خلاصه داستان قسمت ۱۲۹ سریال ترکی تازه عروس yeni gelin + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۲۹ سریال ترکی تازه عروس می باشید. برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکی تازه عروس، سریال کمدی و محبوب است که پخش خود را در سال ۲۰۱۷ از شبکه Show Tv ترکیه آغاز کرد و در طول ۳ فصل در سال ۲۰۱۸ به اتمام رسید. این سریال پرطرفدار اکنون با دوبله فارسی پخش خود را در شبکه جم تی وی آغاز کرده است. این سریال از تاریخ ۱۹ شهریور ماه ۱۴۰۱ هرشب راس ساعت ۲۲:۰۰ شروع می شود. این سریال دربرگیرنده ی صحنه های خنده دار و بعضا احساسی هست. این قصه ی یک دختر شهرنشین وجوان است که عاشق پسری قبیله نشین از منطقه ی آنادولی ترکیه میشود و عروس آنها میشود…

قسمت ۱۲۹ سریال ترکی تازه عروس
قسمت ۱۲۹ سریال ترکی تازه عروس

خلاصه داستان قسمت ۱۲۹ سریال ترکی تازه عروس

مرحله تیر و کمان شروع میشه که نازگل میره پیش خان و میگه اصلا به هیچ چیزی به جز باختن تمرکز نکنیا باید ببازی خان میگه یعنی چی؟ چی میگی؟ نازگل میگه که میونه دوتا کفتر عاشقو بهم نزنی! خان میگه چی میگی تو نازگل من اصلا هیچی از این تیروکمان سر در نمیارم اگه نمیگفتن تیر و کمانه فکر میکردم کمانچه دادن دستم نازگل خوشحال میشه و میگه پس برو ببینن چیکار میکنی. خان تیر را پرتاب میکنه که لحظه آخر صداش میزنن و به جای رو تخته تیر را به پشت جمیل میزنه سپس همگی میخندن و باران تیر و کمان را برمیداره و به تخته میزنه و همگی خوشحال میشن. مرحله بعدی پرتاب کردن شیسه به طرف کوزه است که هازار هنوز شماره سه را نگفتن شیشه را تو سر باران میزنه و اون بیهوش میشه قلندر میگه چیکار میکنی پسرم؟ هدف یه جای دیگه بود! هازار میگه چیکار کنم بابا من وقتی سرو با شیسه میبینم نمیتونم خودمو کنترل کنم! سپس باران وقتی به هوش میاد بلا به هازار میگه بباز به خاطر شیرین سپس او از قصد شیسه را یه جای دیگه میندازه که قلندر با کلافگی به نگاه میکنه در اخر باران شیسه را به کوزه میزنه و اون مرحله را هم میبره. مرحله بعد کشتیه که نازگل به خان میگه خودتو بنداز رو زمین اصلا نترس زود تموم میشه خان میگه به این زودی نمیشه بابا میفهمه که از قصده، منو میکشه! دیلان به باران میگه تو میتونی داداش جون این مرحله را هم میبری. کشتی شروع میشه و بعد از کمی وقت گذشتن باران خان را به زمین میزنه و برنده اون مرحله هم باران میشه. مرحله بعدی سیلی عثمانیه و قلندر به باران میگه روبروت سه تا مرد بزوک هستش که با هرکدامشون باید مسابقه بدی و با سیلی بندازیشون زمین کسی که اولین بار بیوفته زمین باخته.

اول باران با خان شروع میکنه و باران سیلی میزنه که خان بعد ار چند دور چرخیدن رو زمین می افتد نازگل میره و با باران دعوا میکنه و شروع میکنه به کتک زدنش. مرحله بعدی با هازار هستش که با چک اول هازار می افته رو زمین و وقتی میره کنار به شیرین میگه همه ی اینا به خاطر توعه! مرحله بعدی با گوکان وارد مسابقه میشه. عایشه میگه بدو پسرم قدرت عربیتو نشون بده قلندر به گوکان میگه تو شروع کن پسرم گوکان سیلی میزنه که باران دور خودش میچرخه باران سیلی میزنه که گوکان برق از سه فازش میپره این مرحله ۳ دور طول میکشه و در آخر گوکان رو زمین می افتد و قلندر باران را برنده ا ن مرحله اعلام میکنه. در مرحله بعدی قلندر میگه باید ببینم میتونیم سنگینی خانواده رنتو به دوش بکشی یا نه! باران میگه یعنی چی؟ سپس قلندر با پسرهاش و ترکمن روی تخته میرن و باران باید آنها را تا یه مسافتی بکشه سپس باران از اون مرحله هم با سربلندی بیرون میاد. مرحله بعدی تحمل درده! نازگل و آفت مومک میارن و پاهای باران را مومک میندازن باران از شدت درد نمیتونه رو صندلی بند بشه که شیرین میره پیشش و ازش میخواد تا کمی تحمل کنه باران به خاطر شیرین تحمل میکنه. مرحله بعدی خوردن فلفل هستش. آفت و نازگل باهمدیگه به باران فلفل میدن که باران ظرف را میگیره و تند تند همشو میخوره و از شدت تندی از روی صندلی بابا پایین میپره ولی همه را میخوره و اون مرحله را هم به خوبی میگذرونه. مرحله بعدی قلندر میگه تحمل درد کف پاست. باران میگه چی؟ میخوای به فلک ببندی؟ قلندر میگه نه بدتر از اون سپس بهش کفش پاشنه بلند با کوزه نشون میده. باران باید با کفش پاشنه بلند کوزه را رو سرش بزاره و یه مسافتیو راه بره.

همگی بهش چشم دوختن تا ببینن میتونه بره یا نه. هازار و خان و گوکان بهم دیگه میگن که الانه که با مخ بخوره زمین و منتظرن تا بخوره زمین اما موفق میشه و به خط پایان میرسه همگی خوشحال میشن و پسرها اونو تشویق میکنن و میگن آفرین باران. مرحله بعدی قلندر میگه با خودم طرفی همگی جا میخورن و میگن چی؟ قلندر میگه بازی با من و لبخند میزنه کا همگی با درماندگی میگن وای این مرحله دیگه کارش تمومه! قلندر بین شیرین و باران میشینه و شروع میکنه باهاشون حرف زدن و با پشت دست به ساق پاشون ضربه زدن شیرین و باران باید با چوبی که تو دست دارن موقعی که قلندر به ساق پاشون ضربه میزنه رو دستش بزنن بعد از مدتی کتک خوردن بازان کلافه میشه و تمرکز میکنه و در آخر موفق میشه که با چوب رو دست قلندر بزنه. همگی بهش چشم دوختن تا ببینن چیشد! باران داد میزنه و میگه زدم! به خدا زدم! سپس به همه میگه شما شاهدین من زدم! سپس به قلندر میگه یه چیزی بگو شوهرخواهر! قلندر میگه خفه شو از این به بعد میتونی منو بابا صدا بزنی اونا جا میخورن و با خوشحالی بالا پایین میپرن. همگی خوشحال میشن و اونارو تشویق میکنن، باران و شیرین دست قلندر را میبوسند و در اخر قلندر جفتشونو در آغوش میگیره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی تازه عروس yeni gelin

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا