خلاصه داستان قسمت ۳ سریال نیکان از شبکه سه سیما + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳ سریال نیکان را مطالعه می کنید. با ما همراه باشید. سریال‌ نیکان ملودرامی اجتماعی در ۳۰ قسمت به کارگردانی علی سراهنگ و تهیه‌کنندگی کامران مجیدی محصول جدید مرکز سیمافیلم است که از ۱۲ خرداد ماه پخش خودش را از شبکه سه سیما آغاز کرده است. این سریال هر شب ساعت ۲۰:۳۰ بروی آنتن شبکه سه می رود و تکرار آن ۰۰:۰۰ بامداد، ۰۹:۳۰ صبح و ۱۴:۱۰ ظهر می باشد.

قسمت ۳ سریال نیکان
قسمت ۳ سریال نیکان

خلاصه داستان قسمت ۳ سریال نیکان

نیکان به خانه ی حدیث دوست صمیمیش میره. سر ناهار خوردن آنها میرسه که ازش دعوت میکنن اونم سر میز ناهار بشینه. پدر حدیث در حال گوش دادن به رادیو هستش که خبر دستگیری عاملان داروهای قاچاق را در کشور میشنوه. مادر حدیث میگه چجوری روشون میشه همچین نون هایی ببرن سر سفره شون! نیکان با شنیدن این خبر حالش بد میشه و یه لیوان آب میخوره. جهان به ارژنگ میگه تو واقعا از این ماجرا که مسعود داشته قاچاق میکرده خبر داشتی؟ اون میگه چه فرقی میکنه! نیکان با حدیث و حسام در حال طرح زدن هستن که طلعت به نیکان زنگ می زنه و میگه چرا ماجرای سیمارو بهشون نگفته بود! نیکان میگه مامان پری فهمید؟ طلعت میگه آره داره حاضر میشه بره کلانتری نیکان میگه سراغ منو گرفتن؟ طلعت میگه آره نیکان میگه باشه الان میرم کلانتری. طلعت سعی میکنه جلوی مامان پری را بگیره تا به کلانتری نره اما زورش بهش نمیرسه که سیامک برادر سیما میاد و راضیش میکنه که همونجا بمونه و میگه شما برین اونجا قلبتون اتفاقی واسش بیوفته من باید چیکار کنم؟ سپس همونجا میمونه. نیکان به کلانتری رفته که سرگرد بهش میگه مدارکی که از تو ماشین مادرت برداشتی چیکارش کردی؟

نیکان میگه من فقط وسایل طراحیمو برداشتم! سرگرد میگه اون مدارک تنها مدارکیه که نشون میده مادرت بی گناه نیکان میگه من چیزی برنداشتم و از اونجا میره. شب جهان و مهتاب به دم در خانه مامان پری میرن و به نیکان پیام میدن که بیاد دم در تا باهاش حرف بزنن. جهان به خاطر گزارشی که پلیس داده دوباره با مهار بحث میکنه که میگه بس کن من خودم سه شبه خواب ندارم به خاطر سیما! نیکان میاد و آنها ازش میپرسن که مدارکو اون برداشته یا نه نیکان میگه چند بار باید بگم؟ من چیزی برنداشتم جهان میگه با مسعود در ارتباطی؟ مهتاب میگه هرچی میدونی بگو ما که پلیس نیستیم میخوایم به مامان و بابات کمک کنیم! جهان میگه آره میخوایم زودتر این ماجرا تموم بشه! نیکان میگه آره دیدم چقدر کمک کردین. مامان پری با طلعت پایین میان و ازشون دعوت میکنن به داخل بیان نیکان بهش میگه که میدونی اینا چیکار کردن؟ نه تنها سند نزاشتن که مامانم بیاد بیرون خودشونم گزارش دادن! و باهاشون دعوا میکنه که مامان پری حالش بد میشه و اونا میبرنش به داخل. شب از یه خط ناشناس به نیکان یه پیام میاد که باباجون فردا بیا سر همون قرار قبلی منتظرتم.

نیکان فرد به اون آدرس میره که اون پیرزن بهش میگه اینجا نیست و رفته وقتی نیکان از اونجا میخواد بره جهان جلوشو میگیره و میگه اینجا میدیدی باباتو آره؟ مدارک. بهش دادی پس! نیکان میگه تو کی هستی که منو تعقیب میکنی؟ من نه چیزی به کسی دادم نه بابامو دیدم جهان میگه که اون بهش پیام داده بوده دیشب نیکان بعد از کمی بحث از اونجا میره. جهان میره دنبال مهتاب به بیمارستان که بهش میگه مسعود سر زن و بچه خودشم کلاه گذاشته مدارکو گرفته و در رفته! مهتاب میگه یعنی سیما احتمال داره بی گناه اونجا باشه؟ و با درماندگی میگه من چیکار کردم؟! نیکان میره سر کارآموزیش که با سعید صاحب پروژه اش دعواش میشه و از اونجا اخراج میشه به خاطر دیر اومدنش. جهان تو شرکت با ارژنگی دعوا میکنه و میگه تو واقعا خبر نداشتی؟ قرار ما این بود که داروهارو قاچاقی وارد کنیم نه اینکه داروی غیراخلاقی وارد کنیم! با جون آدما داره بازی میشه خودم امروز دیدم که چه بلایی سر یکیشون اومده بود! او بهش میگه داروهایی که ما وارد کردیم با اونایی که پخش شده فرق داره یعنی یه گروه دیگه هم این وسط هست همونایی که مسعودو فراری دادن! شرکت تو با ماشینات برگه برنده ماست ما هیچوقت برگه برنده را نمی سوزونیم که! جهان تو فکر میره. شب نامزد سیامک به خونه مامان پری میاد و به سیامک میگه که داداشم داره میاد اینجا میدونه اینجایی فرار کن! سیامک میگه بالاخره باید باهاش روبرو بشم دیگه. برادرزنش میاد و برای طلبکاراش باهاش دعوا میکنه در آخر به مامان پری میگه به خاطر شما باهاشون حرف میزنم مهلت میگیرم ولی اگه این بار هم طلاقشو باهاشون صاف نکنه به من ربطی نداره دیگه و میره…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال نیکان از شبکه سه سیما

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا