خلاصه داستان قسمت ۲۱۲ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۱۲ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …

خلاصه داستان قسمت ۲۱۲ سریال ترکی خواهران و برادران

شوال به دم در خانه عمراینا میره تا نسخه دارو سوگی را ازشون بگیره اما میبینه در قفله و از اونجا میره. اورهان دم خانه شنگول میره و بهش میگه کتلت تو مینی بوس داری یا نه؟ او تایید میکنه که اورهان میگه پس خوبه لباساتو بپوش بریم. تو حیاط مدرسه صرب میره پیش افرا و ازش دعوت میکنه تا شب باهاش بره مهمونی باربیکیویی که مادرش ترتیب داده افرا خوشحال میشه و قبول میکنه. سپس برک میره پیش لیلا و ازش میخواد تا باهمدیگه برن فست فودی که به تازگی باز شده لیلا همان موقع رفتار سوزی را میبینه که عمر را داره از اون دور میکنه که از قصد قبول میکنه و به برک میگه یه معامله دوسر سوده باشه. همان موقع آسیه آیبیکه بیرون اومدن و حرف های اونارو میشنون سپس تو فکر میرن. سوال برای سوگی غذا میبره و تو سوپش داروی خواب آور میریزه و با خودش میگه شب مهمون دارم نمیتونم ریسک کنم. سوگی با دیدن شوال میگه باید داروهامو بخورم دستم بی حس شده! شوال میگه رفتم کسی نبود یه روز دیگه ام نخوری چیزیت نمیشه که نه؟ سپس اسم دارورو ازش میگیره تا بره بخره. بچه ها به آزمایشگاه میرن که صرب با افرا و برک با لیلا هم گروهی میشن که بقیه حسابی جا میخورن از این رفتار اونا.

تستر غذا به خاطر حرف های اورهان پیش اونا تو مینی بوس اومده و از بعد از خوردن کتلت ها حسابی تعریف میکنه و ازشون عکس میگیره سپس بهش پیشنهاد میده اگه برنامه ای بود میره اونجا با مینی بوسش؟ شنگول تایید میکنه و حسابی خوشحال میشه. بعد از رفتنش شنگول از اورهان میپرسه ماجرای کتلت های دیروز چی بوده؟ او هان تعریف میکنه که گونور چیکار کرده بوده شنگول حرص میخوره در آخر برای اورهان کتلت درست میکنه که اورهان خوشحال میشه. افرا درحال حاضر شدن واسه پارتیه. صرب میره دنبالش سپس بهش میگه که چقدر خوشگل شدی! و ادامه میده اما باید لباستو عوض کنی و بهش یه جعبه میده. افرا میگه چرا؟ صرب میگه مامانم تم عوض کرده بالماسکه کرده سپس افرا میره لباسشو عوض کنه. برک به لیلا میگه برنامه رو تغییر بدیم؟ همبرگر خوری را بزاریم واسه بعد الان بریم خونه صرب اونجا پارتیه لیلا قبول میکنه. دوروک با مادرش به پارتی رفته که اونجا با دیدن آسیه میره پیشش و آنها از دیدن همدیگه خوشحال میشن. بچه ها وقتی میبینن لیلا با برک به اون پارتی اومدن جا میخورن و شوکه میشن.

یاسمین پیش دوروک رفت که نباهت با دیدن اونا آسیه را صدا میزنه و بهش میگه اونجارو نگاه کن! چی میبینی؟ آسیه میگه نمیفهمم چی میگین نباهت خانم! نباهت میگه من دارم یه زوج را میبینم که از همه نظر به درد همدیگه میخورن و بعد از کمی حرف زدن بهش میگه که از دوروک فاصله بگیره دیگه از قدیم گفتن کبوتر با کبوتر باز با باز! آسیه از حرف های نباهت ناراحت میشه و با چشمانی گریان از اونجا میره. تولگا از لیلا میپرسه که چرا با برک داره رفت و آمد میکنه! لیلا بعد از کمی حرف زدن بهش میگه که هم برای اینکه من از عمر فاصله بگیرم هم اینکه سوزی از وجود من خیالش راحت بشه که عمرو ازش نمیگیرم! احمد با دیدن آکیف پیشش میره و بهش میگه که حساب کتابارو درآوردم و فهمیدم چه کلاهبرداریایی کردی اینو همه بعدا میفهمن و با خنده میره که آکیف حرص میخوره. افرا با لباس مبدل خرگوش وارد جمع شده که همگی با تعجب بهش نگاه میکنن افرا میگه چرا فقط من اینجوریم؟ صرب خودشو میزنه به اون راه که مامانم تم عوض کرده دوباره! و از یاسمین میخواد بهش لباس بده بپوشه. بچه ها تو فکر میرن که چجوری صرب افرا را راضی کرده که اون لباسو بپوشه! لیلا پیش آسیه و آیبیکه میره که متوجه سرد بودن آیبیکه میشه و ازش میپرسه تو با من مشکل داری؟ سپس ادامه میده و میگه اگه به خاطر عمر هستش باید بگم که چیزی بینمون نیست و من یکی دیگه رو دوست دارم! …..