خلاصه داستان قسمت یازدهم سریال فرمانروای نقابدار از شبکه ۵

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت یازدهم سریال کره ای فرمانروای نقابدار از شبکه پنج را خواهیم داشت، با ما همراه باشید. فرمانروای نقابدار داستان ولیعهدی به نام لی سان را روایت می کند که با جامعه پیونسوهوه که قدرت مطلق بر پادشاهی را در اختیار دارد می جنگد و …

قسمت یازدهم سریال کره ای فرمانروای نقابدار

ولیعهد و محافظش با هم به محل قرار رفته اند تا گروه پیونگسون را هنگام معامله دزدکی مس به دام بیاندازند.
مامور هایی که ولیعهد آن ها را اجیر کرده بر سر قاچاقچیان مس ریخته اند و آن ها را دستگیر می کنند.
رئیس اداره تامین آب به همراه پسر دموک از آن جا فرار می کنند، ولیعهد به دنبالشان می رود اما هاگون آن ها را فراری می دهد و خودش را با شمشیر زخمی می کند.
ولیعهد به دنبالش می رود که در مسیر با دیدن هاگون پیاده می شود و زخم او را می بندد و می گوید مداوا کردن شما از هر چیزی مهم تر است اما هاگون حسابی نقش آدم های مظلوم که قصد کمک به او داشته را بازی می کند.
ولیعهد حسابی از این که پسر دموک و رئیس اداره تامین آب فرار کرده اند عصبی است و می گوید به زودی این اتفاق به گوش دموک می رسد و باید هر چه سریع تر به پایتخت برویم و به مشاور سابق حاکم هان هم می سپارد که بار های مس را صحیح و سالم به پایتخت برساند.
هاگون به ولیعهد می گوید که من به شما دروغ گفتم و این جا کاری نداشتم، شما را همراهی کردم تا کنارتون باشم و بهم اعتماد کنید تا بهتون کمک کنم.
هاگون به خانه برگشته است و به پدرش می گوید هر چه زودتر به پدربزرگ بگوید که چه اتفاقی برای محموله مس و معامله پیش آمده تا بیشتر از این عصبی نشود.
پدرش حسابی حالش خراب است و از این که او آن جا بوده و نجاتشان داده ازش تشکر می کند.
ولیعهد به سراغ استاد اوبو رفته است و می گوید قصد دارم مس ها را به ملکه مادر برسانم و او الان تنها کسی هست که توانایی مقابله با دموک را دارد.
مردی به دنبال استاد اوبو رفته است و می گوید رئیس اداره تامین آب به دکان گیاهان دارویی رفته است که استاد و ولیعهد حسابی بهم می ریزند و ولیعهد دوان دوان به سمت آن جا می رود.
رئیس اداره تامین آب قصد زدن گردن کاهون را دارد و به او اتهام می زند که انبار آن ها را لو داده است، همان لحظه محافظ فرمانروا جلویش را می گیرد و کاهون را با خودش به قصر می برد تا با فرمانروا دیدار کنند.
فرمانروا با کاهون داخل گلخانه اش حرف می زند و می گوید که من شما را به خاطر آورده ام و الان آماده ام تا هر چیزی که بخواهید رو در اختیارتون قرار بدهم…
کاهون می گوید اسم خائن را از پشت نام پدرم بردارین و می خواهد برود که امپراطور می گوید کل گلخانه مرا پر از گل های دارویی کن و او بعد از اطاعت کردن می رود.
بعد از رفتن کاهون، فرمانروا حسابی به حرف هایش فکر می کند و از این که نتوانسته برایش کاری انجام دهد عصبی می شود.
کاهون بیرون از قصر اشک هایش را پاک می کند که همان لحظه ولیعهد واقعی مقابلش سبز می شود و حالش را می پرسد.

کاهون به او می گوید شما نگرانم شده بودین که او تایید می کند اما بعد از آن می فهمد که چه گندی زده است.
ولیعهد، کاهون را تا خانه می برد تا خطری تهدیدش نکند و دوباره رئیس اداره تامین آب اذیتش نکند.
به گوش ملکه مادر و دموک رسیده است که فرمانروا به صورت پنهانی دختری را به گلخانه اش برده است و هر دو آن ها متحیر می شوند و به مشاورانشان دستور می دهند که درباره دختر تحقیق کنند.
ولیعهد با سمت ارباب جوان به دیدار مشاور اعظم رفته است و می گوید اگر مقام وزارت کارگزینی را به من بدهید مس ها را در عرض ۲ هفته به شما می دهم و اگر قبول نکنید به سراغ دموک می روم.
مشاور اعظم هم که حسابی تحت فشار ملکه است با او حرف می زند و با حرف هایش ملکه را راضی می کند تا با شرط ارباب جوان کنار بیاید و آن را بپذیرد.
ولیعهد به دیدار استاد اوبو رفته است و سیر تا پیاز حرف هایش با مشاور اعظم را برای او تعریف می کند و ازش می خواهد که او به دربار برود اما استاد اوبو نمی پذیرد و می گوید تحت هیچ شرایطی قسمم را نمی شکنم.
کاهون در حال آماده کردن وسایلش برای رفتن به قصر است که همان لحظه محافظ شخصی فرمانروا از راه می رسد و او را همراهی می کند، بعد از اتمام کار کاهون در گلخانه، تعدادی از بانوان قصر او را با خودشان به اتاق ملکه می برند.
ملکه وقتی که می فهمد او دختر حاکم هان است فرمانروا را فرا می خواند و مقابل او به کاهون قول می دهد تا عزت و آبروی پدرش را در روز تولد خودش برگرداند.
بعد از رفتن کاهون او به امپراطور می گوید من به خاطر تو این کار را انجام می دهم و او را به بانوی عالی رتبه دربار تبدیل می کنم، اما از تو می خواهم که ۴ روز حکم حق ضرب سکه را به تعویق بیاندازی تا من بتوانم با دموک مقابله کنم …

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا