خلاصه داستان قسمت ۲۸ سریال ترکی اسرار خانواده + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۸ سریال ترکی اسرار خانواده را مطالعه می فرمایید. با ما همراه باشید. سریال ترکی اسرار خانواده به کارگردانی نیهات دوراک با ژانری درام محصول کشور ترکیه می باشد. Onur Uğraş و Murat Uyurkulak نویسندگان این سریال می باشند. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Ayça Bingöl – Bülent İnal – Ceyda Düvenci – Sercan Badur – Erdem Akakçe – Emel Göksu – Caner Şahin Eva Dedova – Sera Kutlubey – Can Albayrak.

خلاصه داستان قسمت ۲۸ سریال ترکی اسرار خانواده

نیلگون با شنیدن حرفهای فادل و همچنین دیدن عکس، به شدت جا میخورد. او نسبت به اینکه فادل چگونه وارد خانه شده، کنجکاو می شود.زیرا نگهبانان کسی را بدون هماهنگی کمال به خانه راه نمی‌دهند. فادل سعی دارد موضوع را طبیعی جلوه دهد و می‌گوید که برای صلاح خواهرش و نصیحت او آمده بود. سپس از آنجا بیرون می‌آید. او سریع با سوزان تماس گرفته و میگوید که طبق نقشه پیش رفته است، اما سوزان به ورود او از طریق نگهبانان شک دارد. سوزان میگوید که این قضیه را هماهنگ میکند.کمی بعد، نیلگون نگهبان را صدا زده و او طبق صحبت با سوزان، آمدن فادل در آن شب را تایید میکند. نیلگون ناراحت شده اما چیزی نمی‌گوید. کمال ، مرت و قدیر را به رستوران می برد تا در مورد کار صحبت کنند. کمی بعد، عزیز بایران که رییس تامر است، به رستوران آمده و خودش را به کمال معرفی میکند و سر میز آنها مینشیند. او به کمال پیشنهاد کار میدهد و وقتی کمال او را رد میکند، عزیز بایران کمال را غیر مستقیم تهدید کرده و از او میخواهد که بخاطر شرکت خودش، در مناقصه ی پیش رو شرکت کند.

سپس می رود. تامر پیش سوزان می رود تا در مورد مناقصه و نقشه شان صحبت کنند. سوزان اطلاعات کاری کامپیوتر کمال را به تامر میدهد، تا با آگاهی از آنها در مناقصه شرکت کند. تامر میگوید که فردی به نام بایران، قصد شرکت در مناقصه را دارد و از آنجایی که فردی خلافکار و مشهور است، میتواند دردسر ساز باشد و جلوتر از آنها، به شرکت کمال آسیب برساند. ذهن سوزان با شنیدن این حرفها درگیر می شود. چیچک برای اذیت کردن حسرت، یک دوربین مخفی خریده و به بهانه اینکه وسیله ای در خانه کمال‌ جا گذاشته است، به همراه ماجده به آنجا رفته و پنهانی وارد اتاق حسرت می شود و دوربین را جاگذاری میکند. او بعد از رفتن به خانه، دوربین را چک میکند و شب هنگامی که حسرت در اتاق لباسش را عوض میکند، فیلم این صحنه را ضبط کرده و داخل فلش می‌ریزد. هنگام خواب در اتاق کمال، نیلگون در مورد دیدن عکس به کمال چیزی نمی‌گوید، اما نیمه شب بخاطر ناراحتی از این قضیه، به پذیرایی آمده و روی کاناپه می‌خوابد. یلدا، بخاطر علاقه قدیر به کفتر، برای او کفتر خریده و او را سوپرایز میکند. قدیر خوشحال می شود و یلدا از نتیجه کار خود خرسند شده و فکر و خیال میکند. صبح روز بعد، یک نفر فادل را پیدا کرده و تهدید میکند که باید برای کسی که در زندان است، پنجاه هزار لیره، تا آخر هفته تهیه کند. فادل سراغ سوزان می رود تا از او طلب پول کند. سوزان در قبال پول، از فادل در مورد حسرت و تمامی جزییات زندگی اش اطلاعات دقیق میخواهد. او بعد از شنیدن حرفهای فادل، رمز گاوصندوق کمال را به فادل میدهد تا خودش از آنجا پول بردارد.