خلاصه داستان قسمت ۱۲۶ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۲۶ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۱۲۶ سریال ترکی شربت زغال اخته
قسمت ۱۲۶ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۱۲۶ سریال ترکی شربت زغال اخته

شب همه منتظر اومدن عبداله خان هستن که میبینن دیر کرده مصطفی زنگ میزنه که میبینه گوشیش خاموشه پنبه استرس میگیره و همه نگران میشن. تو خونه آذرخش به شعله زنگ میزنن که میبینن گوشیش خاموشه سولماز استرس میگیره که آذرخش میگه چیزی نیست حتما با روزگاره حواسش به گوشیش نیست که خاموش شده. نیلای با مصطفی حرف میزنه و میگه امیدوارم یه چیزیش شده باشه وگرنه تئوری دیگه اینه که با شعله فرار کرده باشه مصطفی ازش میخواد چرت و پرت نگه که نیلای میگه حالا میبینی حق با منه. یوسف میاد و میگه آقا ازم خواستن بیام بهتون بگم که کار دارن و یکم دیر میان خونه نگران نباشین و منتظرش نباشین و میره که پنبه باور نمیکنه و میگه نه یه چیزی شده که بهم نگفته! فاتح میره جلوی یوسف را میگیره تا ببینه چیزی شده نگفته یا نه یوسف میگه منم چیزی نمیدونم همینارو بهم گفتن فقط.

آذرخش به اصرار سولماز به روزگار زنگ میزنه تا سراغ شعله را بگیره روزگار میگه ازش امروز خبر ندارم همین الان رسیدم خونه سولماز استرسش بیشتر میشه. نورسما و امید تصمیم گرفتن که ماشین نورسمارو بفروشن واسه کار و گرفتن نمایندگی لوازم آرایشی و بهداشتی به جای وام. پنبه به عامر زنگ میزنه و خبر عبداله خان را میده که دیر کرده و استرسشو داره عامر حاضر میشه تا بره خونه اونا. نورسما به مادرش زنگ میزنه که پنبه به دوعا میگه تو جواب بده نورسما ار اینکه دوعا جواب داده جا میخوره و استرس میگیره و وقتی از فاتح میشنوه ماجرا از چه قراره سریعا میره به طرف خانه شان. امید که آذرخش بهش زنگ زده بوده و سراغ شعله را گرفه بوده با فهمیدن این موضوع که عبداله خان هم گوشیشو خاموش کرده و خبری ازش نیست به خودش میگه امیدوارم چیزی که فکر میکنم نباشه! سپس میره پیش آذرخش اینا تا ببینه خبری شد یا نه. نیلای و مصطفی با فاتح یواشکی حرف میزنن و احتمالی که هستو به اونم میگن که دوعا میشنوه و باهاش دعوا میکنه که چرا پای خاله شو وسط کشیده فاتح ازش میخواد آروم باشه و بهش محل نده.

همه تو خونه عبداله خان و سولماز بهم ریختن و استرس دارن. فردای آن روز همه تو سالن نشستن که عبداله خان میاد و همه با استرس سراغش میرن و میپرسن که کجا بودی؟ از نگرانی مردیم! عبداله خان میگه بهتره باهم تنهایی حرف بزنیم پنبه میگه همینجا بگو! همرو از دیشب کشتی! عبداله خان میگه من طلاق میخوام همه شوکه میشن که نیلای میگه واسه شعله آره؟ دوعا میخواد دعوا کنه که عبداله خان تایید میکنه و میگه آره من شعله را دوست دارم  پنبه باهاش دعوا میکنه و حالش بد میشه که همه دورشو میگیرن و زنگ میزنن به اورژانس و عبداله خان میره. شعله با روزگار قرار گذاشته و ماجرارو بهش میگه روزگار شوکه میشه و باهاش دعوا میکنه که بازیش داده. دوعا به آذرخش زنگ میزنه و میگه خبرو آذرخش شوکه میشه و میره پیش مادرش و نمیدونه چجوری بهش بگه. سولماز با فهمیدن ماجرا گریه میکنه و حالش بد میشه و جو خانه سولماز و پنبه بهم ریخته و همه تو شوکن….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا