ایران درودی نقاش برجسته ایرانی که بود و علت فوت ایشان

ایران درودی؛ زندگی از آغاز

در سال ۱۳۱۶ ایران ۱ ساله بود که با مادر و خواهر بزرگترش پوران راهی اروپا شد که به پدر که در شهر هامبورگ تجارت‌خانه‌ای دائر کرده بود بپیوندند. این خانواده زندگی بی دغدغه ای را در آن سال های قبل از طوفان در کنار یکدیگر سپری می کردند. اما طولی نکشید که شعله های جنگ اروپا را به آتش کشید و بمباران های شبانه شهر هامبورگ را به لرزه درآورد. با این حال اقامت آن ها تا مدتی بعد از جنگ هم ادامه پیدا کرد، پدر ایران درودی به سختی می توانست جنگ را جدی بگیرد و ادامه یافتن آن را باور نداشت اوضاع را طوری دید که در کمتر از یک ساعت تصمیم گرفت به ایران برگردد. پدر ایران فارغ التحصیل رشته معماری از دانشگاه مسکو و علاقه مند به هنر بود و همین موضوع زمینه ساز آشنایی ایران با دنیای هنر را فراهم کرد. ایران از کودکی علاقه ی خود را به نقاشی بروز می‌داد و همین شد که بعد از تمام شدن تحصیلات متوسط به دانشکده‌‌ی هنرهای زیبای پاریس (بوزار) رفت، تاریخ هنر را در لوور پاریس و دوره ویترای را در آکادمی سلطنتی بروکسل گذراند. از آن زمان بود که آثار ایران درودی خلق شد.

فصلی نو از عشق

ایران درودی بعد از نمایش آثارش در گالری های مختلف برای آموختن کارگردانی و تولید برنامه های تلوزیونی به انستیتو آر.سی.ال نیویورک رفت و در آنجا با پرویز مقدسی که در زمینه کارگردانی سینما و تلویزیون تحصیل می­ کرد آشنا و در همان نیویورک با او ازدواج کرد. آن دو عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند. چندی بعد درّودی به همراه همسرش به ایران بازگشت و در سازمان تازه تاسیس تلویزیون در سمت تهیه کننده و کارگردان برای مدت ۶ سال به فعالیت پرداخت. که نتیجه این سال ها فعالیت تهیه و کارگردانی ۸۰ فیلم مستند تلوزیونی از هنرمندان ایران و جهان بود که تمام آن‌ها با موفقیت رو به رو شدند. نتیجه ی این آثار این بود که از جانب دانشگاه صنعتی شریف از درودی دعوت به عمل آوردند تا به عنوان استاد افتخاری به تدریس تاریخ و شناسایی هنر بپردازد. در سال ۱۳۶۴ بود که مرگ نا به هنگام پرویز همسر و همراه ایران، او را به مدت ۳ سال عزادار کرد. ایران درودی اینچنین می نویسد: «آسمان و زمین نقاشی هایم را یخ فرامی گیرد، حتی خورشید یخ می بندد تا فاجعه را اعلام کند… نخستین اثرم «عروج پرویز» بود، پس از آن یخ ها و قندیل های یخ، نقاشی هایم را فراگرفتند.» در مصاحبه ی دیگری در این باره می گوید: «در این دوره بود که معنی اشعار مولانا و عطار را درک کردم. به عبارتی با این اتفاق دردناک بود که ابعاد و ارزش معنوی این اشعار را به‌درستی درک کردم. تا اتفاقاتی از این دست پیش نیاید که همچون آوار بر سر انسان فرو می‌ریزد، انسان، ظرفیت شناخت این‌گونه مفاهیم را به دست نمی‌آورد.»

داستان تابلوی نفت ایران درودی

در سال ۱۳۴۷ بود که شرکتی که لوله کشی نفت آبادان به ماهشهر را انجام داده بود به نام آی تی تی، افرادی را به ایران فرستادند تا هنرمندی را از بین تعدادی از هنرمندان منتخب برگزینند تا تابلویی از این لوله کشی ها بکشد. این گروه بعد از دیدن چندین اثر از مابقی هنرمندان به سراغ آتلیه کوچک ایران که در آن زمان در حال تکمیل اثر بزرگ خود به نام “رستاخیز” در آن بود رفتند. در آن زمان همسر ایران درودی برای راه اندازی تلوزیون بندرعباس به آنجا رفته بود که همان شب با ایران تماس گرفتند و به اون گفتند که از بین چندین هنرمند برای کشیدن این تابلو انتخاب شده است. و به مناسبت این موضوع مهمانی ای برای او در هتل هیلتون برپا کردند. همان شب بعد از مهمانی قرراداد را جلوی ایران گذاشتند، شرایط قرارداد به این شکل بود که تعدادی عکاس میفرستند تا از مرحله به مرحله ی کشیده شدن نقاشی عکس برداری کنند. و در مدت زمان یک ماهه ای که در اختیار او قرار می‌گیرد اگر نقاشی باب میل نبود باید نقاشی دیگری کشیده شود. ولی ایران اینچنین پاسخ می‌دهد: «نیازی نیست عکاس بفرستید من تعداد زیادی نقاشی با موضوع نفت نقاشی خواهم کرد و تابلویی که چاپ خواهد شد تابلویی است که من انتخاب خواهم کرد.» او میگوید به اهمیت انتشار تابلویی با عنوان «نفت ایران» ‌در مطبوعات مهم دنیا پی برده و از رسالتی که به من واگذار می‌شد آگاه بودم. در یک لحظه تصمیم گرفتم تمام امتیازهای مادی این کار را زیر پا بگذارم و روی حق انتخاب اثر پافشاری کنم. بنابران با پذیرش این شرط قرارداد دوباره نویسی می‌شود و این قرارداد به مهم ترین قرارداد زندگی ایران تبدیل می‌شود. نام این اثر را احمد شاملو “رگهای زمین، رگهای ما” انتخاب کرد. که چند ماه بعد این اثر با تیراژ چند میلیونی در دو صفحه ی رنگی همراه با نوشته ای از خود ایران درودی در مطبوعات مهم و معتبر دنیا از جمله «لایف»، «تایم»، «نیوزویک»، «نیوزفرانت» و بسیاری دیگر انتشار یافت. این چنین شد که ایران درودی در ۳۲ سالگی به شهرت جهانی دست پیدا کرد ولی از صبح روز بعد این ماجرا مجدد ۸ صبح سر کار خود در تلویزیون حضور پیدا کرد. زیرا که می دانست عشقش به ایران و خاک وطنش اجازه نمی‌دهد ایران را ترک کند زیرا که خاک این وطن است که منبع الهام اوست.

کتاب ها

 

● آثار ایران درّودی – ۱۳۵۲

● زندگینامه «در فاصله دو نقطه…!»  – ۱۳۷۶

● آثار نقاشی «چشم شنوا» – ۱۳۸۳

آثار برجسته ایران درودی

  • نام اثر: ره آورد سفر(ژاپن)
    سال: ۱۹۷۵
    ابعاد: ۱۳۰×۸۰
  • نام اثر: به زلالی یک عشق
    سال: ۱۹۷۷
    ابعاد: ۱۸۳×۲۹۷
  • نام اثر: پایداری
    سال: ۱۹۸۷
    ابعاد: ۸۹×۱۱۸
  • نام اثر: بهت دشت
    سال: ۱۹۹۲
    ابعاد: ۸۹×۱۱۸
  • نام اثر: رگ‌های زمین، رگ‌های ما
    سال: ۱۹۶۹
    ابعاد: ۱۰۵×۸۰
  • نام اثر: محرم راز
    سال: ۱۹۸۵
    ابعاد: ۶۵×۸۱
  • نام اثر: سلطه‌ی بودن
    سال: ۱۹۷۰
    ابعاد: ۱۹۵×۲۹۶
  • نام اثر: سنگ، برگ، خاک
    سال: ۱۹۷۶
    ابعاد: ۱۲۰×۸۰
  • نام اثر: سرزمین بیگانه
    سال: ۱۹۶۳
    ابعاد: ۱۰۰×۶۳
  • نام اثر: اشراق
    سال: ۱۹۹۲
    ابعاد: ۱۰۱×۶۰
  • نام اثر: مرثیه آب – به یاد پرویز
    سال: ۱۹۸۷
    ابعاد: ۹۲×۶۵
  • نام اثر: بلور طلوع
    سال: ۱۹۸۸
    ابعاد: ۹۲×۶۵

ایران درودی در فاصله دو نقطه…!

ایران درودی همچون آیدین آغداشلو نیز دستی در نویسندگی دارد که کتاب در فاصله دو نقطه داستان زندگی ایران درودی به نگارش خود این هنرمند است. او می‌گوید کتاب دو نقطه نقاشی من است با کلمات، او واژه‌ها را جایگزین رنگ‌ها کرده و تا آنجا که امکان داشته است سعی کرده تا فضاى کلى نوشتار شبیه فضاى نقاشى‌هایش باشد. برای همین است که می‌گوید: ««در فاصله‌ی دو نقطه…!» یکى دیگر از نقاشى‌هاى من است که واژه‌ها جایگزین رنگ‌ها و فرم‌ها شده‌اند». ایران درودی سعی کرده است تا باری دیگر نور و امید و عشقی که در نقاشی هایش جاری ست را این بار به شکل کلمات در آورد تا بتواند کتاب زندگینامه خود را با نثری دوست داشتنی به مردم تقدیم کند. این کتاب ۱۸ با تجدید چاپ شد که این آمار کم نظیر به حساب می‌آید. داستان شروع نوشتن این کتاب به این شکل است که از آنجایی که بازوهای ایران درودی برای جا‌بجایی تابلوهای اختتامیه‌ نمایشگاه سازمان ملل نیویورک بسیار آسیب دیده و دردناک شده بود و دیگر در آن زمان توانایی کشیدن نقاشی نداشت و از آنجایی که نمی‌تواند مدت طولانی ای بیکار باشد شروع به نوشتن می‌کند. در همان زمان ها خواهرش پوران به ایران می‌آید و بخش هایی از نوشته هایش را که صرفا جهت سرگرم کردن خود شروع به نوشتن کرده بوده است را برایش می خواند و استقبال زیاد خواهرش از کتاب باعث می‌شود تا تصمیم به تکمیل و انتشار کتاب بگیرد. به گفته ی خود ایران درودی تکمیل کتاب دقیقا ۳ ماه طول کشید. و گفته است که محتوای و فرم کتاب دقیقا به همان شکلی است که در ابتدا بوده است و تغییری نکرده است. فصل‌بندى و روایت داستان همانی‌ است که در سه ماه اول شکل گرفته بود و هرگز تغییرى نکرد. با این تفاوت که ۶٢٠ صفحه که اول نوشته بود به ٢۴٠ صفحه تبدیل شد از زمانی که تصمیم جدی برای نوشتن این کتاب می‌گیرد درست ۳ ماه بعد کتاب را تکمیل می‌کند.

مبارزه با سرطان

از سال ۱۳۷۸ مبتلا به سرطانم اما هیچگاه آن را جدی نگرفتم ، سرطان معجزه زندگی من بود که زنده بودن را یادآوری کرد و هر ثانیه ام را لبریز از عشق کرده است

هر اثری که می کشم من را به حالت عرفانی می برد و نقاشی هایم به گونه ای ترجمان و تصویر دنیای ذهنیات من هستند ، این چیزی است که من را بعد از ۲۳ بار جراحی سرپا نگه داشته است

وصیت نامه

مفتخرم نامم ایران است ، وصیت کرده ام روی سنگ قبرم فقط نام «ایران» را بنویسند ، برایم خوشحال باشید و دعا کنید موزه ام را ببینم

درست است که زندگی سختی داشته و عزیزانم را از دست دادم اما با عشق زندگی کردم و توانستم ظرفیت دوست داشتن را داشته باشم به همین خاطر بعد از مرگم هیچگاه برایم ناراحت نباشید

علت فوت

ایران درودی این نقاش برجسته ایرانی ، در نهایت بعد از ۲۲ سال مبارزه با بیماری سرطان روز ۷ آبان ۱۴۰۰ در سن ۸۵ سالگی در بیمارستان دی دار فانی را وداع گفت.

ایشان دو ماه قبل در حالی که ویروس کرونا ، ریه و دستگاه گوارش وی را درگیر کرده بود را شکست داد.

 

 

 

بیشتر بخوانید :

زندگینامه رابعه بلخی مادر شعر فارسی

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا