خلاصه داستان قسمت ۶۹ سریال ترکی اسم من ملک + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۶۹ سریال ترکی اسم من ملک را می خوانید. با ما همراه باشید. سریال ترکی اسم من ملک یکی از سریال های غم انگیز شبکه ت ر ت می باشد که پخش خود را دوباره شروع کرده است‌. این سریال دارای ژانر درام می باشد که چه در ترکیه و چه در دیگر کشورها دارای طرفداران زیادی می باشد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Nehir Erdogan ،Kutsi Kutsi ،Mustafa Mert Koç ،Rabia Soyturk ،Mehmet Çevik ،Kaan Çakir ،Ece Ozdikici ،Ulvi Kahyaoglu ،Nizam Namidar ،Zeyno Eracar ،Muharrem Türkseven ،Hande Kaptan.

قسمت ۶۹ سریال ترکی اسم من ملک

خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک

نجات که از طرف همسرش بطور ناگهانی ترک شده بود به تنهایی از دخترش نگهداری میکرد و برای این که اونو ناراحت نکنه گفته بود مادرت در یه ماموریت در افریقاست و از زبان اون برای دخترش نامه مینوشت ولی متوجه شد که دخترش بشدت انتظار داره که مادرش در جشن تولد شش سالگیش شرکت کنه و …

قسمت ۶۹ سریال ترکی اسم من ملک

سیدعلی با عصبانیت خانه ملک را ترک میکند. آلپای مقابل جومالی می آید و شروع به تحقیر ملک میکند و میگوید که از ابتدا گفته بود که ملک چه نیتی داشته اما کسی حرف او را باور نمی‌کرده است. جومالی شروع به بحث و دعوا میکند. حال ملک بد می شود و محمود او را داخل خانه می برد. جومالی با خلیل دعوا میکند و خلیل از قضاوت های بیجای او کلافه می شود. او میگوید که آنها برای کارهای کارگاه به آدانا رفته بودند. جومالی قانع نمی شود و میگوید که لزومی برای رفتن ملک نبوده است و او فقط با کارهایش موجب آبروریزی می شود. خلیل عصبانی می شود و میگوید که دیگر چنین پدری ندارد. سپس از آنجا می رود. در خانه، محمود با ملک دعوا میکند. ملک نیز میگوید که آنها بخاطر کارگاه به آدانا رفته بودند. محمود نیز قانع نمی شود و می‌گوید که او با این کار آبروی سیدعلی را برده و او را ناراحت کرده است. حال ملک بد می شود و سریع به دستشویی می رود. او میگوید که بخاطر جاده حالش بد شده است.
آلپای پشت سر سیدعلی می رود و بعد از طعنه زدن به او، با عصبانیت برگه توافق وکیل را پاره میکند و میگوید که ملک دیگر حق دیدن بچه ها را ندارد و توافقی بین آنها ‌وجود ندارد، و مغازه نیز بخاطر زحماتی که برای ملک کشیده برای او خواهد بود. سپس می رود.

در کلوپ، عمر از حرکت دفنه شوکه می شود و به او میگوید که با این کار چاقو به قلب او زده است. عدنان، دفنه را سر میز خودشان می برد. کرم که صحبتهای آنها را شنیده، جلو می رود و از دفنه توضیح میخواهد. عدنان میگوید که به قصد کمک به دفنه آن حرف را زده است. دفنه با عصبانیت عدنان را سرزنش میکند و عدنان عذرخواهی میکند. عدنان سپس پنهانی با فوندا تماس میگیرد و میگوید که طبق گفته او عمل کرده است. میتات به همراه سیدعلی کوچک، سیران و گولجه را به خانه شان می رساند. وقتی سیران پیاده می شود، همسر سابق او با او تماس میگیرد. سیران عصبی شده و قطع میکند. آلپای به خانه می رود و فوندا از اینکه او قرارشان را فراموش کرده با او بحث میکند. او سپس سراغ سیدعلی را می‌گیرد. آلپای تازه یادش می آید که بچه هنوز به خانه نیامده است. همان لحظه، میتات سیدعلی را دم خانه می آورد تا تحویل بدهد. آلپای بابت ملک به او طعنه می زند. فوندا متوجه می شود که آلپای باز هم درگیر کارهای ملک بوده و از این بابت عصبی می شود. جومالی به خانه می رود و با عصبانیت زمرد را صدا می زند و ماجرا را تعریف میکند. عمر به خانه آمده و مقابل حرفهای جومالی می ایستد و از خلیل دفاع میکند. جومالی با او نیز بحث میکند و عمر که کلافه می

شود، بیرون می آید تا پیش خلیل برود. کرم از کلوپ بیرون آمده و یک سر یه ملک می زند. ملک سعی دارد خودش را خوب نشان دهد. محمود مقابل کرم چیزی از اتفاقات نمی‌گوید. میتات به خانه ملک می رود و محمود پنهانی ماجرا را به او میگوید. میتات بر خلاف تصور محمود از ملک دفاع میکند و محمود کلافه می شود.
قدریه در خانه، اینبار با نشان دادن عکس میتات و سیران در پارک، به نفیسه ثابت میکند که حرفش درست بوده است. نفیسه با دیدن عکس ها شوکه می شود.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا