خلاصه داستان قسمت ۹۳ سریال ترکی رامو + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۹۳ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال می‌توان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.

قسمت ۹۳ سریال ترکی رامو
قسمت ۹۳ سریال ترکی رامو

قسمت ۹۳ سریال ترکی رامو

چند روز قبل، رامو برای چندمین بار میخواد بره جنازه را ببینه که حسن میگه چرا باور نمیکنی؟ مامورها گفتن سیبل از اتاق بیرون نرفته بود اون خودشه! رامو با اینکه چشماش پر از اشکه میگه اون سیبل نیست! دکتر میگه صورت و بدنش سوخته نمیشه شناسایی بشه وقتی رامو میبینه میبینتش میگه آزمایش دی ان ای میخوام دکتر میگه باشه و با عجله از بیمارستان بیرون میره و حسن هم دنبالش. دوعان اون دوتا پرستاری که آخرین بار رفتن به اتاق سیبل را تو حیاط آورده و رامو میگه چرا این کارو کردین؟ حسن میگه سابقه شون تمیزه کار اونا نیست! رامو میگه اینا ظاهرسازیه و شروع میکنه به کتک زدن اون مرد که پلیس ها میان و رامو را با خودشون میبرن رامو مدام من میکشمت! زنده ات نمیزارم! تو خونه همه داغدار سیبل هستن و صبوش گریه میکنه. رامو را به بازداشتگاه بردن که بعد از چند دقیقه مردی به بازداشتگاه میاد و سعی میکنه با رامو حرف بزنه اما او دوری میکنه.  توان و حسن با سروان حرف میزنن تا رامو را ول کنن که همان موقع برگه جواب آزمایش دی ان ای میاد و حسن میخونه میبینه که اسم سیبل نوشته شده.

کورکوت با نهیر قرار گذاسته و نهیر در حال رفتن به اونجاست که با گیزم حرف میزنه و میگه باید حرف بزنیم باهم. حسن برگه را پیش رامو برده که رامو بهش میگه باور نمیکنم اینا همش پاپوشه جعلیه! و داد میزنه و میگه سیبل نمرده سیبل من زنده ست! و فریاد میزنه که اون نمرده! اون مرد سراغش میره و میگه آروم باش زنده ست! راست میگی زنده ست! رامو آروم میشه که اون مرد به حسن میگه این پسر مثل شیری که تو قفس کردنش! دوعو با حشمت و کوکسال داره حرف میزنه و میگه امکان داره حرف های دوعو درست باشه و واقعا نمرده باشه من ترجیح میدم کنار رامو باشم و حرفشو باور کنم. اون مرد شکایتشو پس میگیره و رامو آزاد میشه او به حسن و دوعان میگه شما برین من کار دارم و میره. رامو به اسکله پیش جبار میره و نقشه ای را واسش توضیح میده و میگه فهمیدی؟ جبار میگه بسپارش به ما و میره. نهیر از گیزم میشنوه که سیبل مرده او جا میخوره و وقتی میره پیش کورکوت میگه کار تو بود؟ کورکوت زیر بار نمیره و میگه نه سپس ماجرارو واسش تعریف میکنه که رامو و سیبل تانر را کشته بودن.

نهیر شوکه میشه و میگه چی؟ کورکوت کل ماجرارو واسش تعریف میکنه که نهیر با حالی بد و گریه تو ماشین میشینه و با خودش میگه دوتایی نقشه کشیدین تا داداش بیچاره منو بکشین؟ سپس متوجه میشه اونو تعقیب میکنن که نهیر میترسه و میگه شما کی هستین دیگه؟ و با سرعت زیاد سعی میکنه اونا گمش کنن و موفق هم میشه. اونا که از طرف برهان بودن از قصد اول خودشونو نشون دادن و گذاشتن در بره چون قصدشون فقط ترسوندن بود برهان به مظهر زنگ میزنه و میگه نهیر پیش کورکوت بود معلوم شد سر ماجرای حمله به عروسی باهم همدست بودن مظهر تو فکر میره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی رامو + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا