خلاصه داستان قسمت ۳۶۱ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۶۱ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
قسمت ۳۶۱ سریال ترکی خواهران و برادران
پسرها تو خونه تولگا جمع شدن و باهمدیگه حرف میزنن و میگن که نباید اصلا کوتاه بیان اما اوگولجان از ته دل راضی نیست. دخترها هم تو خونه سوسن جمع شدن و باهمدیگه درباره بی احساس بودن پسرها حرف میزنن و باهمدیگه درد و دل میکنن. اوگولجان تو یه فرصت میره تو آشپزخانه و به الیف زنگ میزنه و ابراز دلتنگی میکنه و میگه بیا پنهانی باهم قرار بزاریم همان موقع تولگا و عمر صداشو میشنوه و به اونجا میرن و با اوگلوجان به خاطر آدم فروشیش سرزنشش میکنن. الیف هم پیش دخترها برمیگرده و بهشون میگه شماها یه دلیل واسه قهر دارین ولی من قهرم مسخره نیست؟ اما دخترها بهش میگن که باید اونم پشتشون باشه. آخر شب صرب و ایاس با یاسمین و لیدیا به رستورانی رفتن به مناسبت تولد صرب که عمر اونجا دربانه. اونجا صرب با یه پسر قلندر روبرو میشه و میخواد دعواشون بشه که اونارو از هم فاصله میدن. تو خونه همه به اورهان برای کار جدیدش تبریک میگن. وقتی صرب میخواد بره ماشینو بیاره همان پسر دوباره سراغش میره و میخواد بهش حمله کنه که عمر به کمک صرب میره ولی وقتی میبین کلی پسر با چوب دارن میان سمتشون از اونجا باهم فرار میکنن.
آکیف و ثریا تو کلوب باهم نشستن و ثریا بابت پست نگرانه و میگه باید تا دیر نشده سریعا به عمر خودم بگم ماجرارو اما آکیف میگه الان دیره نگران نباش اون با من. فردای آن روز تو مدرسه دخترها در حال تمرینن که جلوی پسرها کم نیازه که یکدفعه اونارو میبینن باهم وارد کافه مدرسه میشن در حالی که لباس هایی با متن عذرخواهی پوشیدن و ازشون میخوان که ببخشنشون به خاطر کارهای اخیری که کردن آنها شوکه شدن و میخندن سپس آنها را میبخشن. مردی که ایاس و آسیه شاهد قتلشون بودن از روی کیف آسیه آنها را پیدا کرده و با تعقیب آسیه مدرسه را پید کرده و از دور اونارو زیر نظر داره. بعد از مدرسه وقتی آسیه و ایاس میرن دوباره واسه عکاسی اون مرد با ماشین تعقیبشون میکنه….
