شخصیت شناسی از روی طرز حرف زدن و استفاده از کلمات
به نقل از scientific American، جیمز پنی باکر روانشناس اجتماعی در دانشگاه تگزاس اظهار میکند: چگونگی بیان افکار است که شخصیت گوینده را آشکار میکند. وقتی افراد سعی میکنند خود را به روش خاصی معرفی کنند، تمایل دارند از کلمات و افعالی که مناسب هستند استفاده کنند، اما نمیتوانند استفاده از ضمایر را کنترل کنند. تجزیه و تحلیل آماری پنی باکر نشان داده است این کلمات کوچک میتوانند بینشی نسبت به شخصیتها دهند. وی با همکارانش برنامهای کامپیوتری را ساخت که متن را تجزیه و تحلیل میکند. به این برنامه تحقیق زبانی و شمارش کلمات میگویند و به اختصار لوک خوانده میشود. این نرم افزار برای برای بررسی سایر خصوصیات گفتاری نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
پنی بارکر و همکارانش از لوک برای تحلیل گفتهها و مصاحبههای کاندیداهای ریاست جمهوری استفاده کردهاند. این نرم افزار تعداد دفعات استفاده گوینده یا نویسنده از کلماتی در دستههای خاص مانند احساس یا ادراک، و کلماتی را که نشان دهنده فرایندهای پیچیده شناختی هستند نمایان میکند. همچنین کلماتی مانند ضمایر، اعداد و حروف ربط را محاسبه میکند.
در هر یک از این دستههای اصلی زیرمجموعههایی وجود دارد: کدام احساسات بیشتر ذکر شده است؟ غم یا شادی؟ آیا گوینده ضمیر “من” را به “ما” ترجیح میدهد؟ لوک به این سوالات پاسخ میدهد. سپس روانشناسان باید این آمار را تفسیر کنند.
به عنوان مثال: نامزدهای سیاسی تفاوتهای آشکاری در سبک گفتاری خود نشان دادند. جان مک کین تمایل داشت که مستقیماً و شخصاً با حامیان خود صحبت کند و از واژگانی استفاده کند که هم از نظر احساسی و هم از نظر انگیزشی تحریک پذیر باشند. در مقابل، باراک اوباما از روابط علی استفاده میکرد که بیانگر فرایندهای تفکر پیچیدهتری بود. او همچنین تمایل داشت نسبت به رقیب جمهوریخواه خود مبهم باشد.
هنگامی که موضوعات تجزیه و تحلیل در دسترس نیستند، لوک ممکن است بینشی منحصر به فرد ارائه دهد. مطالعه پنی باکر در مورد ارتباطات القاعده چنین بود. در سال ۲۰۰۷ وی و چندین همکار تحت قراردادی با FBI، ۵۸ متن توسط اسامه بن لادن و ایمان الظواهری، نایب بن لادن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. این مقایسه نشان داد که ضمایر چقدر قادر به فاش کردن هستند. به عنوان مثال، بین سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۶ فراوانی استفاده الظواهری از کلمه “من” سه برابر شده است در حالی که در نوشتههای بن لادن ثابت مانده است. به طور معمول استفاده زیاد از کلمهی “من” با احساس عدم امنیت، تهدید و دفاع مطابقت دارد.
مطالعات دیگر نشان داده است کلماتی که برای بیان تفاوتها و نکات جزئی استفاده میشوند (مانند: به جز، اما و …) با پیچیدگی شناختی بالاتر و صحت گزارش حقایق مرتبط هستند. تجزیه و تحلیل سخنان بن لادن نشان داد که فرایندهای تفکر در متون وی طی سالها به سطح بالاتری رسیده است در حالی که فرایندهای نایب وی راکد بوده است. قدرت تجزیه و تحلیل آماری برای تعیین کمیت تغییر زبان فرد در طول زمان، مزیت اصلی برنامههایی مانند لوک است. در سال ۲۰۰۳ پنی باکر و شرلوک کمپبل از یک ابزار آماری به نام تجزیه و تحلیل معنایی نهفته (LSA) برای مطالعه خاطرات بیماران آسیب روحی استفاده کرد و به دنبال ویژگیهای متنی تغییر یافته در بیمارانی که بهبود پیدا کرده و به ندرت با پزشک خود ملاقات میکردند، بود.
محققان نشان دادند که محتوا بیاهمیت است. عاملی که به وضوح با بهبودی ارتباط داشت، استفاده از ضمایر بود. بیمارانی که نوشتار آنها روز به روز تغییر کرده بود، کمتر به دنبال درمان پزشکی بودند. LSA به سادگی بهبودی بیماران را که در نوشتههایشان منعکس شده است تشخیص داده است. در این صورت، برنامههایی مانند لوک میتوانند به پزشکان در تشخیص بیماری و اندازهگیری پیشرفت درمان کمک کنند. محققان در حال حاضر در حال بررسی بسیاری از گروههای بیمار دیگر از جمله مبتلایان به سرطان، بیماری روانی و متمایلان به خودکشی هستند که از لوک برای کشف سرنخی در مورد سلامت عاطفی و وضعیت روانی آنها استفاده میکنند.
اگرچه مطالعه آماری زبان نسبتاً جوان است، اما واضح است که تجزیه و تحلیل الگوهای استفاده از کلمات و سبک نوشتاری میتواند به بینشهایی منجر شود. از آنجا که این ابزارها پیشبینیهای مبتنی بر احتمال را ارائه میدهند، با این وجود چنین بینشی هرگز قطعی نخواهد بود. پنی باکر میگوید: در تحلیل نهایی، وضعیت ما تقریباً شبیه اقتصاددانان است. خیلی زود است که به یک تحلیل استاندارد برسیم. اما در پایان روز، همه ما حدسهایی میزنیم، به همان روشی که اقتصاددانان میتوانند فراز و فرودهای اقتصادی را درک کنند، توضیح دهند و پیش بینی کنند.
نحوه نوشتن و صحبت ما میتواند حجم زیادی از هویت و شخصیت ما را نشان دهد. در اینجا نمونهای از متغیرهای مختلفی است که میتواند در استفاده ما از کلمات مانند ضمایر شناسایی شود:
جنسیت: به طور کلی، زنان به استفاده از ضمایر و ارجاع به افراد دیگر تمایل بیشتری دارند.
سن: هرچه افراد پیرتر میشوند، معمولاً کمتر به خود مراجعه میکنند، از کلمات احساسی مثبت بیشتر و از کلمات احساسات منفی کمتر استفاده میکنند. همچنین از افعال زمان آینده بیشتر و افعال گذشته کمتر استفاده میکنند.
صداقت: هنگام گفتن حقیقت، افراد به احتمال زیاد از ضمایر اول شخص مفرد مانند “من” استفاده میکنند. آنها همچنین از کلمات انحصاری مانند “بجز” و “اما” استفاده میکنند.
افسردگی و خطر خودکشی: چهرههای شاخص و شاعران هنگام افسردگی یا خودکشی، از ضمایر اول شخص بیشتر استفاده میکنند، این ممکن است نشان دهنده فرورفتن بیش از حد در خود و انزوای اجتماعی باشد.