خلاصه داستان قسمت ۲۲۷ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۲۷ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۲۲۷ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۲۲۷ سریال ترکی خواهران و برادران

خلاصه داستان قسمت ۲۲۷ سریال ترکی خواهران و برادران

آکیف به مدرسه رفته و از سوزی میپرسه که چیشد؟ خبری نشده؟ سوزی میگه نه لیلا و تولگا رفتن تو تریا ولی هنوز عمر اینا نیومدن اینجا وایسادم که مراقب باشم نره پیششون آکیف تشویقش میکنه و خودش به تریا میره. عمر و بچه ها وقتی به مدرسه میرن صرب با دیدنشون پیششون میره و میگه آخر دیدی نتونستی خودتو به بابام نزدیک کنی رفتی سراغ یه نقشه دیگه؟ و بهش میگه که احمد و سوزان قرار گذاشتن تا واسش جشن تولد بگیرن که سورپرایز بشه در آخر بهش میگه که من نمیزارم این تولد سر بگیره سپس بعد از کمی بحث کردن از اونجا میره. تولگا و لیلا نشستن تو کافه که یکدفعه میبینه پدرش داره زنگ میزنه آنها تعجب میکنن و لیلا میترسه و میگه جواب نده تولگا میگه بالاخره باید جواب بدم وگرنه پشت سرهم زنگ میزنه! تولگا میره با تلفن حرف میرنه که آکیف میره پیش لیلا و میگه چیشده؟ لیلا بهش میگه داره با بابام حرف میزنه آکیف جا میخوره و میگه چطور ممکنه؟ تولگا میاد و خبر میده که وکیل بابام از زندان آوردتش بیرون آکیف حسابی شوکه میشه و میگه آخه چجوری؟ لیلا میگه نریم خونه دیگه من میترسم تولگا میگه تا کی؟ بالاخره باید روبرو بشیم باهاش دیگه!

بعد از رفتن تولگا آکیف میره پیش لیلا و بهش میگه که بیا یه معامله کنیم من یکسری مدارک دارم که پدرتو میندازه زندان اگه بخوای در قبال اون فیلم و اینکه به آسیه اینا چیزی نگی کاری میکنم بابات بیوفته زندان! لیلا بعد از کمی فکر کردن قبول میکنه آکیف با خوشحالی گوشیو میگیره و فیلمو پاک میکنه سپس میگه من برم به کارها برسم که در طول روز خبرهای خوب به گوشت برسه و میره. دوروک بعد از مدرسه میره مسیر تولیدی و با گولای حرف میزنه او بهش میگه که مطمئنه مامانش بوده اگه نمیتونه باور کنه دوربین مدار بسته رو چک کنه که خونه نزدیک تولیدی نصب کرده. دوروک میره در ازای پول فیلم را میبینه. او با عصبانیت به خونه خودشان میره و با مادرش دعوا میکنه سپس فیلمو نشون میده و میگه من دیگه از اینجا میرم نباهت میپرسه کجا؟ دوروک میگه هرجا که تو نباشی! دوروک ساک لباسشو جمع کرده و از خانه بیرون میزنه. تولگا و لیلا به خانه برمیگردن که به تولگا یه وکیل زنگ میرنه و خبر میده که پدرشون دوباره بازداشت شده و جرایم سنگینه به احتمال زیاد مجازات میشه آنها خوشحال میشن. چند دقیقه بعد دوروک اونجا میره و پیشنهاد همخونه شدن را بهشون میده آنها با خوشحالی قبول میکنن.

دوروک به خانه عمر اینا میره و از آسیه میخواد اونو ببخشه آسیه نمیبخشه که دوروک میگه تا نبخشی نمیرم! و تا شب همونجا میمونه. موقع خواب آسیه میبینه رو نیمکت تو حیاط خوابیده که میره روش پتو بندازه که دوروک میگه نه نمیخوام! آسیه مجبور میشه ببخشتش تا مریض نشده. فردای آن روز آکیف میره سراغ گونور و ازش میخواد تا ۱۱هزارتا بهش بده چون باید به یه وکیل پول بده گونور جا میخوره و میگه این همه پولو یکدفعه از کجا بیارم؟ نمیتونم! اورهان با شنیدن اسم خودش جا میخوره و پشت دیوار وایمیسته تا ببینه چی میگن که متوجه میشه گونور میخواسته بچه تو شکم شنگول بمیره و تو کمپ ولش کرده بوده او با حالی بد از اونجا میره. افرا رفتن اورهان و آکیف را از تو رستوران میبینه و میگه اینجا چخبره؟ همگی تو کلوب منتظر عمر هستن که با آسیه اونجا میان و جشن تولدش شروع میشه و واسش آهنگ تولدت مبارک میخونن و شادی میکنن. در آخر عمر از همشون تشکر میکنه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا