل میگه کار این نمیتونه باشه عقلش جواب نمیده! مأمورین میگه باید با ما بیان اونجا مشخص میشه. بعد از رفتنشون حمد بهشون نگاه میکنه که دمیر میره پیشش و میگه نقشه خوبی بود دیدم که تو با لپ تاپ ملیسا گزارش دادی سپس باهم حرف میزنن که آیسل وقتی میاد میگه چیشده؟ دمیر میگه هیچی داشتم بهش میگفتم وسایلشو جمع کنه گورشو گم کنه از اینجا آیسل میگه خوب گفتی….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی زندگی شاهانه من + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا