خلاصه داستان قسمت ۲۷۷ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۷۷ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۲۷۷ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۲۷۷ سریال ترکی خواهران و برادران

خلاصه داستان قسمت ۲۷۷ سریال ترکی خواهران و برادران

سوزان با احمد به کنار دریا رفتن و سوزان بهش میگه که من ازت نخواستم شوالو از خونه ات بیرون کنی بالاخره مادر بچه هاته! احمد میگه میدونم عزیزم ولی خودمم راضی نیستم اونجا پیشمونه واسش یه خونه دیگه با کار پیدا میکنم درست میکنم قضیه رو. بچه ها تو مدرسه هستن که استاد نمره تکالیف فیزیکی تو کلاس اعلام میکنه که وقتی به الیف میرسه بهش میگه که صفر گرفته و همش اشتباه بوده اون جا میخوره و به خودش میگه مگه میشه؟ و وقتی لبخند معنادار برک را میبینه میفهمه که زیر سر برک بوده. بعد از کلاس با برک دعوا میکنه و باهمدیگه بحث میکنن. آیبیکه و آسیه وقتی ماجرارو میفهمن به برک میگن که انگاری تو قرار نیست رابطه ات با این دختر درست بشه! برک میگه عمرا! آکیف با بچه ها صحبت میکنه و درباره پروژه مدلینگ واسشون توضیح میده عمر میگه الان نفهمیدم چجوری این کار به اون بچه کمک میکنه؟ آکیف میگه با شویی که شماها راه میندازین مشتری واسه لباسا پیدا میشه و پولش به اون دختر بچه میرسه که از مدرسه اخراج نشه آکیف چشمش به الیف میوفته و میگه اولین باره میبینمت جدیدی؟ الیف میگه من فقط اومدم اینجا چون استاد بوراک گفت بیام کارم دارین وگرنه اصلا دوست ندارم شرکت کنم.

آکیف با شنیدن اسم و فامیلیش تو فکر میره و میگه خیلی آشناست. اورهان برای مصاحبه کاری به مهدکودکی میره که شنگول گفته بود اما وقتی آنها بهش میگن که شماره محل کار قبلیشو بده تا معرفی نامه ازشون بگیره اورهان به بهانه حال بد از اونجا بیرون میره چون با خودش میگه با چیزی که قراره بهش بگن قطعا منو استخدام نمیکنن و آبروم میره سپس از اونجا میره. اوگولجان وقتی میبینه سوزی هم میاد بهش تیکه میندازه که سوزی میگه من نمیام اونجا عمر دلیلشو میپرسه که سوزی میگه حوصله ندارم به اوگولجان اصلا ربط نداره خیالت راحت و میره اما عمر دنبالش میره و بهش میگه اینجوری نمیشه سپس اونو پیش اوگولجان میبره و میگه اگه حرف نزنین با جفتتون دیگه کاری ندارم و وقتی میبینه حرف نمیزنن با جفتشون قهر میکنه و میره. همه ی بچه ها بعد از مدرسه خونه نباهت و آکیف میرن. اونجا دوست نباهت اومده و لباسارو آورده تا ببینه چی به کی میاد سپس میخواد مهم‌ترین لباسشو که رویای صورتی اسمشو گذاشته بود به یاسمین بده که دوروک تو حرفش میپره و میگه به آسیه این لباس بیشتر میاد.

نظر هانده دوست نباهت عوض میشه که تو ذوق یاسمین میخوره. اورهان وقتی به خانه میرسه ماجرای اونجارو برای شنگول تعریف میکنه. بچه ها یکی یکی راه رفتن رو سن را یاد میگیرن و و تمرین میکنن. شنگول با اورهان به رستوران رفتن که اونجا احمد و سوزان را میبینن و با دیدن دست تو دست شدنشان کنجکاو میشن و میفهمن دارن باهمدیگه رابطه ای را شروع میکنن. آکیف با دیدن اسم خواهر واقعی برک یاد الیف میوفته و میگه نکنه این همون دختره! سپس به طرف خانه آیلا میره و باهاش درباره این موضوع حرف میزنه آیلا همه چیزو میگه به غیر از اینکه تو مرگ مادرش مقصر بوده. آکیف وقتی از خونه بیرون میاد به خودش میگه چجوری مادر این دختر نزدیک خونه آیلا یهو میمیره بعد آیلا الیف میاره خونه خودشون؟! و تو فکر میره…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا