خلاصه داستان قسمت ۱۴۱ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۴۱ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۱۴۱ سریال ترکی شربت زغال اخته
قسمت ۱۴۱ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۱۴۱ سریال ترکی شربت زغال اخته

عامر با گورکم قرار گذاشته و عامر باهاش حرف میزنه و میگه چرا اسمتو یه چیز دیگه گفتی؟ او میگه اولین بارم بود نمیخواستم اسم خودمو بگم سپس بعد از کمی حرف زدن میگه من باید برم دیگه. همه تو خونه فهمیدن که مصطفی مثل همیشه نیست و واسشون سواله که چی شده. عامر تو راه خونه به دعواش با داداشش فکر میکنه و به خودش میگه قبل از رفتن به خونه یه سر بهش بزنم. او پشت در میره و هرچی درمیزنه میبینه باز نمیکنه که استرس میگیره و به رزروشن میگه کارت اتاقو برداره بیاد شاید اتفاقی افتاده! او با باز کردن در میره داخل و میبینه عبداله خان رو زمین افتاده و سریعا به آمبولانس زنگ میزنه و به طرف بیمارستان میره و تو راه به مته خان که زنگ زده ببینه کجاست خبر میده. عامر پشت در اتاق عمل منتظره و به فاتح زنگ میزنه که او از خواب بیدار میشه و با دیدن اسم عامر میگه خدا به خیر کنه معلوم نیست چیشده و وقتی خبر سکته پدرشو میشنوه میره به مصطفی خبر میده و باهم میرن پیش پنبه سپس همگی باهم راه میوفتن برن بیمارستان. دکتر میاد و به عامر میگه خطر رفع شده بالن گذاشتیم فعلا تو بخش مراقبت های ویژه ست فردا منتقل میشه به بخش. تا صبح همه بیمارستانن و دکتر میگه منتقل شده به بخش دارم میرم پیشش میخواین میتونین بیاین ملاقاتش همگی با هم میرن به اتاق عبداله خان و در آخر پنبه وارد میشه که عبداله خان بهشون میگه به زحمت افتادین برین به کارهاتون برسین چیزی نیست تموم شد رفت هرچی بود، عامر به بچه ها میگه شما برین من اینجا میمونم سپس همه میرن جزء پنبه و عامر.

فردای آن روز دوعا به مادرش زنگ میزنه و این خبرو میده آذرخش ناراحت میشه و به سولماز و چیمن میگه که عبداله خان سکته کرده اونا هم جا میخورن و ناراحت میشن. نیلای به مصطفی میگه موقع چکاپ عبداله کوچولوعه باید بریم دکتر اما مصطفی میگه تو برو من کار دارم نیلای ناراحت میشه و میگه یعنی چی تنها برم؟ مصطفی در آخر قبول میکنه و میرن پیش دکتر. دکتر میگه همه چیزش نرمال و خوبه هم خوب قد کشیده هم خوب وزن گرفته نیلای خوشحال میشه که مصطفی میگه حالا که تا اینجا اومدیم یه آزمایش خون هم بگیرین خیلی وقت چکاپ نشده نیلای میگه نمیخواد واسه چی الکی بچه رو سوراخ سوراخ کنیم؟ مصطفی کم میاره و میگه باشه بابا بریم. دوعا به شرکت شعله رفته و اونجا بهش زنگ میزنه تا خبر بده که عبداله خان سکته کرده شعله بهم میریزه و سریعا دنبال بلیط میگرده تا در اسرع وقت برگرده. روزگار وقتی خبر عبداله خان را میگیره نورسمارو میفرسته خونه تا پیش مادرش باشه. یه نفر پیش آذرخش اومده و درباره دخترش کمک میخواد چون دوست نداره درس بخونه و میخواد اینفلوئنسر بشه آذرخش با ارطغرل برای ناهار رفتن رستوران و اونجا درباره این موضوع باهم حرف میزنن……

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا