خلاصه داستان قسمت ۳۵۷ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۵۷ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
قسمت ۳۵۷ سریال ترکی خواهران و برادران
گلتن سر قرار با آکیف میره و آکیف بهش کیف پولو میده که گلتن خوشحال میشه و میگه چقدر شما آدم خوبی هستین نزاشتین حرفمو تکرار کنم حتی سریع بهم پولو دادین! بعد از چند دقیقه پلیس ها به اونجا میان و آکیف گه گلتن را لو داده بود به خاطر دزدی که اخیرا کرده بود گلتن را با خودشون میبرن. آکیف با ثریا قرار گذاشته و ثریا بهش میگه که نباهت منو اخراج کرد به خاطر نزدیکی و صمیمیت با تو آکیف میگه اشکالی نداره من نقشه ای دارم نمیزارم تو از کنارم تکون بخوری! تو خونه اورهان سوسن و الیف رفتن پیش بچه ها و اونارو سرزنش میکنن که بهشون چیزی نگفتن و الیف پیشنهاد میده تا از خاله آیلا و سوسن پینشهاد میده تا از پدرش پول قرض کنه که اونا قبول نمیکنن. تو خونه شوال تولگا و لیدیا رفتن پیش یاسمین و صرب که وقتی شوال واسشون تاکو میبره تولگا با دیدنش عصبی میشه و میخواد همه چیزو بگه که خودشو کنترل میکنه و به بهونه آب زدن به دست و صورتش از اونجا میره. تو خونه نباهت به آکیف میگه آیلا راضی نبود چجوری برک واسه پدرش ۳۰ ٪ از سهام کلوبو خریده؟ آکیف میگه او کاری نیست همه ی اموال مال برکه نباهت میگه ۳۰٪ بقیه شو کی خرید؟ آکیف میگه نمیدونیم آدم عجیبیه وکیلش گفت نمیخواد به این زودی خودشو نشون بده نباهت جا میخوره و میگه عجب ادم عجیبی!
شب تولگا به خانه اورهان میره و با دیدن آیبیکه تو حیاط بهش میگه باید باهات حرف بزنم اگه به کسی اینو نگم خفه میشم به غیر تو هم به کسی نمیتونم بگم چون مشکل پیش میاد آیبیکه میگه چیشده؟ او فیلمو واسش پخش میکنه که آیبیکه شوکه میشه و میگه این چی بود؟ از کجا آوردی؟ تولگا واسش تعریف میکنه و میپرسه به نظرت چیکار کنیم؟ آیبیکه فلشو میگیره و میگه کاری که باید انجام بدیم و میره به طرف خانه شوال. او اونجا بهش میگه بچه هات هستن؟ باید اونا هم بشنون شوال میگه کسی نیست چیشده؟ آیبیکه ماجرای فیلمو شوال ازش میخواد به کسی نگه و باهم معامله کنن که در ازای درآوردن خونه شون از رهن بانک اون فلشو بهش پس بده آیبیکه اول نمیخواد قبول کنه اما با فکر کردن به وضعیت خانواده شون قبول میکنه. فردای آن روز باهم میرن به بانک و شوال پولو میده و خونه را از بهت بانک درمیاره سپس میزن باهم به خانه اورهان و اونجا شوال به آنها میگه که از اونجایی که احمد برای عمر ارث گذاشته بود وقتی از وضعیتتون از طریق آیبیکه مطلع شدم عذاب وجدان داشتم و گفتم اگه بهتون کمک نکنم آروم نمیگیرم سپس از اونجا میره که اوگولجان و فاطما حسابی خوشحال میشن که خونه شون از رهن بانک درومده و میرقصن بقیه هم از رفتارهای اونا خنده شون میگیره…
