خلاصه داستان قسمت ۲۶۶ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۶۶ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۲۶۶ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۲۶۶ سریال ترکی خواهران و برادران

خلاصه داستان قسمت ۲۶۶ سریال ترکی خواهران و برادران

عمر میره پیش سوزی و به بهونه امتحان باهاشه حرف میزنه که سوزی میفهمه و لبخند میزنه و بهش میگه یه سوال بپرسم؟ الان رابطه ما بهتره؟ دیگه از دست من ناراحت نیستی؟ عمر میگه نه ناراحت نیستم ولی الکی الکی رابطه خوبمونو خراب کردی و باهمدیگه کمی حرف میزنن و میخندن. تولگا تو کلاس با بچه ها حرف میزنه و درباره برگشت زهرا و حرفایی که زده بهشون میگه اوگولجان میگه آخه زن عقدیتم هست کاری نمیتونی بکنی! آسیه میگه انگاری میخوای تا وقتی که جاییو پیدا کنن تا مستقل بشن بهشون کمک کنی ولی نباید از من توقع کمک داشته باشی! آیبیکه هم تایید میکنه سپس سر کلاس استاد میاد و امتحان میگیره. همه برگه هاشونو نوشتن به غیر از صرب که استاد با دیدن برگه سفیدش ازش میخواد بشینه و هرچیو بلده بنویسه صرب داد میزنه و برگه را تو سطل آشغال میندازه و میره از کلاس بیرون. تولگا دنبالش میره تا ببینه چشه اما او چیزیو میگه و باهمدیگه بحث میکنن که بوراک به اونجا میاد و میگه اینجا چخبره؟ سپس به صرب هشدار میده که با این کارهاش اخراج میشه صرب میگه من از خدامه چون از این مدرسه کوفتی و از همه تون خلاص میشم و میره. عمر به یاسمین میگه چشه؟ او میگه به احتمال زیاد افسرده شده امیدوارم بلایی سر خودش نیاره! عمر میگه من میرم باهاش حرف میزنم.

سوزان تو کلوب به خودش میگه بدجوری دل احمدو شکستم باید درستش کنم سپس میره پیشش و پیشنهاد میده تا برن بیرون او قبول میکنه و میگه کجا بریم حالا؟ او میگه من یه جایی مدنظرمه بریم اونجا احمد قبول میکنه. عمر پیش صرب رفته او میخواد با اونم دعوا کنه که عمر آرومش میکه و میگه میدونم درد عشقه آره؟ انقدر سوزیو دوست داری؟ او میگه یه روزی سوسن میفهمه که اشتباه کرده از من جدا شده! تو تریا دوروک میاد و به صرب میگه استاد بوراک کارت داره او میگه اگه کارم داره اون بیاد. دوروک میره پیش عمر و اوگولجان میگه وضعیتش خوب نیست سپس رو به عمر میگه میدونم خیلی خوشت نمیاد ازش ولی اون داداشته اگه میتونی کاری کنی بکن. عمر میره پیش استاد بوراک تا سعی کنه جلسه انضباطی واسش تشکیل ندن. شنگول تو مسیر دختر سرپیل را میبینه و میفهمه که مادرش مرده او شوکه میشه و سریعا به طرف خونه آیلا راهی میشه. احمد و سوزان به رستورانی که دوران جوانی‌شون در اونجا خاطره داشتن میرن و باهم غذا میخورن و میخندن.

شوال به آکیف زنگ میزنه و ازش میخواد بیاد اونجا وقتی میرسه او را شیر میکنه که انگار نه انگار همین دیروز از هم جدا شدیم ببین چه میخندن و سریع اومدن قرار گذاشتن انگار منتظر بودن! انقد میگه تا آکیف به طرف اونا میره و باهاشون دعوا میکنه سوزان با طعنه بهش میگه الان بگو ببینم تو خونه کی زندگی میکنی؟ شبا کجا میمونی؟ سپس خودش میگه که خونه نباهت همسر سابقش میمونه خونه همونی که باهاش بهم خیانت کرده سپس سرش داد میزنه و میگه هروقت با هرکی دلم بخواد میرم بیرون و از اونجا میره آکیف برای احمد خط و نشون میکشه که نزدیک سوزان نشه اما او میخنده و میگه خیلی ترسیدم واقعا و میره شوال حرص میخوره. شنگول به خونه آیلا رفته و او بهش میگه که چیشده در آخر میگه خودتو عقب نکش چون تو هم مقصری تو مرگش بدون اینکه به من چیزی بگی یا قبلش ازم اجازه بگیری اون زنو آوردی اینجا اگه نیاورده بودی اینجوری نمیشد! شب آسیه و عمر با اوگولجان و آیبیکه تو کافه نشستن که یاسمین هم میاد تا تکلیفشونو انجام بدن. تولگا همراه با زهرا به اونجا اومده و میکه میخواست عذرخواهی کنه اومد اینجا آسیه میگه نمیتونم ببخشمش و میره. به محض بیرون رفتنش برادر اردم و نوچه اش به اونجا میرن و به طرف همه شلیک میکنه همگی رو زمین میوفتن آسیه به اونجا میره و با صحنه ای که میبینه شوکه میشه و سریعا زنگ میزنه به اورژانس….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا