خلاصه داستان قسمت ۱۳۷ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۳۷ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۱۳۷ سریال ترکی شربت زغال اخته
تو جلسه دادگاه پنبه نمیاد که عبداله خان میگه میدونستم نمیاد وکیل میگه نگران نباشین همه ی تلاشمونو میکنیم زیاد طول نکشه. شعله و عبداله خان میرن ناهار بخور رستوران که شعله پیشنهاد میده برن تو خیابان قدم بزنن. صاحب برندی که امید باهاشون همکاری کرده بهش مبلغ پولی میزنن و میگن این به هدیه ست امید با دیدن مبلغ شوکه میشه. مراسم افتتاحیه مغازه امید هستش و همه ی خانواده نورسما و روزگار به اونجا میرن و تو مراسم شرکت میکنن. اونجا تاج گلی از طرف عبداله خان و شعله میبینن و پنبه بهم میریزه که زلفی میره تا سر به نیستش کنه. شعله و عبداله خان در خیابان ها در حال قدم زدن و خرید کردن و خوش گذروندن هستن. تو کانال به آذرخش خبر میدن که برنامه اش پربیننده ترین برنامه هفته بوده که او حسابی خوشحال میشه. آذرخش ارطغرل و مهری را برای شام دعوت میکنه. شب ارطغرل درباره دعواش با مهری با آذرخش حرف میزنه و آذرخش باهاش حرف میزنه و آرومش میکنه. پنبه و نیلای با یه خط ناشناس به خط پنبه شروع میکنن به زنگ زدن و فحش و ناسزا گفتن. امید و نورسما شب میرن به یه رستوران لوکس تا شام بخورن سپس به نورسما میگه که فروششون خیلی بالا بوده آنها خوشحال میشن و امید پیشنهاد میده فردا بعد از صاف کردن بدهیامون بریم خرید نورسما قبول میکنه.
فردای آن روز پنبه با روزگار میره کلانتری پیش آشنا روزگار تا از شعله شکایت کنه به جرم مزاحمت و تهدید کردن. سپس وقتی به خانه برمیگرده به زلفی میگه بره شرکت و به گوش عبداله خان برسونه که امروز ساعت ۵ مراسم چله پسر نیلای هستش. یوسف به عبداله خان میگه که هم امروز چله نوه تونه هم عامر درباره پیشنهادی که داده بود قبلا و مخالفت کردین از مصطفی و فاتح امضاء گرفته او کلافه میشه. نورسما و امید رفتن به خرید و بعد از کمی خرید کردن به خانه شان میرن و اونجا نورسما میفهمه که هم مدل ماشین نورسمارو که فروخته بودن کرایه کرده نورسما میگه زیاده روی داریم میکنیم! اما امید میگه نه نمیخوام تا خرید دوباره اش با تاکسی بری اینور اونور نورسما تشکر میکنه ازش. امید میره پیش سولماز خانم و با پرداخت کرایه های عقب افتاده اش، ۶ماه بعد را هم جلوتر پرداخت میکنه.
بعد از رفتنش عبداله خان میره پیش سولماز و باهاش حرف میزنه و میگه شعله تقصیری نداره من مقصرم من رفتم سمتش سولماز باهاش حرف میزنه و وقتی میبینه اشتباهشو نمیپذیره میگه پس برین خوشبخت بشین. پلیس به دفتر کار شعله میره و اونو با خودشون میبرن. عبداله خان میره به مراسم چله نوه اش که به عبداله خان میگه اگه میخوای تو مراسم باشی گوشیتو خاموش کن واسه یه ساعتی که اینجایی. شعله هرچی از اداره پلیس به عبداله خان زنگ میزنه میبینه خاموشه. پنبه به روزگار زنگ میزنه و میگه همه چیز همونجوریه که میخواستیم پیش بره. عبداله خان وقتی مراسم تموم میشه به شعله زنگ میزنه که میبینه خاموشه. عامر تو رستوران منتظر آقای گورکم طرف معامله اش هستش که بعد از چند دقیقه همان زنی میره پیشش به عنوان خانم گورکم که تو کلوب شبانه امید باهاش آشنا شده بود و شوکه میشه. به شعله خبر میدن که ملاقاتی داری و پنبه میره روبروش که او شوکه میشه….
