خلاصه داستان قسمت ۳۷۶ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۷۶ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۳۷۶ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۳۷۶ سریال ترکی خواهران و برادران

قسمت ۳۷۶ سریال ترکی خواهران و برادران

نباهت به فاطما زنگ میزنه و میگه آکیف بهم گفت میخواد روزهای آخر عمرشو با من بگذرونه الانم تو حیاط داره قدم میزنه تنهایی فاطما میگه خوبه همینجوری ادامه بده. او پیش آکیف میره و ازش میپرسه چیشده که او میگه اصلا تا حالا روی این تاپی که خریدیم ننشستیم ستاره هارو ببینیم! سپس باهم میرن بیرون تا با نباهت وقت بگذرونه. اوگولجان با صرب رفته به کلوبی که عمر اونجا پارکبانه سپس بعد از کمی سر به سر عمر گذاشتن به داخل میرن. صرب از قصد با کلید روی ماشین خودش خط میندازه و میندازه گردن عمر و باعث میشه اون از کار بیکار بشه و میره، اوگولجان به صرب این کار عمر نیست! صرب میگه پس من خودم این خطو انداختم؟ و اونو از اونجا میبره و بحثو عوض میکنه. سر میز شام تو خونه اورهان دخترها باهم دعواشون میشه و اورهان آیبیکه را دعوا میکنه. فردای آن روز سر میز صبحانه آیلا یاد حرف گوکان میوفته و به الیف میگه که باید برگرده خونه برک چون از پس سختی زندگی برنمیاد الیف گریه میکنه و میگه منم میرم کار میکنم تا بتونیم بگذرونیم اصلا ازت پولم دیگه نمیخوام اما آیلا سرش داد میزنه و میگه باید بری میخوام یه مدت تنها باشم الیف با گریه قبول میکنه و میره.

آیبیکه میره پیش اوگولجان و از اتفاق دیروز بهش میگه و ازش گلگی میکنه که تنهاش گذاشته اونجا اوگولجان بهش میگه چاره ای ندارم باید بابا بفهمه اشتباهشو اما با چیزی که او داری میگی معلومه متوجه نمیشه حال حالاها! آیلا میاد مدرسه و با آیبیکه تنهایی حرف میزنه و از کارهای گوکان بهش میگه و ازش میخواد تا با برک حرف بزنه و بهش بفهمونه که پدرش مرد خطرناکیه و داره پولهاشو بالا میکشه حواسشو جمع کنه! آیبیکه میگه باشه باهاش حرف میزنم. سر کلاس استاد بوراک میاد و میگه میخواد از مدرسه فیلم بگیرن که به عمر پیشنهاد میده اما اوگولجان هم حرص میخوره و میگه شاید ما هم بخوایم! سپس رأی گیری میکنن تو کلاس که اوگولجان با یه رأی بیشتر برنده میشه. بعد از کلاس الیف با برک حرف میزنه و میگه میخوام برگردم خونه برک دلیلشو میپرسه که الیف میگه هیچی خاله آیلا خیلی سختشه که زندگی دو نفرو بگردونه میخوام برگردم که بیشتر از این اذیت نشه! برک میگه باشه هرجور خودت صلاح میدونی و باهم میرن قهوه بخورن. آکیف استایلی متفاوت زده که نباهت جا خورده و از آکیف جدید با رفتارهای عجیب غریب جا خورده و بهش میگه من آکیف قبلو میخوام! سپس باهم میرن بیرون….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس (فصل ۱) 

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim (فصل ۲)

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا