تاریخچه ماه اسفند یا اسپند در ایران باستان
جواد نبوتی
اسفند یا اسپند، در زبان فارسی افغانستان: حوت، در زبان پشتو: کب، و در زبان کردی: رهشهمه، دوازدهمین و آخرین ماه سال خورشیدی، و عنصر این برج، آب است. در گاهشماری رسمی ایران، نام این ماه، از نام ماه دوازدهم گاهشماری اوستایی نو برگرفته شده است. اول اسفند، جشن اسفندی است. این جشن در فراهان به «آفتوبه حوت» یعنی آفتاب در برج ماهی معروف است.در متون کهن، هنگام این جشن به گونههای مختلفی آمده است که مانند بسیاری از دیگر دگرگونیها ناشی از محاسبه زمان با تقویمهای گوناگون و کبیسه گیریهای متنوع بوده است.همچنین جشنی داشتهاند به نام «کوسه سواری» یا «کوسه برنشین»؛ مراسم نمایشی خندهآور که توسط مردی کوسهرو که بر درازگوشی سوار بوده، برگزار میشده است.
جشن اسفندگان، روز پنجم اسفند برگزار میشد. جشن سپندارمزگان یا اسفندگان، روز گرامیداشت زنان در ایران باستان بوده و این روز به نام «مردگیران» یا «مژدگیران» یا «مزدگیران» (هدیه گرفتن از مردان) نیز در ادبیات فارسی به کار رفته است. یکی دیگر از نامهای این جشن نیز جشن «برزگران» یا «برزیگران» است که به مناسبت نقش مهم برزگران و کشاورزان در سبز کردن و باروری زمین بوده است. در ایران باستان جشن دیگری نیز در دهم اسفندماه برگزار میشد به نام جشن «وَخشنکام» در گرامیداشت رود «آمودریا» یا جیهون؛ بزرگترین رود سرزمینهای ایرانی. این نام از بزرگترین شاخه آمودریا به نام رود «وَخش» برگرفته شده است. ابوریحان بیرونی «وخشنکام» را «فرشته جیهون» میداند. در سال ۱۳۴۱ خورشیدی، ابراهیم پور داوود (ایرانشناس معاصر، اوستاشناس، نخستین مترجم فارسی اوستا) روز پنجم اسفند و جشن اسفندگان را به عنوان «روز پرستار» پیشنهاد داد. پورداوود در این مورد نوشته بود: «در میان جشنهای بزرگ ایران باستان، سپندارمذگان جشنی است در پنجمین روز از اسفندماه. همین روز شایسته و برازنده است که جشن پرستاران میهن ما باشد.»