خلاصه داستان قسمت ۲۴۵ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۴۵ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۲۴۵ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۲۴۵ سریال ترکی خواهران و برادران

خلاصه داستان قسمت ۲۴۵ سریال ترکی خواهران و برادران

به شنگول زنگ میزنن و میگن از پولی که تو کار زیتون گذاشته بود ۱۰هزارتا سود کرده او حسابی خوشحال میشه و به خواهرش میگه اگه میخواد پول بدهیشو بده باید پول بیشتری جور کنه تا بزاره تو کار. دوروک وقتی به مدرسه میره به اتاق رادیو میره و بعد از صبح بخیر گفتن آهنگی میزاره و به آسیه تقدیم میکنه همگی شروع میکنن به رقصیدن و خوش میگذرونن. سوزی از دور عمر را میبینه و تو چشماش اشک حلقه میزنه. سوزی با دیدن عکس های دو نفره شون یاد یکی از خاطراتش با عمر میوفته که دستبند سوزی که پاره شده بود را زیر خاک دفن میکنن و به هم قول میدن که اگه یه روزی از هم جدا شدن هرکدومشون خواست دوباره برگردن این دستبندو از زیر خاک دربیارن و بهم دیگه بدن. سوزی به سرعت به اونجا میره و با دیدن دستبندو گریه میکنه و میگه ای کاش این دستبند الان اینجا نبود! ای کاش برداشته بودی تا بهم بدی و گریه میکنه. آکیف و نباهت در حال حرف زدن باهمدیگه هستن درباره اتفاق دیشب. آکیف پیش شوال میره و شوال بهش میگه که احمد همه چیزو فهمیده و میخواد طلاق بگیره آکیف شوکه میشه و در آخر دلداریش میده که اصلا بهم نمیاین ولش کن!

شنگول با خواهرش به بانک میرن و شنگول میخواد سند خونه اش را بزاره تا ۵۰هزارتا وام بگیره. در مدرسه تو زنگ تفریح یاسمین سرشو رو میز گذاشته که صرب میره پیشش و میگه چیشده؟ این بی سروپا باز بهت چیزی گفته؟ یاسمین میگه مگه راست نمیگه؟ حقمه دیگه مگه دیشب سکوت نکردم؟ صرب با عمر میخواد دعوا کنه که وقتی عمر میخواد بهش مشت بزنه سوزی بینشون قرار میگیره و از صرب حمایت میکنه عمر میگه نترس دوست پسرتو نمیزنم و میره که صرب خوشش میاد. احمد وقتی به کلوب میره شوال جلوشو میگیره و میخواد باهاش حرف بزنه که احمد میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ من نمیخوام باهات حرف بزنم حتی نمیخوام دیگه ریختتو ببینم! شوال سعی میکنه آرومش کنه تا باهم حرف بزنن و ببخشتش اما موفق نمیشه. بعد از رفتن احمد شوال تو بار میشینه و شروع میکنه به خوردن نوشیدنی و زیاده روی هم میکنه. آیلا تو رستوران گونوره و بهش میگه که ماجرای زیتون و سوددهی همش نقشه اونه و شنگول از چاله میخواد بیوفته تو چاه و میخندن. شب تو کلوب مشتری ها به خاطر شوال اعتراض میکنن و به سوزان میگن تا بیرونش کنن او پیشش میره و ازش میخواد از اونجا بره و باهم بحث میکنن که شوال بهش عکس نباهت و آکیف را که دارن همدیگرو میبوسن نشون میده سوزان شوکه میشه و با حال بد از اونجا میره. شوال با صدای بلند میگه حالا که من دارم میرم ته چاه همه رو با خودم میکشم پایین!

آسیه و دوروک با برک و آیبیکه به رستوران رفتن و همبرگر میخورن برک میخواد مهمونشون کنه که میبینه کارتش موجودی نداره او به مادرش زنگ میزنه که آیلا میگه سقفشو آوردم پایین تا اندازه یه نفر بتونی فقط خرج کنی! آنها مجبور میشن رستوران را تمیز کنن تا حسابشون صفر بشه. عمر و اوگولجان برای فروش کتلت به پارک رفتن صرب با دوتا از دوستاش به اونجا رفتن و صرب با دیدن اونا از قصد میره اونجا و شروع میکنه به گفتن این حرفا که دوست دخترش منو انتخاب کرده از طرفی باباشم نمیخوادتش عمر عصبی میشه و جلوی صرب و دوستاش زنگ میزنه به سوزی و بهشون ثابت میکنه که سوزی میخوادتا عمر اونو نمیخواد صرب عصبی میشه و باهاشون دعوا میکنه و همه چیزو میریزه بهم که دوستاش بهش میگن پسره که تقصیر نداره و اونو از اونجا میبرن. سوزان به خونه میره و با آکیف دعوا میکنه و میخواد از خونه اش بیرون بره. آکیف با عصبانیت سراغ شوال میره و بهش میگه که منم الان میرم سراغ پلیس و همه چیزو میگم و با موتور یکی از کارکنان کلوب میره. شوال دنبالش میره تا جلوشو بگیره که تو مسیر باهاش تصادف میکنه و آکیف رو زمین میوفته شوال با ترس بالاسرش میره…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا