خلاصه داستان قسمت ۲۵۲ سریال ترکی تردید (هرجایی)

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۵۲ سریال ترکی تردید (هرجایی) را مطالعه می فرمایید. با ما همراه باشید. سریال ترکی هرجایی در روزهای جمعه ساعت ۸ شب به وقت ترکیه پخش می شود و دارای طرفداران بی شماری در ترکیه و دیگر کشورها می باشد. هرجایی (عهدشکن، بی‌وفا) یک مجموعه تلویزیونی درام عاشقانه ترکیه است که حاصل پیدایش یک عشق با طعم انتقام و با بازی آکین اوزو، گولچین سانتیرجی اوغلو، ابرو شاهین، اویا اونوستاشی ، احمد تانسو تانشانلر، سرهت توتوملر می‌باشد.

قسمت ۲۵۲ سریال ترکی تردید
قسمت ۲۵۲ سریال ترکی تردید

خلاصه داستان قسمت ۲۵۲ سریال ترکی تردید 

فیرات به دنبال ماشین سفید می رود و همراه زنی که کودکی در آغوش دارد برمی گردد. ریان با خوشحالی به سمت زن می رود و نوزاد را در آغوش می گیرد اما بعد می فهمد که این، پسر او نیست و ناامیدانه نوزاد را به مادرش برمی گرداند. فیرات توضیح می دهد که این زن از شوهرش جدا شده و شوهر بچه را دزدیده بوده و حالا حتی راضی شده بوده تا بچه را به ریان نشان بدهد که خیالش را راحت کند. ریان با ناراحتی سوار ماشین فیرات می شود تا به عمارت برگردند. ریان وارد عمارت می شود و دوباره شروع به گریه می کند که میران در حالی که امید را در آغوش دارد وارد عمارت می شود. ریان به سمت او می دود و امید را در آغوش می گیرد و خیالش راحت می شود. نصوح با خوشحالی از میران می پرسد که چطور امید را پیدا کردند و میران به جهان که بعد از او وارد عمارت می شود اشاره می کند… نصوح پسرش را هم با غرور در آغوش می گیرد.

کمی قبل، میران به محض گرفتن اسلحه از فسون، خواسته ی فسون را با محفوظ در میان می گذارد اما دلش راضی نمی شود و با دیدن جهان همه چیز را برایش تعریف می کند. جهان بدون فکر کردن به او می گوید:«هرکاری ازت خواسته بکن میران. » میران می گوید: «اسلحه رو از قبل زیر تخت خوابت پنهون کردم… اما میخوام تو این راه کنارم باشی… » و نقشه ای که دارد را با او در میان می گذارد. آنها به همراه هم یکی از نزدیک ترین افراد فسون را با تهدید خانواده اش مجبور می کنند تا جای امید را به آنها بگوید و به کمک هم امید را نجات می دهند.
میران بعد از این اتفاق دنبال جهان می رود و به او می گوید که به زودی ارکان را پیدا می کنند تا از جرمش تبرئه بشود. جهان به آرامی می گوید: «من میدونم بی گناهم. همین که توام میدونی برام کافیه. من برای شادی روح داداشم این کارو کردم… » میران از او تشکر می کند. آنها برای مدتی به هم خیره می شوند و به خاطر کدورت های گذشته نمی توانند یکدیگر را در آغوش بکشند.

محفوظ میداند که ریان هنوز از دست میران ناراحت است. او کنار دخترش می نشیند و خوبی ای که میران در حق جهان کرده را به او می گوید و اضافه می کند: «همه چیز میران تو و امیدین دخترم. من خوش قلبی میران رو از نزدیک دیدم. توام دیگه از دستش ناراحت نباش. » اما ریان نمی تواند میران را ببخشد.
جهان ارکان را پیدا می کند و پیش عزیزه می برد. عزیزه همه چیز را از زبان ارکان می شنود و به بی گناهی جهان پی می برد. هردوی انها تصمیم می گیرند همراه هم انتقام هازار را از فسون بگیرند.
میران شب کنار ریان که خوابیده می رود و با بغض از او معذرت می خواهد و می گوید: «منو به عنوان پسری که یه دل سیر نتونست پیش باباش باش ببخش ریان. » ریان بعد از رفتن او چشمانش را باز می کند و گریه اش می گیرد.
طبق نقشه ی عزیزه و جهان، آزرا به فسون زنگ می زند تا پیشش برود. فسون به او می گوید: «فردا آدرس رو برات میفرستم. » اما بعد از قطع تماس برای محکم کاری به هالیت دستور می دهد تا هرچقدر می تواند برایش ادم جمع بکند.

بیشتر بخوانید: 

خلاصه داستان قسمت آخر سریال ترکی تردید (هرجایی) + جزئیات داستان

 

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا