لطیفه های مودبانه برای مواقع دورهمی
شوخی با توالت سازی
حیف نون داشته توالت می ساخته،
آجر کم میاره ُاپن (open) میسازه!
شوخی با پسر غضنفر
غضنفر به پسرش میگه:
اکس میزنی ؟
پسرش میگه نه.
غضنفر میگه:
غلط کردی تو فضا دیدنت !
شوخی با روغن نارگیل
اگه روغن نارگیل روی زیبایی اثر مثبت داشت؛
قیافه میمون، مونیکا بلوچی رو
با اختلاف پشت سر گذاشته بود.
شوخی با برف شادی
تو عروسی برف شادی میزنن.
غضنفر سینه پهلو میکنه!!
شوخی با آقا پسرها
از پسرایی که گوشیشون پسورد نداره خیلی بترسید.
اینها چیزی برای از دست دادن ندارند
شوخی با آقایون
آقا کی گفته مردها نمیتونن دو تا کار رو با هم بکنن؟
من نود و شش درصد پستهام رو تو دستشویی گذاشتم!
شوخی با بیقراری
مردی، شیخی را گفت:
یا شیخ خیلی بیقرارم.
پس شیخ چند قرار باحال
برایش جور کرد.
و از آن تاریخ باقرار گشت!
شوخی با آیفون
دیشب خواب دیدم آیفون ۶ گرفتم.
یعنی در خواب هم قدرت خرید ما به آیفون ۱۳ نمیرسه!
شوخی با رمز گوشی
از دست مامانم،
روی گوشی رمز گذاشتم.
با خوندن پیامها، مشکلی نداشتم.
مشکل پاسخ دادن به پیامها بود.
اونم با تایپ افتضاحش!
شوخی با مسیریاب
بدون مسیریاب،
تا سر کوچه برم گم میشم.
ولی مسیر کوفه رو چشم بسته پیدا میکنم.
از بس مختارنامه بازپخش شده!
شوخی با خستگی
آقا تو خواب کسی از ما کار میکشه؟
پس چرا صبحها نمیتونیم از تخت بلند شیم!
شوخی با نفهمی
اگه همه تاییدت کردن از سه حالت خارج نیست:
- یا پولت زیاده
- یا زورت زیاده
- یا بشدت نفهمی!
شوخی با آسفالت
کسی که زیادی خاکی باشد
دهانش در نهایت آسفالت میشود.
شوخی با دستمال کاغذی
خیلی استرس دارم.
مثل دستمال کاغذی که نمیدونه
قراره باهاش کجاشون رو پاک کنن!
شوخی با مادرشوهرا!
و زندگی جاریست…
به نظرم من زندگی جاری نیست، مادر شوهره.
به همون تلخی و به همون تباهی!
شوخی با چراغ راهنمایی
گاهی احساس می کنم چراغ زرد سر چهار راهم.
آخه هیچکی ما رو به هیچ جاش حساب نمیکنه!
شوخی با حل معضلات
میگن
برای حل معضلات به اونها از زوایای مختلف نگاه کنید.
من از همه زوایا به دماغم نگاه کردم،
از همه زوایا همونقدر گنده و بد ترکیب بود!
شوخی با پدر مادرا
اگر پدر و مادرتون هر دو کارمندن، قدرشون رو بیشتر بدونین.
آخه پدر مادر که کارمند باشن، خونه از ۹ صبح تا ۵ عصر تضمینی خالیه!
شوخی با زن عمو
میگم خانواده رو نمیشه تعدیل نیرو کرد؟
این زن عمو بزرگه رو کلا اخراج میکردیم!
جوک شوخی ضرب المثل چینی
یه ﺿﺮﺏ ﺍﻟﻤﺜﻞ ﭼﯿﻨﯽ ﻣﯿﮕﻪ:
اگه میخوای ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﯾﮏ ﻭﻋﺪﻩ ﺳﯿﺮ ﮐﻨﯽ، بهش ماهی بده.
ولی اگه میخوای دیگه ریخت نحسش رو نبینی، بهش اینترنت یاد بده!!
جوک شوخی با لوبیا
لوبیا شده کیلویی ۵۰ تومن!
یعنی هر تریپ باد معده، حدودا شونزده تومن برای تولید کنندش هزینه بر میداره.
جوک ظرف یک بار مصرف
خدا رو شکر که ظرفهای یه بار مصرف جدیدا گیاهی شدن.
آدم آش میخوره قشنگ سیر میشه!
جوک خواب دیدن بچهها
پسرم نصفه شب با جیغ از خواب پریده.
میگه خواب دیدم سینما بودیم فیلمش ترسناک بود.
میگم عیب نداره برو آب بخور بخواب.
میگه تشنم نیست.
تازه تو سینما چیپس و نوشابه خوردم!!
شوخی با بهشت مادران
بهشت زیر پای مادران است …
بازم خدا رو شکر اینو دیگه تو کابینت قایم نکردن!!
شوخی باحال با انتظار
انتظار کشنده است،
فراموشی هم که غیر ممکنه،
بی اعتنایی طرف هم آدم رو خورد میکنه،
بهترین راه اینه که با لگد بری تو در مستراح که طرف زودتر بیاد بیرون!
شوخی باحال با بی شعوری
دو چیز کمر فامیل رو میشکونه
پدربزرگ مهربونی که میمیره
و
شوهر عمه بی شعوری
که به اعصاب همه فامیل میرینه!
شوخی باحال با انگیزشیها
علمای انگیزشی میگن:
کاری رو انجام بدین که واقعا دوست دارین، پول خود به خود میاد.
فقط خدا کنه زودتر بیاد.
چون قارچ و پنیر با مخلفات سفارش دادم!
شوخی باحال با تلکابین
میگن تو آخرت برای شیرازیا، به جای پل صراط تلکابین گذاشتن.
شوخی باحال با قیافه بعضی ها
شوخی با قیافه بعضی ها
وقتی با فتوشاپ هم اینقده قیافت شخمیه،
یعنی تکنولوژی بازی رو شیش هیچ به تقدیرت واگذار کرده!
جوک باحال آقای رئیس
-چرا دیر میای سر کار؟
-به شما ربطی نداره
-چی گفتی؟
-ببخشین قربان ترافیک بود
-این چیزا به من ربطی نداره
-خوب منم از اول همینو گفتم!
شوخی باحال با حافظه
– داداش حافظه ام خیلی شخمی شده!
– یعنی دقیقا چقدر شخمی شده؟
– چی چقدر شخمی شده؟
شوخی بانمک با قطعیت
– بچه ها با قطعا جمله بسازید.
– آقا اجازه؟
– باد معده قلمبه است؟
– نه پسرم
– پس من قطعا تو شلوارم ریدم!
شوخی باحال با سرماخوردگی روده
همسایه دیوار به دیوار ما روده بزرگش سرما خورده
برا همین تا خود صبح چس عطسه میکنه!
درها به رویتان باز میشوند
تو زندگی، تنها درهایی که ناگهان به روی من باز شدن، در کابین های
توالت عمومی پارک ملت بودن!
بی شوخی ماسک بزنید
از وقتی ماسک میزنم، خیلی آرامش دارم.
چون کسی نمیفهمه دارم با خودم حرف میزنم !
شوخی با مسافرت
مسافرت با خانواده، شبیه حالت کما می مونه.
زنده ای، و لی هیچ غلطی نمی تونی بکنی!
جوک شکست عشقی
بزرگترین شکست عشقی رو وقتی خوردم که از تو فریزر، ظرف بستنی رو برداشتم نشستم رو مبل، دیدم پیاز داغ یخ زده است.
شوخی با دوش و اینا
لعنت خدا بر کسانی که قبل از ترک حمام شیر ها را در حالت دوش قرار میدهند.
الهی جز جیگر بزنین!
شوخی با سرود زندگی
اگه یک روز بلند شدین دیدین پرنده ها براتون سرود زندگی میخونن،
قدر ساقیتون رو بیشتر بدونین !
شوخی با ارزانی
به غضنفر میگن با ارزانی جمله بساز.
میگه در شرایط حساس کنونی نرخ ارز آنی تغییر میکنه!
شوخی با مسافرت
مسافرت با خانواده، شبیه حالت کما می مونه.
زنده ای، و لی هیچ غلطی نمی تونی بکنی!
شوخی با ترامپ و آمریکا
تو آمریکا تمبر یادبود ترامپ رو چاپ می کنن.
فقط از ملت عاجزانه درخواست میکنن که پشت تمبر رو تف مالی کنن!
شوخی با خلبان دشمن
غضنفر هواپیمای دشمن رو میزنه، خلبان با چتر نجات میپره.
همین که خلبان داشته به زمین نزدیک میشده غضنفر داد میزنه:
بچه ها فرار کنین صاحابش اومد!
جوری بخندین که چشماتون پر اشک بشه
-داداش شده جوری بخندی که تو چشمات اشک جمع بشه؟
ِ-آره یک بار زیر بابام پونز گذاشتم. شیش متر پرید هوا، کلی خندیدم.
بعدشم چشمام پر اشک شد.
آخه عین سگ کتک خوردم.
من چقدر اسکلم
در اسکل بودن من همین بس که هروقت دوست ویژه ام میگفت سردمه …
سریع میرفتم درجه شوفاژخونه رو زیاد میکردم
کاروان
به غضنفر میگن با کاروان جمله بساز.ش میگه هیچگاه دوش کار وان رو انجام نمیده.
این ها دو پدیده در دو کانتکس کاملا مجزا هستند.
ریواس
به غضنفر میگن با ریواس جمله بساز.
میگه: “آخه داداش گاری واس چیته؟”
مصاحبه استخدامی
مصاحبه که تموم شد یارو گفت: “برات یک پیشنهاد هیجان انگیز دارم.”
خیلی خوشحال شدم. اصلا باورم نمیشد استخدام بشم.
بعدش ادامه داد: “از همین پنجره خودتو پرت کن پایین!”
پسر شجاع
تو سوئد دو تا پسر بچه داشتن روی دریاچه یخ زده اسکیت بازی میکردن.
ناگهان یخ ترک خورد و یکی از بچهها داشت غرق میشد. اما اون یکی پسر با کمال شجاعت رفت و دوستش رو نجات داد.
خبرنگار: “پسرم تو یک قهرمان بزرگی. با اینکه خطر غرق شدن وجود داشت، با فداکاری دوستت رو نجات دادی.
واقعا چرا اینکار رو کردی؟”
پسر: ” آخه اسکیتهای من پاش بود!”
افزایش حقوق
رئیس به کارمند:”این هم افزایش حقوق امسالت. فقط خواهشا در مورد اون با کسی صحبت نکن.”
کارمند:”بله حتما. حقوقم اینقده افتضاحه که اصلا روم نمیشه در موردش با کسی صحبت کنم!”
سگ نابغه
اولی: ” میدونستی سگ من نابغه است؟ ”
دومی: ” چطور؟ ”
اولی: ” هیچی. صبح به صبح میره برام روزنامه میاره. ”
دومی: ” این که چیزی نیست. همه سگهای تربیت شده روزنامه میارن. ”
اولی: ” آخه من اصلا اشتراک روزنامه ندارم! ”
رستوران چینی
مردی به رستوران چینی رفت و با کمال تعجب دید روی تمام میزها به جای چاپ استیک، چنگال گذاشتن.
به گارسون گفت: ” چرا چنگال؟ هیچ میدونی برای شستن این چنگالها باید حداقل دو نفر آدم استخدام کنین؟”
گارسون گفت: ” بله قربان درست فرمایید. ولی اگه چاپ استیک بگذاریم، برای پاک کردن کثافتکاری مشتریان از روی زمین، باید چهار نفر ادم استخدام کنیم.”
گارانتی
یکی از خریداران محصولات ایرانخودرو، فردای روز خرید سراسیمه به نمایندگی مراجعه کرد.
خریدار : “آقا شما گفتین ماشین گارانتی داره؟”
نمایندگی: “بله البته! هر قطعهای که خراب بشه، سریع تعویض میشه.”
خریدار : ” پس لطف کنید سریع یک درب پارکینگ نو بدین! ”
انواع گوجه
گوجه سبز: گوجه طرفدار محیط زیست
گوجه فرنگی: گوجهای که از فرنگ آمده و از مظاهر تهاجم فرهنگی میباشد.
گوجه گیلاسی: گوجه ای که نه کاملا گوجه است و نه کاملا گیلاس و از مظاهر استحاله فرهنگی محسوب میشود.
کبوتر نامه رسون
اولی به دومی : “میدونی اگه کبوتر نامه رسون رو با دارکوب ترکیب کنیم چی میشه؟ ”
دومی: ” دقیقا نمیدونم. احتمالا کبوتره اول در میزنه، بعدش نامه رو تحویل میده! ”
صدف بیوتی
غضنفر برای تبلیغ چایی پیج میزنه اسمش رو میذاره “صدف بیوتی”.
همه مسخرهاش میکنن میگن چه ربطی داره؟
غضنفر نگاهی فلسفی میکنه و میگه شماها نمیفهمین.
“صدف بیو تی” به لهجه محلی یعنی ” صدف جان بیا چایی (Tea) بَخور. ”
سیلی صورتی
هرکاری کردم صورتم رو با سیلی سرخ کنم، نشد که نشد.
آخر سر به ناچار دست به دامن کیک بوکسینگ شدم!
حقوق خفن
مصاحبه کننده: ” آقا این چه حقوقیه که درخواست کردین؟ شما که اصلا سابقه کار ندارین. ”
مصاحبه شونده: ” حقوق بالا میخوام چون کار خیلی سختی رو باید انجام بدم. ”
مصاحبه کننده: ” شما از کجا میدونی کار خیلی سختیه؟ ”
مصاحبه شونده: ” سخته جون من ازش چیزی سر در نمیارم! ”
دوچرخه
کلاس پنجم بودم بابام گفت اگه معدلت بیست بشه برات دوچرخه میخرم.
اتفاقا زد و معدلم بیست شد.
بعدش بابام گفت: ” چون دوچرخه نداشتی، حواست رو دادی به درس و مشقت. در نتیجه برات دوچرخه نمیخرم ! ”
ماشا ا… بابا که نبود، فیلسوف زمانه خودش بود.
وای فا
به غضنفر میگن با وای فا جمله بساز.
میگه: ” وای فاطمه چقدر ناز شدی! ”
گوسفند گریان
گوسفنده رو داشتن میبردن کشتارگاه. تا خود کشتارگاه گریه میکنه.
وقتی رسیدن گفتن: “حالا چرا گریه میکنی؟ ”
گفت: ” آخه میخواستم جلو بشینم! ”
قدر سکوت
آدم قدر سکوت رو وقتی میفهمه
.
.
که آدمهای وراج برای ثانیهای خفه خون میگیرن!
راضی هستی؟
از غضنفر میپرسن: ” از قفل فرمونت راضی هستی؟ ”
جواب میده: ” آره خوبه. فقط سر پیچ یکم اذیت میشم. ”
این اولین باره
قاضی به متهم: ” خود را گناهکار میدانید یا بیگناه؟ ”
متهم: “خوب معلومه بیگناه ”
قاضی: ” پیش از این هرگز در دادگاهی حضورداشتهاید؟ ”
متهم: ” نه جناب قاضی. این اولین باره که آدم میکشم! ”
پاره و پوره
پیرزن به پارچه فروش: ” اقا شما گفتین این پارچه چادری تا آخر عمر برام کار میکنه.
الان یک سال گذشته، شده پاره و پوره! ”
پارچه فروش: ” والا مادر جان شرمنده. من فکر میکردم شما فقط یک سال دیگه زنده میمونید! ”
مناقصه
به غضنفر میگن با مناقصه جمله بساز.
میگه: والا ازدواج دخترخالم مُنا، قصه غم انگیزی داره!
شیطون گولت زده
مادر به بچه: ” پسرم من میدونم اگه موی خواهرت رو کشیدی، تقصیری نداشتی. شیطون گولت زده. ”
بچه: ” در مورد مو کشیدن حق داری. ولی خداییش نیشکونی که از رونش گرفتم، خلاقیت خودم بود. ”
ساعت چنده؟
اولی به دومی: ” آقا ببخشید ساعت چنده؟ ”
دومی: ” والا ساعتم خوابیده. ”
اولی: ” پس بیدارش نکنید. گناه داره. از یکی دیگه میپرسم! ”
خارجیا معمار ندارن
اولی : ” آقا از این خارجیا متعجبم. دو تا معمار درست حسابی ندارن. ”
دومی: ” چطور ؟ ”
اولی: ” بابا همین سقف اوپک. تا حالا ده بار شکسته ریخته پایین! ”
جوجه تیغی زبل
یک روز جوجه تیغی با کیوی داشتن تو جنگل تاب میخوردن.
حیوونا از جوجه تیغی میپرسن: ” این دیگه کیه؟ ”
جوجه تیغی میگه: ” داداش کوچیکمه. حبس بوده، موهاش رو تراشیده! ”
سری سیزدهم جک های با حال و با نمک
خدا آدم رو مریض نکنه
چند وقت پیش مریض شدم. دکتر بهم گفت نگران نباش. دو ماهه حسابی سرپا میشی.
واقعا هم راست میگفت. تو اون دوماه برای خرج درمان، ماشینم رو فروختم و مجبورم پیاده و سر پاهام جابجا بشم!
کی حموم رفتی
معلم به قلقلی :” آخرین بار کی حموم رفتی؟ ”
قلقلی :” آقا اجازه؟ شما چرا وسط زنگ بهداشت سوال تاریخی میپرسین؟ ”
روانشناسی جناب الاغ
با توجه به معجزات درمانی فضولات! الاغ، لازمه تا با پیچیدگیهای شخصیتی این جناب هم بیشتر آشنا بشیم.
اگه الاغی جیغ و عربده زد، دلیل بر این نمیشه که خوشحاله و میتونید بهش نزدیک بشین.
برعکس در این موارد بهتره که مثل گورخر بدوید و فرار کنین. وگرنه ممکنه الاغه بذاره دنبالتون و بعدش حسابی بهتون نزدیک بشه.
الاغها موجودات نتیجه گرایی هستن . اول کارشون رو انجام میدن. بعدش میفهمن که اشتباه گرفتن.
الاغها وقتی خوشحالن، خر در چمن میخونن. در این هنگام میتونین با حفظ اصول ایمنی به الاغ نزدیک شده و با وی خوش و بش مختصری بنمایید.
خیلی هم وقت الاغ رو نگیرید. کار داره. باید بره برامون دارو تهیه کنه!
هرگز به یک الاغ از پشت نزدیک نشین. این رو توهین تلقی میکنه و ممکنه جفتک
حوالتون کنه تا با یک حرکت دو وارو جمع به کار خودتون پایان بدین، عین قهرمان ژیمناستیک!
کنار دریا
مادر به پسر: ” جلو نرو. خطرناکه. همین جاها نزدیک ساحل بمون. ”
پسر: ” اِ… پس چرا بابا جلو میره؟ ”
مادر: ” اون مشکلی نیست. بیمه عمر داره! ”
کووید قرنطینه
پسر به پدر: ” بابا چرا اسم خواهرم رو پاریس گذاشتین؟ ”
پدر: ” آخه ما تو پاریس احساس کردیم که به یک دختر احتیاج داریم. ”
پسر: ” بابا ممنون از توضیحتون. ”
پدر: ” خواهش میکنم کووید قرنطینه! ”
.
کفشم دهن باز کرده
اینقدر دنبال خونه اجارهای دویدم که کفشم دهن باز کرده خودش با بنگاهیها چک و چونه میزنه!
.
قلب کسی رو نشکونید
آخه آدم فقط یک قلب داره.
به جاش استخوناش رو خورد کنید. آدم ۲۰۶ تا استخون داره. مشکلی پیش نمیاد!
.
کرونا خدا نکشتت
یادش به خیر. قبلا سرفه رو برای قایم کردن باد معده استفاده میکردیم.
الان باد معده رو برای پوشش دادن به سرفه باید استفاده کنیم!
.
کارتن خواب
اولی به دومی: ” فهمیدی بابام کارتن خواب شده؟ ”
دومی: ” نه … ! ”
اولی: ” آره بابا. شبا حتما باید تام و جری ببینه تا خوابش ببره! ”
کووید-۱۹
بابام مشغول تماشای پایتخت-۶ بود . بهش گفتم کووید-۱۹ گرفتم.
گفت: ” اشکال نداره. دفعه بعد بیشتر تلاش کن انشا ا… بیست میگیری! “
.
سری یازدهم جک های با حال و با نمک
.
آسانسور باحال
دیروز اطاق آسانسور رو با محلول الکل غلیظ ضد عفونی کردم.
امروز این خانمه به جای اعلام طبقات، باباکرم میخونه بشکن میزنه!
.
خربزه یا هندوانه
به غضتفر میگن خربزه میخوای یا هندوانه؟
میگه ” هردوانه! “
.
برج میلاد
خدا رو شکر برج میلاد رو ساختن.
تا قبل از اون بابام ” تیر چراغ برق ” صدام میکرد.
.
مرد عصبانی
مرد عصبانی خطاب به کشیش: ” پدر آیا این درسته که مشتی بی پدر مادر از اشتباهات
سایرین سوء استفاده و برای خودشون درآمد ایجاد کنند؟
کشیش: ” هرگز فرزندم! لعنت به این زالو صفتان. “
مرد عصبانی: ” پس قربونت اون صد دلاری که بابت مراسم ازدواج گرفتی، بده بیاد! “
.
چه بچه نازی
وقتی برای اولین بار نوزادمون رو پیش دکتر برده بودیم، دکتره گفت: ” چه بچه نازی دارین.”
به دکتره گفتیم: ” حتما شما به همه همینو میگین.”
دکتره گفت: ” نه اصلا! اگه بچهای زشت باشه به مادرش میگم، خانم کپی خودتونه! “
.
سری دهم جک های با حال و با نمک
.
جوراب نشسته
از بس جوراب سفیدم رو نشستم، فرم پاهام رو به خودش گرفته.
دیروز لب ساحل، درش آورده بودم. سگه به دندون گرفت بردشون.
طفلی فکر کرد استخونه!
.
مهریه
به غضنفر میگن با مهریه جمله بساز.
میگه: ” چاقترین دختر فامیل ما مهریه! “
دو شغلهها
همه کارمندای دولت دو شغله محسوب میشن.
” مامور و معذور! “
.
در عفو لذتی است…
در عفو لذتی است که شاید در انتقام نباشه، نمیدونم.
ولی در گوشمالی بچههای لوس مهمون، لذتی است که در عفو و انتقام و هیچ چیز دیگه نیست.
آی حال میده که نگو.
. مجموعه ای از لطیفه های مودبانه
یالا بپر!
دو نفر تو آتیش سوزی یک برج، گیر افتاده بودن.
اولی به دومی: ” یالا از پنجره بپر بیرون. این تنها راه نجاته. “
دومی: ” چی میگی بابا؟ از طبقه سیزدهم بپرم پایین! “
اولی: ” میگم بپر . الان واسه این خرافات وقت نداریم! “
.
سری نهم جک های با حال و با نمک
.
کلی شاخ شوید
سفری پراز هیجان و تعقیب و گریز به طبیعت وحشی آفریقا.
بازگشت به عصر حجر و یک هفته اقامت در مکانهایی شبیه غارهای انسانهای نخستین
بدون صبحانه، آب و غذا و هوا و دستشویی و پذیرایی گرم توسط شورشیان بوکوحرام
با سفر به سومالی، شاخ آفریقا، برای خودتان کلی شاخ شوید!
ضمنا با عنایت به احتمال بالای عدم بازگشت، کلیه بلیط ها بصورت یکطرفه تامین میشود.
.
اگه حال کردی اینو هم بخون: جوکهای زن و شوهری
.
میلک شیک موز
رفتم کافی شاپ میلک شیک موز سفارش دادم.
وقتی آورد دیدم شباهتی به موز نداره.
به گارسونه میگم: ” آقا چرا این شبیه موز نیست؟ “
میگه: ” مگه شما ریش بزی میذاری ، شبیه بز میشی؟ “
خیلی بی شعور بود!
.
بیا بیرون!
دقت کردین؟
برای بعضی ها باید سند بگذاری تا از مستراح درشون بیاری!
.
جاذبه زمین
تو محلمون یکی خودشو دار زده بود.
دوستم میگه: ” حتما به خاطر فشار مالی بوده. “
گفتم: ” پ ن پ. میخواسته جاذبه زمین رو محک بزنه! ”
.
لباس مشکی
غضنفر همیشه لباس مشکی میپوشیده
دوستاش میپرسن: ” چرا همیشه مشکی میپوشی؟”
غضنفر میگه: ” آخه من ختم روزگارم!”
.
سری هشتم جک های با حال و با نمک
.
اختلالات روانی
از هر چهار ایرانی، یک نفر از اختلالات روانی رنج میبرد.
سه نفر دیگه هم از این پدیده لذت میبرند!
(اصلا حال میکنیم. حرفی بود؟ بزنم تیکه پارت کنم!)
.
همون غضنفر بهتره!
غضنفر ماه رمضان، شب میره خونه دوستش بخوابه.
دوستش میپرسه: ” میخوای سحر صدات کنم؟”
غضنفر میگه: ” نه قربونت. همون غضنفر بهتره! ”
.
ازدواج دیرهنگام
ملت خیلی دیر ازدواج میکنن.
مورد داشتیم رفته خواستگاری. بعدا فهمیده پدر عروس، همبازیه داداش کوچیکش بوده!
.
یادش به خیر
بابام یک پیکان داشت که دائم کاپوتش بالا بود و بابام غرق در تعمیر موتورش شده بود.
البته بعد از هر سری ،ماشین کلا میرفت تعمیرگاه که خرابکاریهای بابام رو درست کنن.
.
چی برای کی مهمه؟
برای پدرها: فضای پارک ماشین مهمه.
برای بچهها: فضای پارک روبروی خونه مهمه.
برای مادرها: فضای کمد لباسهاشون مهمه!
.
سری هفتم جک های با حال و با نمک
.
شوهر خالی بند
مرده که کمبود محبت خیلی بهش فشار آورده بود، به زنش گفت:”یالا زن! زنگ بزن اورژانس.
مگه نمیبینی قلبم درد میکنه.”
زنه گفت: ” باشه. همین الان. فقط رمز حساب بانکیت رو بده. یک موقع لازم میشه.”
مرده که بد رکبی خورده بود، گفت: “اصلا ولش کن. حالا که فکر میکنم، میبینم حالم خیلی بهتره.”
.
همسایه مطلقه
آپارتمان روبرویی ما خانمی جوان زندگی میکنه که تازه طلاق گرفته.
یک روز عصر، در خونمون رو زد و گفت: ” شما امشب برنامهای ندارین؟”
درحالیکه نیشم تا بالاترین حد ممکن باز شده و دندون عقلم خودنمایی میکرد گفتم:
“نه! من تو زندگی اهل برنامهریزی نیستم. دنبال کسی میگردم که در سایهش زندگیم
رنگ و روی برنامه بگیره.”
بعدش گفت: ” پس اگه ممکنه چشمتون به بچههای من باشه. با دوست جدیدم قرار شام دارم! “
. مجموعه ای از لطیفه های مودبانه
خرید خانوادگی
اولی به دومی : “آقا تو چرا عموت رو به زور هی میبری خرید؟ گناه داره پیرمرد.”
دومی: ” آخه رو شیشه فروشگاه نوشته – خرید برای عموم آزاد است – .”
.
نخودهای جادویی
خانمه از بقال پرسید : ” اسمال آقا! جنس این نخود کنسرویا خوبه؟”
بقال جواب داد: “والا چی بگم. من یکبار خوردم، اهل خونه شیش روز خودشون رو قرنطینه کردن!”
.
بچه هویج
یک روز مامان هویجه با بچش میرفتن خرید.
بچه هویجه یهو میزنه زیرگریه میگه:” وای مامان< آب هویج دارم! ”
.
سری ششم جک های با حال و با نمک
.
عاقبت گیاهخواری
اونقده گیاهخواری کردم که وقتی خورشید بالا میاد، احساس فتوسنتز بهم دست میده.
فقط نمیدونم چرا فرایند معکوسه.
هی اکسیژن رو میگیرم، دی اکسید رو رها میکنم. بیچاره اطرافیان!
.
تفاوت
میدونی تفاوت تو با الاغ چیه؟
راستش هر چی فکر میکنم میبینم تفاوت خاصی نداری!
.
همون همیشگی
با نامزدم رفته بودیم رستوران ایتالیایی.
اسم غذاهاش خیلی عجیب بود. گفتم : ” عینکم رو نیاوردم. برام همون همیشگی رو بیارین.”
گارسونه گفت: ” بله مشخصه چشمتون ضعیفه.”
“چون پلاکارد دم در و اون همه بادکنک رو هم ندیدین. رستوران ما تازه دیروز افتتاح شده!.”
.
دست روی دلم مگذار …
.
.
بیشعور مگه نمیدونی آپاندیسم رو عمل کردم دلم درد میکنه. دستتو بردار!
.
آدم چقدر بد شانس
طرف رفته بود بانک بزنه.و ادامه ماجرا …
بانک : “شرمنده پول نداریم. ماشین پول خراب شده. چند بار زنگ زدیم مرکز.”
دزد : ” پس اقلا یک پایا بینوبت برام بزنین.”
بانک: ” شرمنده. سیستم قطعه. چند بار زنگ زدیم مرکز.”
دزد: ” هیچی بابا نخواستیم. از آبسردکن یک لیوان آب میخورم گم میشم.”
بانک: ” شرمنده. به دلیل کرونا، آبسرد کن رو جمع کردیم.”
دزد: ” الهی جز جیگر بزنین! ”
.
سری پنجم جوک های با حال و با نمک
.
خداحافظ پدربزرگ
اولی: پدربزرگ من چند روز پیش در اوج با زندگی خداحافظی کرد.
دومی: چجوری؟
اولی: هیچی تو استخر خودکشی کرد. سیخکی رفت پایین و دیگه بالا نیومد.
دومی: عجب! به پاش سنگ بسته بود؟
اولی: نه بابا . پروستاتش اینقده بزرگ شده بود که به سنگ نیازی نبود.
.
میان شعلهها
دیروز مغازه سر کوچمون آتیش گرفته بود .
دو تا خانم هم میان شعلهها گرفتار شده بودن و کسی به دادشون نمیرسید.
زدم تو آتیش که نجاتشون بدم.
مامور آتش نشانی ناگهان دستم رو گرفت و گفت: ” فردین بازی درنیار! اون دوتا مانکن هستن! ”
.
هوای بهاری
مهمون تپل مپلی از صاحبخانه پرسید:” اکبر آقا! چرا تو این هوای بهاری زیبا، پنجرهها رو بستین؟”
صاحبخانه جواب داد:” هوای تازه خطرناکه. آخه اشتها رو بدجوری باز میکنه. ”
.
آسانسورهای دو دره
فقط آدما دو دره نیستن. آسانسورهای بیمارستان هم دودره بازی درمیارن.
با غرور میچسبی به در تا سریع پیاده شی. تو مقصد میفهمی درت خرابه، باز نمیشه.
از در شاگرد باید پیاده شی.
یعنی آدم خورد میشه.
.
از عسل شیرینتر
اولی : از عسل شیرینتر چیزی سراغ داری؟
دومی: خوب معلومه . ترشی مفت !
.
سری چهارم جوکهای باحال و بانمک
.
درد سر
امروز سردرد عجیبی داشتم. ولی اشکالی نداره تحمل میکنم.
هرچی باشه از قدیم گفتن: ” خوشکلی درد سر داره!”
. مجموعه ای از لطیفه های مودبانه
بچه دار شوید
بچه دار شدن، به زندگی آدم هدف میده.
الان هدف من اینه که یکم بخوابم.
.
امان از درد دندون
اولی: دندونت رو کشیدی درد هم داشت.
دومی: والا دکتره بیشتر دردش گرفت.
آخه با لگد زدم تو شکمش.
.
مملکت آباد نمیشه
به کارمنده یک دسته هزاری (صد هزار تومن) دادم تا کارمو راه بندازه.
شمرده میگه یک دونش کمه.
بهش گفتم: ” شرمنده اونو برداشتم که برای برگشتن، بلیط مترو بخرم.”
سریع جواب داد: ” تا وقتی دزدهایی مثل تو هستند، مملکت آباد نمیشه!”
.
نقاش بدشانس
نقاش به مدیر گالری: آقا چه خبرا؟
مدیر گالری: والا یک خبر خوب دارم و یک خبر بد.
خبر خوب این که… یکی اومده تمام نقاشیهای شما رو یکجا بخره.
طرف امیدواره بعد از مرگ شما، قیمت نقاشیها، چند برابر بشه.
نقاش: و خبر بد چیه ؟
مدیر گالری: اما خبر بد اینکه طرف پزشکیه که مشغول معالجه شماست!
.
سری سوم جوکهای باحال و بانمک
.
چقدر دکتر داریم ما !
ایران کشوریه با بیشترین میزان پزشک.
کافیه تو جمع بگی دلت درد میکنه.
درجا شونصد تا نسخه جور واجور برات پیچیده میشه!
. مجموعه ای از لطیفه های مودبانه
بهشت زهرا دربست
اگه میخوای سریع برسی بهشت زهرا، به راننده اسنپ بگو عجب دست فرمونی داری.
.
رییس پارلمان
بچهها رو برده بودن پارلمان رو تماشا کنن.
یکی از بچهها از خانم معلم پرسید: ” خانم اجازه؟ اون آقاهه که بالا نشسته، برای نمایندهها دعا میکنه؟ ”
خانم معلم خندید و گفت :” نه عزیزم اون رییس پارلمانه. از اون بالا اوضاع شیر تو شیر پارلمان رو میبینه و برای عاقبت مملکت دعا میکنه! ”
.
موی سفید
مرد میانسالی وارد داروخانه شد و پرسید: ” شما برای موی سفید هم چیزی دارین؟ “
مسئول داروخانه جواب داد : ” البته که داریم. یک دنیا احترام! “
.
عکس مشکوک
زن به شوهر : این ایکپیری کیه عکسش رو گذاشتی تو موبایلت؟
شوهر: غریبه نیست عزیزم. جوونیای خودته!
.
سری دوم جوکهای باحال و بانمک
.
پسر ساده دل
پسرک با تعجب به شکم ورقلمبیده مادر باردارش، چشم دوختهبود.
مادرش پرسید: ” پسر گلم، دوست داری مامان چی برات بیاره؟ ”
پسرک جواب داد: ” یک توله سگ خوشکل مامانی! ”
.
پارک کن
به غضنفر میگن برو اتوبوس رو پارک کن.
صندلیها رو میکنه، جاش درخت کاج میکاره!
.
سگ جوگیر
سگه از بس جوگیر شده بود، صاحبخانه رو هم به خانه راه نمیداد.
.
آخر بدشانسی
تیم آدمربایی با هزار زحمت، یک پیرمرد ثروتمند رو دزدیدن که از خانوادش پول بگیرن.
ولی متوجه شدن که طرف فراموشی داره، تلفن خونشون رو یادش نمیاد!
مجموعه ای از لطیفه های مودبانه
موجود
به غضنفر میگن: ” سریع اسم یک موجود رو ببر. ”
میگه: ” یخ ”
میگن: ” آخه یخ مگه موجوده؟ ”
میگه: ” پس چرا همه جا مینویسن یخ موجوده؟ ”
ما و اهدافمان
میان ما و اهدافمان فاصله ایست که تنبلی آن را پر میکند.
.
باد آمد و …
حرفها کلی گل انداخته بود که یکی آروغ زد. هیچی دیگه باد اومد گلها رو پرپر کرد.
.
کم حرفی
آن کس که کمتر حرف میزند، لزوما بیشتر فکر نمیکند. شاید بیشتر چرت میزند!
.
پاچهخواری
پاچهخواری فقط مختص انسانها نیست. گل آفتابگردان هم به منبع قدرت متمایل است.
.
نقاش بدشانس
نقاش به مدیر گالری: آقا چه خبرا؟
مدیر گالری: والا یک خبر خوب دارم و یک خبر بد.
خبر خوب این که… یکی اومده تمام نقاشیهای شما رو یکجا بخره.
طرف امیدواره بعد از مرگ شما، قیمت نقاشیها، چند برابر بشه.
نقاش: و خبر بد چیه ؟
مدیر گالری: اما خبر بد اینکه طرف پزشکیه که مشغول معالجه شماست!
.
بیشتر بخوانید :