خلاصه داستان قسمت ۷۸ سریال ترکی رامو + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۷۸ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال می‌توان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.

قسمت ۷۸ سریال ترکی رامو
قسمت ۷۸ سریال ترکی رامو

قسمت ۷۸ سریال ترکی رامو

حسن به بچه ها میگه امشب بعد از خوابیدن همه میریم عملیات. بعد از چند دقیقه رامو و سیبل به اونجا میان و رامو میگه از این به بعد سیبل با ما زندگی میکنه واسه همیشه حسن میگه چطور؟ رامو میگه که او همیشه با ما بوده و واسشون تعریف میکنه که تا الان سیبل داشته بهشون کمک میکرده حسن بهش خوش آمد میگه و همگی اونو در آغوش میگیرن. بعد از خوابیدن همه حسن و بچه ها به آرایشگاه میرن و اونجا متوجه نور پشت قفسه ها میشه. آنها راه مخفیو پیدا میکنن و به سالنی وارد میشن که یکدفعه چراغ ها روشن میشه و با صراف و حشمت و رامو روبرو میشن حسن میگه اینجا چخبره؟ رامو میگه اینا جان فداها هستن منم دیگه جزئی ازشونم اگه نبودن من الان زنده نبودم و از پس جهانگیر برنمیومدم. جهانگیر به سیبل که تو اتاق تنهاست زنگ میزنه و میگه که اگه میخوای کار دیشبتو ببخشم فردا باید با خبر مرگ رامو بیدار بشم سیبل میگه نمیتونم که جهانگیر میگه فکر نکنم دوست داشته باشی با من دربیوفتی و قطع میکنه. رامو میره پیشش و میگه چرا تموم نمیشه؟ جهانگیر بیخیال نمیشه! رامو بغلش میکنه و میگه دیگه من پیشتم نگران نباش اتفاقی نمیوفته.

فردای آن روز یاقوز به استانبول برگشته و با مظهر میرن به سر قرار با رئیس. رامو با آدم هاش به محل کلیدساز رفتن رامو به بهونه آوردن سفارش توپ‌ها به داخل میره و با همشون درگیر میشن. آنها کلیدسازو میگیرن و بهش میگن که رمز لپتاپشو بزنه. کلیدساز میپرسه چیکار میکنی؟ که رامو میگه داریم آدم کشاتو به جون هم میندازم سپس عکس همشونو برای همدیگه میفرستن و آنها همدیگرو میکشن در آخر کلیدساز میخواد رامو را بکشه که دستش خراش برمیداره و بقیه اونو میکشن. یاقوز از پیش رئیسش میاد که مظهر میگه حالا که زنده اومدی بیرون یعنی دست نیافتنی شدی و قدرتو بیشتر کردی حتی از جهانگیر یاقوز تایید میکنه و میگه کارهای روسیه دست من افتاده دیگه باید با من هماهنگ بشین سپس مظهر با رامو تماس میگیره و میگه واست یه خبر بد دارم اونم اینکه یاقوز اومده ولی دیگه نمیتونی بهش دست بزنی قدرتش از جهانگیرم بیشتر شده و با من طرفی رامو عصبی میشه و به سیبل میگه من اونو میکشم!

جهانگیر خبر مرگ همه ی ادم کش هارو میگیره و گوریل میگه بهش که کار دوعو بوده جهانگیر میگه چجوری از پسشون بر اومده! گوریل میگه انگاری عکساشونو واسه هم فرستاده بدون دخالت کردن کشتتشون. رامو پیش یکی از آدم های کاندیسکی میره و میگه ببین کجاست و کی میاد او با زنگ زدن میفهمه که فردا میاد استانبول. شب یاقوز مهمونی ترتیب داده و از مظهر خواسته تا همه ی اعضاء دور میزو دعوت کنه جزو رامو. یاقوز بعد از خوش آمد گفتن به فیکو و جهانگیر به داخل میره که تو راهرو رامو را میبینه یاقوز میگه دیوونه بازی درنیار! جون منو بگیری مرگ خودتو امضاء کردی! رامو بهش شلیک میکنه و یاقوز از پله ها به پایین میوفته….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی رامو + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا