خلاصه داستان قسمت دوم سریال باخانمان
سریال باخانمان به تهیه کنندگی زینب تقوایی و کارگردانی برزو نیک نژاد برای پخش از شبکه سه سیما ساخته شده است. این سریال هرشب ساعت ۲۰:۴۵ دقیقه پخش می شود که خلاصه داستان قسمت دوم آن را در این پست می خوانید:
مهناز و مهری مادرش به خانه مسعود و مصطفی پدرش رفته اند تا مراسم خاستگاری بر پا شود که با بدخلقی ها و تیکه های مهری شروع میشود، اما مسعود میگوید سمانه تنها انتخابش است.
مصطفی خان که از حرف های او کفری شده است به او میگوید آیا به پسر من دختر میدهی یا نه و مجلس را ترک میکند.
مهری او خطاب قرار میدهد و میگوید تنها به خاطر حرف خدابیامرزش شوهرم مرتضی به این وصلت تن میدهم، چرا که مرتضی بسیار او را قبول داشته و دوستش داشته است که مصطفی با شنیدن حرف هایش از حال میرود و میافتد.
مسعود پدرش را به بیمارستان میرساند که او آنجا به مسعود میگوید که فرزند خوانده آنها است فرزند واقعی شان نمیباشد و مسعود از حال میرود.
سمانه و مادرش آماده شده اند تا به بیمارستان بروند و سمانه با دیدن کارهای مادرش تمام مدت از دست او حرص میخورد.
مصطفی خان ماجرای به سرپرستی گرفتن او از مادر و پدر اصلی اش را برای مسعود تعریف میکند.
مهری و افسانه به دیدار آن ها میروند و سعی میکنند با حال و احوال و تعریف خاطره فضا را بهتر کنند.
مسعود برای نماز صبح بلند میشود و به چهره خود دقیقا نگاه میکند و بعد از به جا آوردن نماز به دنبال کریم که هم از کارکنان و هم از شاگردانش است میرود و با او درباره اتفاقی که افتاده است صحبت میکند تا آروم شود اما کریم تنها مسخره بازی درمیآورد و اعصاب او را بیشتر خورد میکند که مسعود میگوید باید مادر پدر واقعی اش را پیدا کند.
او به همراه کریم به دانشگاه میرود تا حاج آقا صبری را ببیند و درباره وضعیت پیش آمده با ماشین صحبت کند که او میگوید همه فهمیده اند و عکس ها همه جا پخش شده است.
مسعود از دانشگاه خارج میشود که متوجه میشود کریم مشکل ساز شده است و پلیس با ماشین آنجا ایستاده است.
رشید به خانه رفته است و مشغول ماساژ میباشد که مسعود با او تماس میگیرد و از تنها گذاشتن پدرش عصبی میشود و میگوید خودش به آنجا میرود که گویا همسر یواشکیه مصطفی خان به دیدنش رفته است و قبل از رفتنش مسعود از راه میرسد و او به زیر تخت میرود…