خلاصه داستان قسمت ۲۳۳ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۳۳ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۲۳۳ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۲۳۳ سریال ترکی خواهران و برادران

خلاصه داستان قسمت ۲۳۳ سریال ترکی خواهران و برادران

نباهت با آیلا تو کلوب نشستن و در حال حرف زدنن که آکیف و سوزان با دیدن اونا جا میخورن و سوزان میگه هیچی به اندازه این دو نفر زود رنگ عوض نمیکنن تا دیروز دشمن بودن چیشد یهو؟ سپس بعد از رفتنشون آیلا بهش میگه خوب نباهت میخوام یه چیزی ازت بپرسم راستشو بگو دیگه ما باهم دوستیم! سپس ازش میپرسه تو این اواخر رابطه ات با آکیف خبلی خوب شده بود دوباره باهم برگشتین؟ نباهت با کمی دست دست کردن بهش میگه میگم ولی مثل به راز بین خودمون بمونه باشه؟ من بهت اعتماد میکنم آیلا میگه آره جونم من به کسی چیزی نمیگم خیالت راحت. نباهت بهش میگه که آره یخورده باهم حس خوبی داشتیم اون شب بهمون خیلی خوش گذشت و هیچی یادمون نمیاد و نمیدونیم چجوری اتفاق افتاد اما صبح که از خواب بیدار شدیم دیدیم کنار هم خوابیم و خیلی تعجب کردیم و ترسیدین آیلا جا میخوره و میگه چی؟ واقعا؟ تو مدرسه بچه ها تو کلاس هستن که استاد یه موضوع بحث بهشون میگه که عمر وصلش میکنه به سوزی و باهاش صحبت میکنه صرب ازش حمایت میکنه و پشت سوزی درمیاد که در آخر سوزی با ناراحتی از اونجا میره. بعد از کلاس صرب میره پیش سوزی و ازش میخواد آروم باشه و گریه نکنه سوزی ازش میخواد فقط تنهاش بزاره و نمیخواد کسی پیشش باشه.

عمر اونارو از دور دوباره باهم میبینه و با بی اعتنایی از اونجا میخواد بره که سوزی ازش میخواد باهم حرف بزنن اما عمر میگه ما حرفی نداریم! یعنی تو خودت همه چیزو خراب کردی و از اونجا میره سوزی با چشمانی گریان رفتن عمر را میبینه و با حالی بد سوار ماشین میشه و با یادآوری خاطراتش با عمر گریه اش شدت میگیره و میگه من نمیتونم بدون اون ادامه بدم! تولگا بعد از مدرسه میره چندتا کتاب آموزش ریاضی میگیره تا به بهار بده. وقتی به دم در خانه شان میره خواهر بهار با دیدن برادر و زن داداشش ازش میخواد سریع از اونجا بره. تولگا از پشت دیوار صدای آنها را میشنوه و میفهمه که با او بدرفتاری میکنن و میخوان به زور شوهرش بدن تولگا بهم میریزه. اورهان به خانه شنگول زفته و میگه تازه فهمیدم ماجرای مینی بوسو سپس اوگولجان بحث جایی که میمونه را میکشه وسط و پیشنهاد میده تا بیاد اونجا پیششون زندگی کنه که شنگول مخالفت میکنه اوگولجان میگه اینو بسپار دست من ما راضیش میکنیم. آیلا با نباهت و آکیف قرار میزاره تو رستوران و اونجا صدای ضبط شده نباهت را رو میکنه و میگه که میخواد برای سوزان بفرسته آنها سعی میکنن جلوشو بگیرن اما موفق نمیشن.

دوروک و آسیه سر کار رفتن و اونجا صاحب کارشون بهشون بسته میده تا ببرن به آدرس هایی که میده بهشون. وقتی به آدرس دومی میرسن پلیس میرسه و به جرم مال خری بازداشتشون میکنه اونا که از هیچی خبر ندارن به کلانتری میرن. احمد به خانه میره و بعد از چند دقیقه وکیلش به اونجا میاد که احمد میگه هنوز اون یکی مهمونامون نیومده! عمر به اونجا میاد که شوال و صرب با تعجب میگن اینجا چخبره؟ احمد ازشون میخواد سرجاشون بشینن سپس به همشون میگه که میخوام اسم عمر تو شناسنامه ام بیاد شوال و صرب حسابی عصبی میشن و باهاشون دعوا میکنن سپس میرن. احمد امضاء های لازم را انجام میده. موقع رفتن عمر، صرب جلوشو میگیره و میگه باشه قبول ولی نیاد تو این خونه بیای زندگی کنی! عمر میگه باشه صرب ازش میخواد تا یه جایی برسونتش عمر قبول میکنه. تو مسیر دستاشو جلو چشماش میگیره تا تصادف کنه اما عمر سریع وایمیسته و با صرب دعوا میکنه. او صرب با هل میده که میوفت و سرش میخوره به سنگ و از حال میره عمر شوکه میشه….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا