خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال ترکی نشاط زندگی + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال ترکی نشاط زندگی می باشید همراه ما باشید. سریال نشاط زندگی (شادی زندگی من)، داستانی زنانه است که به موضوعاتی مانند خانواده، عشق، و تلاش برای رسیدن به اهداف می‌پردازد. این سریال ترکیه ای با نگاهی مدرن به مفاهیم سنتی، توانسته است مخاطبان زیادی را جذب کند. سریال نشاط زندگی از تاریخ ۲ بهمن ماه ۱۴۰۲، روزهای زوج ساعت ۲۰:۰۰ و تکرار آن روز بعد ساعات ۱۲:۰۰، ۱۷:۰۰ از شبکه جم تی‌وی پخش می‌شود. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ شبنم بوزوکلو در نقش نشه شنبکال، تولگا تکین در نقش مصطفی شنبکال، متین کوشکون در نقش مهمت شنبکال، اوغور دمیریهلوان در صالحا شنبکال، ارس شنول در نقش سردار شنبکال، گیزم کالا در نقش آیلین اوزای، ازگی تومبول در نقش تورکان شنبکال، سوریا گوزل در نقش سودا کورماز، نیسان دوکمچی در نقش زینب شنبکال، گفت اژه ییلدیزیم در نقش امره شنبکال و…
قسمت ۱۸ سریال ترکی نشاط زندگی
آیلین سر تمرینه که سردار پیشش میره و از خوندنش تعریف و تشویقش میکنه. نشه به مادرش زنگ میزنه و میپرسه چیشد؟ او میگه اون شوهر اوسگلت چیزی نفهمیده و نمیدونه نشه به دیدن سودا قطع میکنه و پیشش میره. سودا بهش میگه باید بریم شیله یه کنگره پرشکوه و باید بریم نشه جا میخوره و میگه منم باید بیام؟ سودا تایید میکنه نشه میگه چیکار باید بکنم؟ او میگه هیچی اگه کاری پیدا نکردی اونجا انجام بدی به سخنرانی من گوش میدی و میره نشه نمیدونه چجوری باید این سفرو اوکی کنه. تو کان با مصطفی حرف میزنه و میگه چخبر؟ هنوز همه چیز رو به راهه؟ مصطفی تایید میکنه و باهم صحبت میکنن که سردار به اونجا میاد و میگه با آیلین رفتم مغازه ولی در باز نشد هرکاری کردم زنگ زدم بهم گفت که به یه نفر دیگه اجاره داده داداش خیلی ناراحتم سپس مصطفی باهاش صحبت میکنه و میگه ولش کن بورک بخور که سردار سریعا حواسش پرت میشه. زینب و امره تو راه برگشت به خانه از اینکه بی گوشی هستن خیلی کلافه اند و از وضعیتشون مینالن. وقتی میرسن خونه با عکس مادر بزرگ رو دیوار روبرو میشن که شوکه میشن زلوف میگه این جنگ بین دوتا مادراست زینب میگه یعنی چی؟ زلوف میگه جنگ مادر شوهر و مادر زن!
امره بهش دوستاش زنگ میزنن و میگن که کاراکتر بازیشو دشمن جاشو پیدا کرده و قراره بمیره امره دو دل میشه و نمیدونه باید چیکار کنه زینب تحریکش میکنه که بره تبلتشو چک کنه اما امره میگه من گول نمیخورم و من برنده میشم و میره. سر میز شام نشه دلمه فلفل درست کرده که مصطفی خوشحال میشه از طرفی صالحه میاد و میگه بادمجان شکم پر درست کرده مصطفی بیشتر خوشحال میشه و از غذای نشه نمیخوره و از غذای مادرش میخوره که نشه ناراحت میشه. تو آشپزخانه مصطفی میره پیش نشه و میگه تو ناراحت شدی؟ نشه اولش میگه نه بعد میگه آره چون من کلی زحمت کشیدم غذا درست کردم اما تو از غذای مادرت خوردی! مصطفی میگه چون غذای مادرم یه چیز دیگه ست نشه میگه باشه من الان بادمجان شکم پر درست میکنم تا ببینی هیچ فرقی با دست پخت مادرت نداره! نشه غذارو درست میکنه غذاشو کنار غذای صالحه میزاره و مصطفی از جفتش میخوره و میگه مثل همه ولی مال مامانم یه چیز دیگه ست نشه قبول میکنه و با کلافگی میره آشپزخانه و از غذای صالحه میخوره و میگه من بالاخره همینو درست میکنم تا ببینی هرکی میتونه اینو درست کنه. تورکان یواشکی گوشیشو چک میکنه که سردار میبینه و میگه تو هم حذف شدی پس اما او میگه من با اصالتم و خودم کناره گیری کردم. زینب تو اتاقشه و با خودش کلنجار میره تا سمت گوشیش نره….
