خلاصه داستان قسمت ۲۴ سریال ترکی اسرار خانواده + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۴ سریال ترکی اسرار خانواده را مطالعه می فرمایید. با ما همراه باشید. سریال ترکی اسرار خانواده به کارگردانی نیهات دوراک با ژانری درام محصول کشور ترکیه می باشد. Onur Uğraş و Murat Uyurkulak نویسندگان این سریال می باشند. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Ayça Bingöl – Bülent İnal – Ceyda Düvenci – Sercan Badur – Erdem Akakçe – Emel Göksu – Caner Şahin Eva Dedova – Sera Kutlubey – Can Albayrak.

قسمت ۲۴ سریال ترکی اسرار خانواده

خلاصه داستان قسمت ۲۴ سریال ترکی اسرار خانواده

قدیر با عصبانیت، برگه را به کمال نشان میدهد و با دادو بیداد، از او توضیح میخواهد. کمال شوکه شده و اظهار بی اطلاعی میکند. او از نیلگون میپرسد که چه کسی او را مجبور به امضای قرارداد کرده است. وقتی که می شنود این کار مادرش بوده، با عصبانیت میخواهد سراغ ماجده برود، اما فادل که به فکر ازدواج آنهاست، میگوید که بهتر است ابتدا عقد کنند و فعلا خودشان را درگیر نکنند. کمال نیز این کار را منطقی میداند، اما نیلگون که دیگر از این وضعیت خسته شده، میگوید که از ازدواج منصرف شده است، زیرا از وقتی که به استانبول آمده اند مدام اتفاقات بدی می افتد و همیشه در تنش هستند. قدیر سعی دارد نیلگون را راضی کند، اما نیلگون میگوید که او همیشه از همه عصبانی شده و بدون فکر، دنبال دادو بیداد و مقصر کردن دیگران است. سپس با عصبانیت به سمت ماشین رفته و میخواهد به خانه برود. سوزان به همراه تانر، پدر اجه که همکار سابق کمال بوده و حالا دشمن او محسوب می شود، سر زمین گلف است. او به تازگی از آمریکا برگشته و سوزان با او قرار گذاشته تا با او در مورد همکاری برای ورشکست کردن کمال و گرفتن شرکت از دست او صحبت کند.

خدمتکار خانه، با خوشحالی با سوزان تماس گرفته و خبر میدهد که ازدواج آنها بخاطر قرارداد ازدواج به هم خورده است. سوزان از این قضیه خوشحال می شود. قدیر و کمال، فادل را از خانه بیرون میکنند. کمال از فادل میخواهد که از خانواده او دور بماند و دیگر نمیخواهد او را ببیند. زیرا فقط به فکر منافع خود است و ازدواج آنها را خراب کرده است. قدیر نیز به فادل اهمیت نمی‌دهد و او را بیرون میکند‌‌. چچیک با اجه تماس میگیرد و از او میخواهد که به همراه مرت به سینما بروند. اجه به چیچک میگوید که خودش با مرت صحبت کند، و سپس تماس را قطع میکند. دوست اجه، صدف که برای تحویل گرفتن لباسش به آنجا آمده، کنجکاو شده و متوجه می شود که اجه و مرت از هم جدا شده اند. او از این قضیه خوشحال شده و بعد از بیرون آمدن با مرت تماس میگیرد و از او میخواهد که شب برای تماشای اجرای موسیقی او بیاید.

مرت بخاطر اصرار او قبول میکند. صدف به روی خودش نمی آورد که از جدایی آنها خبر دارد. در خانه، چیچک در مورد اجه از مرت سوال می کند. وقتی ماجده میفهمد که آنها از یکدیگر جدا شده اند، شوکه و ناراحت می شود. مرت بدون هیچ توضیحی به اتاقش می رود. فادل به یک مسافرخانه می رود تا اتاقی بگیرد، اما متوجه می شود که کیف پولش را دزدیده اند. او هیچ پولی ندارد و نمی‌داند باید چه کند. شب، مرت به اجرای صدف می رود. او مشروب زیادی خورده و مست می شود. سوزان به بهانه برداشتن وسیله ای به خانه کمال می رود. او به عمد به کمال ابراز علاقه کرده و نزدیک می شود، اما کمال او را پس می زند. خدمتکار با هماهنگی، از دور از آنها عکس میگیرد و عکس را برای سوزان ارسال میکند. سوزان با خوشحالی از نقشه ای که در ذهن دارد، از آنجا می رود.

 

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا