خلاصه داستان قسمت ۲۹۰ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۹۰ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۲۹۰ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۲۹۰ سریال ترکی خواهران و برادران

خلاصه داستان قسمت ۲۹۰ سریال ترکی خواهران و برادران

آکیف تو خونه از نباهت املت میخواد که نباهت میگه مگه من زن عقدیتم که واست املت درست کنم؟ برو هرچی میخوای خودت درست همان موقع شوال به آکیف زنگ میزنه و میگه به کمکت احتیاج دارم آکیف میگه تو منو مسخره کردی؟ زندگیمو به باد دادی بعد ازم کمک میخوای؟ حالا فضولی گل کرده چه کمکی میخوای؟ شوال بهش میگه که میخوام یکیو واسم جور کنی که کارهای خلاف بکنه آکیف وقتی ازش میپرسه چرا شوال جواب میده که میخوام احمدو بفرستم اون دنیا آکیف خوشحال میشه و میگه یکیو میشناسم شمارشو میفرستم واست. بچه ها به استودیو رفتن تا آهنگشونو ضبط کنن و شروع میکنن به آهنگ خوندن. اِجین خانم مجری برنامه ای که اورهان و شنگول توش پوآچا درست کردن به اورهان زنگ میزنه و میگه برنامه خیلی خوب بیننده داشته و نظرات مثبت گرفته و ازش میخواد تا یه برنامه باهم بسازن اورهان و شنگول خوششون میاد و خوشحال میشن و قبول میکنن. همگی در حال آماده سازی تدارکات عروسی سوزان و احمدن. سوزان لباس عروسی را پوشیده و بچه ها با دیدن لباس عروس تو تنش ذوق میکنن و ازش تعریف میکنن. شوال با آدمی که آکیف معرفی کرده قرار گذاشته و بهش میگه یه نقشه دارم برای کشتن یکی ولی برای عملی کردنش به کمک احتیاج دارم.

اون مرد میگه نرخ کشتن فرق داره شوال حلقه ازدواجشو نشون میده و میگه الماس درجه یکه به قدری میارزه که راضیت کنه سپس نقشه اش را برای او میگه. روز عروسی فرا رسیده و بچه ها با شوال و اورهان به پشت در خانه سوزان رفتن و منتظرن بیاد تا برن سمت مراسم. آکیف از نباهت میخواد تا حاضر بشه شیک و پیک کنه برن یه جا برای خوردن صبحانه نباهت قبول میکنه. آنها به دل جاده میزنن و نباهت میپرسه اینجا چیکار میکنیم؟ وقتی میرسن میبینه به جایی رفتن که قبلا اونجا عقد کردن نباهت از این سورپرایز خوشحال میشه و به آکیف میگه من با این سر و وضع چجوری بیام؟ آکیف میگه فکر اونجاشم کردم و تو صندوق عقب لباس عروسی واسه نباهت خریده نباهت ذوق زده میشه. سوزان به همراه عمر از خونه بیرون میاد و همگی راه میوفتن برن سمت مراسم. آسیه و دوروک، عمر و سوزان و صرب تو ماشین احمد و سوزان میشینن. اون نرد پیش شوال میره و میگه کاری که خواستیو انجام دادم ترمزشو بریدم شوال نصف پولو میده و میگه بقیه اش را بعد اتمام کار میدم. اون مرد به آکیف زنگ میزنه، آکیف که تازه از سالن عقد با نباهت بیرون اومده جواب میده و میفهمه که شوال ازش چی خواسته و حسابی عصبی میشه و میگه نه من تورو میشناسم نه تو منو! منو وارد این بازیتون نمیکنین!

آکیف وقتی پیش نباهت میره متوجه میشه که دوروک و بچه‌ها هم تو ماشین احمد و سوزان هستن و شوکه میشه و حسابی میترسه. او به نباهت ماجرارو میگه و به سرعت به طرف جایگاه اونا میرن. نباهت هرچی به دوروک زنگ میزنه جوابی دریافت نمیکنه که عصبی و نگران میشه. همگی در حال خوشگذرونین و با آهنگ میخونن و میرقصن و حسابی خوشحالن که آکیف به اونجا میاد و با سرعت مدام بوق میزنه برک و تولگا که راننده های دو ماشین دیگه هستن تعجب میکنن و میگن چرا اینجوری رانندگی میکنه؟ همگی متوجه میشن که یه مشکلی پیش اومده و با تعجب میگن چرا احمد انقدر با سرعت داره میره؟ احمد متوجه میشه که ترمز ماشینش نمیگیره همگی میترسن و احمد نمیدونه باید چیکار کنه تا اینکه یه ماشین از روبرو میاد و باعث میشه ماشین احمد از پرتگاه پرت بشه پایین. همگی از بالای پرتگاه گریه میکنن و داد میزنن. پایان فصل ۱

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس 

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا