خلاصه داستان قسمت ۶۵ سریال ترکی پناهم ده + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران این سریال خلاصه داستان قسمت ۶۵ سریال ترکی پناهم ده را قرار داده ایم. همراه ما باشید. سریال ترکی مرا پنهان کن (Sakla Beni) محصول سال ۲۰۲۳ شبکه استار تی وی به کارگردانی «ندیم گوج» و نویسندگی «هدیه گلشاهین» و «نرگس اوتلو اوغلو آکوغلو» است. اسامی بازیگران این سریال عبارتند از؛ آسوده کالبک، جمره بایسل، اوراز کایگیلار اوغلو، نیلوفر آچیکالین، جیدا دوونجی، سوینچ اربولاک، کامیل گولر، سنای گورلر، سیلا کورکماز، تامر لوونت، نیزام نامیدار، ادیپ سانر، سرا توکدمیر، آجلیا دورویم ییلهان.
قسمت ۶۵ سریال ترکی پناهم ده
بلگین با همکلاسی دوران دانشگاهش رفته به باشگاه بیلیارد و باهم بازی میکنن اونجا مدام یاد حرف های فیلیس درباره تانسو و خیانت کردنشه و بهم ریخته ذهنش اما با بازی کردن ذهنشو پرت میکنه و حسابی خوش میگذرونن. بچه ها رفتن به رستورانی که ناز اونجا کار میکنه و باهم شام میخورن اونجا ناز اتفاقی میشنوه از پرسنل که قدیر با رییسشون حرف بده تا نازو استخدام کنه و قدیر بهش حقوق میده ناز عصبی میشه و با قدیر دعوا میکنه سپس از اونجا میره که بچه ها هم دنبالش میرن. مته به خونه میره و با پدربزرگش دعوا میکنه که من کارتهای شرکتو دادم چرا کارت های خودمو مسدود کردی؟ و باهم دعوا میکنن که مته میگه من از اینجا میرم و اینکه میتونم خانوادمو ببینم یا نه به خودم ربط داره نمیتونی جلومو بگیری! در آخر مته از خونه بیرون میزنه. اینجیلا با ناز تو خونه حرف میزنه و سعی میکنه آرومش کنه همان موقع مادربزرگش بهش پیام میده و میگه مبارکه و عکسی میفرسته واسش او جا میخوره و میره به مادربزرگش زنگ میزنه و میگه ماجرا چیه؟ عفیفه میگه پدربزرگت از دانشگاهی تو ایتالیا پذیرش گرفته و دو روز دیگه هم باید بری او جا میخوره و میگه این عجله واسه چیه؟ چرا بدون اینکه نظر منو بخواین این کارو کردین نباید چیزی بپرسین؟ و بعد از کمی بحث قطع میکنه.
او هرچی به مته زنگ میزنه جوابی دریافت نمیکنه و بهش پیام میده که کجایی؟ چرا جواب نمیدی؟ پدربزرگم واسم پذیرش گرفته تو دانشگاه ایتالیا دو روز دیگه منو میفرستن برم! مته با خوندن این پیام ها بهم میریزه. عزت به قدیر زنگ میزنه و باهاش قرار میزاره تو پارک. او درباره اینکه ناز اومده بوده دوزچه پیشش باهاش حرف میزنه و میگه تو واسه چی انقدر دور و بر نازی؟ تا وقتیکه ما خانواده اش هستیم چرا تو بهش رسیدگی میکنی؟ قدیر میگه ولی به جای اومدن پیش شما اومد پیش من عزت عصبی میشه و باهاش دعوا میکنه و میگه از دخترم دور بمون! اما قدیر بهش میگه که من نازو دوست دارم سپس بعد از کمی بحث از اونجا میره. قدیر شکلات میگیره و میره پیش ناز اما او باهاش دعوا میکنه و میندازتش تو آب و خودشم پرت میشه اوزان میره پیششون و میارتشون بیرون سپس بهشون پتو میده و قهوه میاره تا گرم بشن اما ناز وقتی اونو نمیبخشه و باهاش هنوز بحث میکنه قدیر میگه من برم بهتره بعدا بیام.…